مقدمه
بررسی موضوع گیاهشناسی مرکبات به دلیل امکان تلاقی بین گونهای و بینجنسی که سبب ایجاد دورگهای فراوانی از مرکبات شده است و همچنین به علت بالا بودن میزان وقوع جهشهای ژنتیکی خودبخودی، بسیار پیچیده است. در مطالعهی گیاهشناسی مرکبات باید همهی این دورگها و موتانتها مورد بررسی قرار گیرند که البته کاری دقیق و پیچیده خواهد بود.
بررسی تاریخچهی مرکبات نشان میدهد که این گروه از میوهها از حدود ۳۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در جنوبشرقی آسیا به صورت اهلی در آمدهاند. منشأ و سیر تکاملی جنس Citrus و جنسهای وابسته، به قبل از جدایی استرالیا از گینهی جدید و آسیا و احتمالاً به بیش از ۲۰ میلیون سال قبل باز میگردد. حضور Microeirus که جنسی نزدیک به Citrus است. در گینهی جدید و شمالشرقی استرالیا، پایه و اساس این فرضیه است. به هر حال تعیین زمان دقیق اهلی شدن مرکبات، در تشخیص آنها از اجداد وحشی موجود در جنگلها که منشأ کولتی ژنهای معرفی شدهی امروزی هستند، فایدهای ندارد. از طرف دیگر تعیین مراکز گسترش اغلب ارقام مرکبات از آنجایی که از زمانهای باستان در معرض دورگ گیریهای طبیعی و کشت و کار قرار داشتهاند، امری مشکل است.
1-2- ردهبندی مرکبات
توصیخ صفات اختصاصی، نامگذاری و طبقهبندی گیاهان جنس Citrus و جنسهای وابسته به دلیل وجود تغییرپذیری وسیع صفات مورد بررسی موجب شده است که طبقهبندی گیاهشناسی مرکبات بسیار مشکل شود. در بین گونههای مختلف در گروه مرکبات حقیقی(True Citrus)، نوسان اندازه میوهها بسیار زیاد است به گونهای که قطر آنها از حدود سه سانتیمتر (لایمها) تا بیش از ۳۰ سانتیمتر (شدوکها) در نوسان است. علاوه براین، رنگ میوه نیز از سبز مایل به زرد در لایمها تا نارنجی تیره در برخی از نارنگیها و شکل میوه از پَخت تا هرمی متغیر است. در میوهی رسیده، مقدار اسید در لایمها و لمونها خیلی زیاد و در برخی از انواع پرتقال و نارنگی تقریباً صفر است. اگرچه گیاهشناسان در طبقهبندی مرکبات تا سطح زیرخانواده و زیر قبیله با یکدیگر هم عقیدهاند اما وجود چنین طیف گستردهای از تفاوتهای ظاهری و بیوشیمیایی موجب شده است تا نامگذاری انواع مرکبات در سطح گونه به موضوعی بحث برانگیز تبدیل شود. در این زمینه دو روش اصلی توسط تاناکا ( Tanaka) و سوئینگل (Swingle)، برای طبقهبندی مرکبات پیشنهاد شده است. اختلاف اصلی این دو شیوه طبقهبندی تا حدودی مربوط به درجهای از اختلاف ظاهری است که میتواند برای توجیه تمایز بین گونهها کافی باشد. براساس وجود چنین تفاوتی است که سوئینگل بسیاری از دورگها یا موتانتهای طبیعی را در یک گونه قرار داده است اما تاناکا اغلب آنها را به عنوان گونههایی مجزا درنظر میگیرد.
