خرید نهال

امور نمایندگی ها

محوطه و فضای سبز

گلهای آپارتمانی و زینتی

نهال های غیر مثمر

نهال های مثمر

پایه های گلابی

پایه های گلابی

پایه های همگروه

مجموعه Bp:

در دنیا دو گروه پایه های گلابی تحت عنوان BP وجود دارد. اولین گروه این پایه ها از سوئد منشاء شده است (کلمه Bp مخفف واژه Balsgard Pyrus می باشد). این گروه از پایه ها در برنامه های بهنژادی مقاومت به سرما تولید شده اند. در این گروه انواع BP شماره های ۲۰، ۲۱، ۲۲، ۲۶ و ۳۳ به سرما مقاوم هستند. BP شماره ۲۵، ۲۹، ۳۱ نیمه پاکوتاه بوده در حالی که شماره ۳۰ پا کوتاه می باشد. اساس این طبقه بندی با توجه به مقایسه رشد پایه های BP که گونه استاندارد سوئد است صورت گرفته است. پایه های Pyrus winklerii با گونه نیمه پاکوتاه BP  شماره ۲۶، ۲۰ و ۳۰ عملکرد بالایی را نشان داده اند (۹۱). BP شماره ۳۰ با تکنیک ریز ازدیادی تکثیر می شود (۹۲)، اطلاعاتی از این گروه پایه ها از سایر کشور گزارش نشده است. دومین گروه پایه های BP مربوط به آفریقای جنوبی است. این گروه از پایه ها در نتیجه فعالیتها او. اف. دیوت روی پایه های کلونی گلابی که از سال ۱۹۲۹ آغاز شد، معرفی شده اند. در نتیجه این پژوهشها در سال ۱۹۷۳ منجر به معرفی پایه BPl ,BP2 و در سال ۱۹۷۹، BP3 شد (کلمه BP مخفف واژه بین دون پیر است). بین دون نام محلی است که انتخاب پایه ها در آنجا صورت گرفته است. مطالعات انجام شده در آفریقای جنوبی نشان داد که پایه BP3 بسیار پررشدتر از پایه های بذری استاندارد بوده و این پایه برای خاک های ضعیف قابل توصیه است. BP2 نیز بسیار شبیه BP3 می باشد. پایه BP1 نیمه پاکوتاه است. مطالعات نشان داده که این سه پایه نسبت به پایه های کلونی کوینز MA برتر می باشند. برای هر دو رقم پکهامز تریومف و بون کرتین ویلیامز پایه BP1 پایه پررشدتری نسبت به کوینز MA بوده است (۹۸، ۱۰۱، ۱۰۲، ۱۰۳). در حالی که مطالعات انجام شده در