1-1-2- وضعیت سیستماتیکات زیر خانوادهی Aurantioideae
در طبقهبندیهای آدلف انگلر(Adolph Engler) و سوئینگل عوامل تقریباً یکسانی برای بیان وضعیت زیرخانوادهی Aurantioideae از خانوادهی Rutaceaea بررسی شده است. سوئینگل خانوادهی Rutaceae را در شاخهی Embryophyta Siphonogama، زیرشاخهی نهاندانگان، ردهی دولپهایها، زیرردهی Archichlamydeae، راستهی Geraniales، زیر راستهی Geraniineae، خانوادهی Rutaceae و در راستای 11 خانوادهی دیگر که توسط انگلر طبقهبندی شدهاند، قرار داده است. در این طبقهبندی خانوادهی Rutaceae به هفت زیر خانواده از جمله زیرخانوادهی Aurantioideae تقسیم میشود. زیر خانودهی AUrantioideae به دو قبیلهیClauseneae (شامل میوههایی که تا حدودی شبیه بالنگ هستند) و Citreae (شامل میوههایی که ظاهری شبیه انواع معمول مرکبات تجارتی دارند) تقسیم شده است.
قبیله Citreae خود به سه زیر قبیله تقسیم میشود که عبارتاند از: Triphasiinae (با میوهی بالنگی ریز)، Citrinae (انواع معمول مرکبات) و Balsamocitrinae (با میوههای بالنگی ریز بالنگی سختپوست). زیر قبیلهی Citrinae شامل ۱۳ جنس است که پنج جنس در گروه مرکبات بَدَوی(near citrus)، (,Burkillanthus ,Pleiospermium ,Severinia Limnocitrus و Hesperethus)، دو جنس در گروه مرکبات نزدیک ( Citropsisو Atalantia) و شش جنس نیز در گروه مرکبات حقیقی (true citrus)،(,Citropsis ,Fortunella ,Eremocitrus Clymenia ,Pincirusو Microcitrus) قرار میگیرند.
در زیر خانوادهی Aurantioideae تمام گونهها درختی یا درختچهای بوده و به غیر از سه جنس تک گونهای (Aegel ,Poncirus و Feronia) در سایر گونهها، برگها دائمی و همیشه سبزند. در این زیر خانواده میوهها از نوع سته یا پرتقالی با پوست چرمی و گوشت آبدار است که زا روی دیوارهی برچهای به وجود آمدهاند. دانهها فاقد آندوسپرم و گاهی دارای دو یا تعداد بیشتری جنین خورشی(necea) هستند. وجود غدد روغنی در برگها و پوست این گیاهان صفتی مشخصه قلمداد میشود. گلها معمولاً سفید ولی در برخی از موارد رنگی و معطرند.
در گروه مرکبات حقیقی، جنسهای Fortunella ,Citrus (کامکوات) و Poncirus با یکدیگر بیشترین قرابت را دارند. در جنس Citrus که درختانی همیشه سبز هستند، آبدانکها (vesicle) در گوشت میوه کاملاً مشخص هستند. Poncirus دارای برگهای سه برگچهای خزاندار است. سه جنس دیگر عبارت از Microcirus ,Eremocitrus و Clymenia است که Clymenia بدویترین آنها محسوب میشود. در هر حال امکان تلاقی تمام این جنسها با Citrus وجود دارد که نشاندهندهی وجود خزانه ژنی مشترک آنهاست.
2-1-2- ریختشناسی جنس Citrus
جنس Citrus شامل درختان کوچکی است که در دورهی جوانی شاخههای زاویهداری دارند. ولی هنگام بلوغ شکل استوانهای به خود میگیرند. بطور معمول در محور هر برگ از شاخههای جوان، یک تیغ دیده میشود اما شاخههای مسنتر اغلب بیتیغ هستند. برگها از نوع ساده (تک برگچهای)، با رگبرگهای جانبی اندک و فاقد رگبرگهای شبکهای هستند. گلها که به صورت جانبی و منفرد یا در گل آذین دیهیم (Corymbose) قرار دارند از نوع کامل بوده اما گاهی نیز به دلیل سقط مادگی به شکل نر ظاهر میشوند. کاسهی گل، فنجانی شکل با چهار تا پنج لب، جام گل معمولاً از تعداد پنج گلبرگ تشکیل شده ولی ممکن است این تعداد بین چهار تا هشت نیز در نوسان باشد. گلبرگها فلسی و ضخیم، کشیده، به رنگ سفید و در بعضی موارد لکهدار هستند. تعداد پرچمها معمولاً چهار برابر و گاهی نیز شش تا هشت برابر تعداد گلبرگهاست. تخمدان نیمه کروی و کاملا از خامه مجزا یا فاقد سر و مخروطی است که به تدریج به خامه میپیوندد. هر تخمدان در دو ردیف موازی یکدیگر میتواند تا ۱۸ برچه داشته باشد. خامه استوانهای بوده و به یکباره به کلالهای نیمه کروی یا پخت متصل میشود. میوه از نوع پرتقالی (Hesperidium) و مرکب از با پرههایی است که با آبدانکهای مخروطی شکل و پایهدار حاوی عصاره پر شده است. در داخل هر پره ممکن است دانه یا دانههایی را که در زاویهی مجاور محور میانی میوه قرار گرفتهاند، مشاهده کرد.
ساختار آبدانکهای گوشت از لحاظ علم ردهبندی دارای اهمیت زیادی است. چنین ساختارهایی در هیچ یک از سایر گیاهان خانوادهی Rutaceae یا خانوادههای مرتبط با آن دیده نمیشون و از نظر ساختاری با هیچ یک از گیاهان عالی دیگر تجانس نزدیکی ندارد میتوان آن را یکی از ویژگیهای مهم زیر قبیلهی Citrinae دانست. در گروه مرکبات حقیقی، آبدانکها از درجهی نمو بالاتری نسبت به مرکبات بدوی برخوردارند. آبدانکها در گروه مرکبات نزدیک، مخروطی شکلاند و به بخشهای کم و بیش نوک تیزی منتهی میشوند و قاعدههای بیساق و پهنی دارند. د رگروه مرکبات حقیقی آبدانکهای گوشت دوکی شکل بوده و در قاعده به پایههای باریک استوانهای شکل منتهی میشوند. در گروه مرکبات اولیه، آبدانکها کوچک، تخممرغی یا استوانهای شکل و دارای نوک پهنی هستند و اغلب از درجهی وضوح بالایی برخوردارند.
مجموعه پرههای هر میوه توسط میان بری سفید پوشیده شده است. برونبر هر میوه حاوی غدد روغنی بیشماری در سطح خود بوده و در زمان رسیدگی به رنگ نارنجی یا زرد تغییر رنگ میدهد. شکل دانهها تخممرغی واژگون و کم و بیش زاویهدار بوده، اغلب چند جنین و در معدودی از ژنوتیپها تک جنین هستند. رنگ لپهها سفید و در برخی موارد سبز رنگ است.
2-2- شیوههای ردهبندی مرکبات
برای ردهبندی جنس Citrus دو شیوه عمده وجود دارد که به صورتی گسترده مورد استفاده قرار میگیرد:
1-2-2- شیوهی سوئینگل
در این شیوه برای جنس Citrus تعداد ۱۶ گونه درنظر گرفته شده و این جنس به دو زیر جنس Papeda شامل شش گونه و زير جنس (Eucitrus)Citrus با ۱۰ گونه تقسیم میشود. زیر جنس Citrus برمبنای صفات مربوط به آبدانکها توصیف شده است. در این زیرجنس، آبدانکهای گوشت تقریباً عاری از روغنهای آلی هستند. دمبرگهای زیر جنس Citrus ممکن است بالدار یا بدون بال باشد. در مواردی که بال پهن است، شکل آن قلبی نامتقارن (Subcordate) هرگز پهنای آن به سه چهارم عرض پهنک برگ نخواهد رسید. گلها، درشت و معطر و پرچمها اغلب به صورت دستههای پرچمی هستند. گونههای نختلف جنس Citrus در این شیوه از طبقهبندی عبارتاند از:
- tachibana (پرتقالی تاچی بانا): در این گونه، میوه پخت و در زمان رسیدن زرد رنگ بوده و تعداد پرههای اندک (شش تا هشت) است. عصارهى ميوه تلخو تقریباً غیرخوراکی است. دمبرگها کوتاه و دارای بالهای خیلی باریکی هستند. اندازه گلها کوچک (با قطر 2/1 تا 4/1 سانتیمتر) است.
۲- C. medica (بالنگ): میوهی این گونه، دارای تعداد زیادی پره (۹ تا ۱۴ و یا ۱۵ تا ۸ پره)، گوشت اسیدی، شیرین یا اندکی تلخ مزه است. میوهها درشت و دارای پوست ضخیمی هستند. گلها بزرگ (با قطر 5/2 تا 5/4 سانتیمتر)، دمبرگها بدون بال بوده و اتصال مستقیمی به پهنک برگ دارند ولی ممکن است به طور ناقص مفصلدار شده باشند. گلها کامل یا نر (دارای تخمدانهای سقط شده) هستند.
۳- C. limon (لیمو): دمبرگها دارای یالهای باریکی هستند که با مفصلی مشخص به پهنک متصل شدهاند. تعداد پرچمها معمولاً بیشتر از چهار برابر تعداد گلبرگهاست. گلها کامل و اغلب نر هستند.
۴- C. reticulata (نارنگی): تعداد پرچمها اغلب چهار برابر تعداد گلبرگهاست و گلها اغلب کامل هستند. دمبرگها بالهای باریک یا پهنی دارند. پوست میوه به راحتی از گوشت جدا میشود. دانهها کوچک و تا حدی پخت بوده و جنین سبز رنگی دارند.
۵- C. indica(پرتقال وحشی هندی): تعداد پرچمها به طور معمول چهار برابر تعداد گلبرگهاست و گلها اغلب کامل هستند. دانهها درشت، کروی تا حدودی پخت بوده و ضخامتی معادل یک چهارم تا یک سوم طول دانه را دارند. دمبرگها بسیار کوتاه با طولی معادل یک دهم تا یک پانزدهم طول پهنک و دارای بالی بسیار نازک هستند.
۶- C. grandis (پوملو): گلها اغلب کامل و تعداد پرچمها معمولاً چهار برابر تعداد گلبرگهاست. دمبرگها دارای بال باریک یا پهن هستند. گوشت میوه به پوست، چسبیده است. میوهها درشت تا خیلی درشت (با قطر ۱۱ تا ۱۷ سانتیمتر)، آبدانکهای گوشت نسبتاً درشتاند و معمولا به راحتی از یکدیگر جدا میشوند. دمبرگها، بال پهنی دارند. دانهها از لحاظ اندازه درشت و اغلب به شکل پخت، دارای سطحی زیر و زردرنگ بوده و از نوع تک جنین هستند. بذرها در بخشی درونی سبزرنگ نیستند.
۷- C. paradisi (گریپفروت): گلها کامل و تعداد پرچمها اغلب چهار برابر تعداد گلبرگهاست. دمبرگها بالهای باریک و یا پهنی دارند که البته به شکل قلبی نامتقارن نمیباشد. پوست میوهها به گوشت چسبیده است و دانهها سطحی صاف و سفید داشته و از نوع چند جنين هستند. در بخش داخلی دانه رنگ سبز دیده نمیشود. اندازهی میوهها بزرگ (با قطر ۹ تا ۱۳ سانتیمتر) و دارای آبدانکهای درشت و چسبیده به یکدیگر هستند.
۸- C. aurantifolia (لایم): پوست میوه به گوشت چسبیده است. اندازه میوهها کوچک و قطر آنها اغلب چهار تا شش سانتیمتر است. آبدانکها از دو طرف به هم چسبیدهاند. گوشت میوه به رنگ سبز و معمولا بسیار ترش است. رنگ پوست میوه نیز سبز مایل به زرد است.
دمبرگها دارای بالهایی متوسط یا باریکاند ولی شکل آنها قلبی نامتقارن نیست. دانهها کوچک با سطح صاف و در نقطهی شالاز به رنگ قرمز مایل به قهوهای هستند. در بخش داخلی دانهها، رنگ سبز وجود ندارد.
9- C. Sinemsis (پرتقال): اندازهی میوهها متوسط (با قطر 5 تا 9 سانتیمتر) است. پوست به گوشت چسبیده و آبدانکها از دو طرف چسبیده هستند. میوهها تقریباً کروی بوده و پوستی به رنگ نارنجی روشن یا نارنجی مایل به قرمز و گوشتی شیرین دارند. دمبرگها اغلب بال باریکی دارند.
10- C. aurantium (نارنج): درشتی میوه متوسط و پوستی نارنجی رنگ با سطحی صاف و یا زبر دارد. گوشت آن کم و بیش ترش یا اندکی تلخ مزه است. دمبرگها بطور معمول دارای بال پهن هستند.
در زیر جنس Papeda وجود آبدانکهای گوشتی محتوی مقدار فراوانی مادهی روغنی اسیدی یک صفت مشخصه محسوب میشود. دمبرگها دارای بالهای دراز و خیلی پهنی هستند که پهنای آنها اغلب به اندازه پهنای برگ است ولی شکل آنها قلبی نامتقارن نیست. پرچمها معمولأ آزاد هستند.
۱۱-C. ichangensis: گل ها درشت (با قطر 5/1 تا ۳ سانتیمتر) و پرچمها به صورت گروهی به هم چسبیدهاند. برگها نوک تیز یا به شکل دماند. تعداد دانهها اندک و درشت، کوتاه، ضخیم و زاویهدار هستند.
12- C. latipes: گلها درشت (با قطر 5/1 تا ۳ سانتیمتر) و پرچمها به صورت گروهی به هم چسبیدهاند. نوک برگها تا حدودی پهن است. دانهها به تعداد فراوان، نسبتاً درشت و بدون زاویه هستند.
13- C. micrantha : گلها کوچک یا متوسط (با قطر 2/1 تا 3/1 سانتیمتر)، پرچمها آزاد و هر میوه دارای شش تا نه پره است.
۱۴- C. Celebica : درشتی گلها در حد متوسط (به قطر 2/1 تا ۲ سانتیمتر) هست. میوهها ۱۵ تا ۲۰ پره دارند.
15- C. macroptera : میوهها کروی شکل و سطح صاف دارند و دارای ۱۰ تا ۱۴ پره است. دمبرگها از نوع بالدار با لبههای نسبتاً صاف است.
۱۶- C. hyStrix: دمبرگها بالدار و حاشیه بال دندانهدار یا کنگرهای است. سطح ناهموار و نوک آن پهن بوده و هر میوه دارای 10 تا 14 پره است.
2-2-2- شیوه ی تاناکا
برخلاف شیوهی سوئینگل که در آن دورگهای طبیعی و کولتیژنهای مرکبات با نگاهی بسیار محافظه کارانه به عنوان گونه محسوب شدهاند، تاناکا تعداد گونههای جنس Citrus را تنها به ۱۶ گونه محدود کرده و تنوع وسیع موجود در این جنس را با همین تعداد اندک پوشش داده است. تاناکا گونههای این جنس را استادانهتر از سوئینگل طبقهبندی کرده است. او تقریباً تمام تغییرات ناشی از موقعیتهای جغرافیایی و ظاهری گیاهان جنس Citrus را درنظر گرفت و بر این اساس فهرستی از گونهها را پیشنهاد کرد. تاناکا در طبقهبندی خود، دو زیر جنس را تحت عنوان Archicitrus و Metacitrus در نظر گرفت که Archicitrus خود به پنج بخش و Metacitrus به سه بخش تقسیم میشوند. این بخشها سپس به ۱۳ زیربخش، ۸ گروه و دو زیرگروه تقسیم میشوند. به این ترتیب در مجموع ۱۴۵ گونه در این طبقهبندی توصیف می شود. تاناکا این طبقهبندی را بعدها بهبود داد و بخشهای مذکور را به دو زیربخش، یک گروه و ۱۲ گونهی جدید تقسیم کرد که در مجموع ۱۵۷ گونه را تشکیل میدهند. این اصلاحات ادامه یافت تا این که او در سال ۱۹۷۷ میلادی تعداد ۱۶۲ گونه را برای جنس Citrus معرفی کرد.
3-2-2- بررسی مقایسهای دو شیوه سوئینگل و تاناکا
ردهبندی جنس Citrus در سطح گونهها در هر دو شیوهی طبقهبندی، موضوعی بحثبرانگیز است. در هر دو روش تا سطح جنس و حتی زیر جنس توافق کلی دیده میشود زیرا زیرجنسهای Papeda و Citrus هر دو تفاوتهای ظاهری و آناتومیکی قابل ملاحظهای با یکدیگر دارند. این دو زیر جنس علاوه بر تفاوتهایی که از حیث ویژگیهای برگ، گل و میوه با یکدیگر دارند، از نظر محتوای آبدانکها نیز اختلاف قابل توجهی نشان میدهند. زیرجنس Citrus آبدانکها با ترکیبی از قند و اسید پر شده و این ترکیب تقریباً عاری از ذرات روغن است ولی در زیرجنس Papeda آبدانکهای گوشت میوه حاوی قطرههای ریز روغناند و گوشت و عصارهی میوه هر دو غیرخوراکی هستند. این دو زیرجنس همچنین از نظر آناتومی آوندی گلها نیز تفاوت بارزی با یکدیگر دارند. در تمام گونههای زیر جنس Citrus امتزاجی از رگبرگ میانی کاسبرگ با رشتههای آوندی گلبرگ جانبی و نیز امتزاجی از رشتههای آوندی کاسبرگی جانبی با رگبرگ میانی گلبرگ دیده میشود ولی در زیر جنس Papeda ترکیب و امتزاجی بین رشتههای آوندی کاسبرگی با رگبرگ میانی گلبرگ دیده نمیشود.
در هر دو شیوهی طبقهبندی، بحث اصلی در سطح گونههاست و باید به این سؤالات پاسخ داده شود که چه مقدار تفاوت میتواند برای به وجود آمدن گونهای جدید کافی باشد؟ آیا دورگ هایی را که به عنوان تیپهای طبیعی فرض شدهاند، میتوان در ردیف گونهها آورد یا خیر؟ در هر حال دورگهایی که دارای منشا شناخته شدهای هستند اغلب به عنوان کولتیژن گروهبندی میشوند. تاناکا غالباً رتبهی گونه را به کولتیژنها، نهالهای بذری تصادفی و گیاهان حاصل از سبز شدن بذرهای آپومیسکی (آپومیکتها) نسبت داده است. شیوهی سوئینگل اگرچه بسیار موجز است اما با قرار دادن کلیهی نارنگیها تحت یک گونهی واحد به نام C. reticulate موجب ایجاد بحثهایی شده است زیرا کاملاً واضح است که تعداد زیادی از نارنگیها مانند انشو (C. unshiu Macrovitch) انواع درشت میوه مانند کینگ (C. nobilis Lourerio) تانجرینها (C. tangerina Hort) و نارنگی های زیرمیوه (C. reshni Lush) را نمیتوان با همان توصیفهایی که برای رقم پونکن بکار میرود توصیف کرده و همه را در قالب گونه واحد C. reticulata ذکر کرد.
هادسون (Hodgson) در سال ۱۹۶۷ میلادی شیوهی طبقهبندی دیگری را برای گونههای مختلف جنس Citrus پیشنهاد کرد که نسبت به روشهای قبلی حالت میانه داشت. این شیوه مشتمل بر ۳۶ گونه است که ۱۶ گونهی آن را سوئینگل و ۲۰ گونهی دیگر را تاناکا تشخیص داده بودند. از بین گروه اخیر به عنوان مثال میتوان رافلمون (C. jambhiri)، لیمو شیرین (C. limettioides)، رانگ پورلایم (C. limonia)، کلئوپاتراماندارین (C. reshni) و بعضی دیگر را نام برد. در مطالعات گیاهشناختی اخیر، عموماً به این جمعبندی رسیدهاند که گونههای بیولوژیکی پایه در مرکبات عبارتند از C. medica (بالنگ)، C. reticulata Blanco (نارنگی) و maxima C. Merril [Burm] (پوملو یا شدوک).
در منابع علمی موجود، گروههایی از دورگهای مرکبات وجود دارد که در نامگذاری آنها از نام والدین استفاده شده است. از معمولیترین این گروهها میتوان به Tangelo (دورگ نارنگی و گریپ فروت)، Orangelo (دورگ پرتقال و گریپفروت)، Citrange (دورگ پونسیروس و پرتقال)، Citradia (دورگ پونسیروس و نارنج) و Citrangequat (دورگ سیترنج و کامکوانت) اشاره کرد. لازم به ذکر است که اگرچه واژههای به کار رفته در نامگذاری این دورگها میتواند تشخیص والدین بسیار مفید باشد اما بدیهی است که نمیتوان چنین نامهایی را به طور نامحدود به کار گرفت.
بررسی مطالعات انجام گرفته در مورد روشهای سوئینگل و تاناکا در طبقهبندی مرکبات گویای این حقیقت است که همکاری این دو دانشمند در درک تنوع گستردهی ژِرمپلاسم مرکبات بینظیر بوده است. سوئینگل برای گروهبندی مرکبات، خصوصیات طبیعی گیاه پیچیدگیهای مربوط به تولیدمثل را مد نظر داشته است. پروژههای دورگگیری او موجب گردیده تا درجه سهولت انجام تلاقی بین جنسی و درون جنسی مرکبات و طبیعت پیچیدهی آن که حاصل حضور پدیدهی چند جنینی و تولید خودبخودی تیپهای اتوتتراپلوئیدی است، آشکار شود. وجود این طبیعت غیرمعمول تولید مثال در مرکبات، بیشک ممکن است منجر به ایجاد بسیاری از تیپهای جدید حتی قبل از زمانی که انسان مرکبات را شناسایی کرده شده باشد. در حالی حاضر بسیاری از کسانی که با مرکبات سروکار دارند از شیوه طبقهبندی سوئینگل به دلیل طبیعت موجزیی که دارد. استفاده میکنند.
برخی از گیاهشناسان تمام انواع مرکبات را در قالب یک گونه واحد به حساب آوردهاند زیرا تقریباً تمام گونهها به راحتی با هم ترکیب میشند. اغلب گیاهشناسان و مطمعناً تمام متخصصان باغبانی چنین روش ترکیب را غیرعملی و بیفایده میدانند اما مطالعات اخیر که با استفاده از نشانگرهای مرفولوژی، ایزوآنزیم و ملکولی انجام گرفته، ثابت کرده است که تنها سه گروه خویشاوندی در مرکبات وجود دارد. اولین گروه شامل سه گونه C. medica،C. aurantifolia و C. limonاست که تحت عنوان گروه C. medica معروف است، گروه دوم ک با نام C. reticulata شناخته میشود شامل گونههای reticulata C.، C. Sinensis، C. paradisi، aurantium C. و C. jumbhiri است؛ گروه سوم که تنها گونه C. maxima را در خود دارد، به همین نام نیز معروف است. لازم به ذکر است که گروه چهارمی نیز تحت نام C. Halmii وجود دارد که در تجارت اهمیتی ندارد. به نظر میرسد که پرتقالها دورگهایی از نارنگیها و شدوک؛ گریپفروتها دورگی از پرتقال و شدوک؛ لیموها دورگی از بالنگ و رافلمون شدوک؛ لایمها دورگی بالنگ، شدوک Microcitrus باشد.
به رغم وجود شواهد غیرقابل انکار بیوشیمیایی و مولکولی مبنی بر وجود تنها سه گروه خویشاوندی عمده، باید در نظر داشت که در هر سیستم طبقه بندی همواره ممکن است که ملاحظانت کاربردی دیگری هم در نظر گرفته شده باشند. به عنوان مثال می توان به طبقه بندی انجام گرفته توسط هادسون در سال ۱۹۶۸ که تا حدودی با روش سوئینگل نیز هم خوانی داشته و امروزه در باغبانی و تجارت سادهترین شیوه گروه بندی مرکبات محسوب میشود، اشاره کرد. در شیوهی طبقهبندی هادسون، جنس Citrus به پنج گونهی مهم تجاری از جمله نارنگیها (C. reticulata)، پرتقالها (C. sinensis)، گریپ فروت (C. paradisi)، لیموها (C. limon) و لایمها (C. aurantifolia) تقسیم شده است که البته تمام این گروهها برای مردم شناخته شده هستند.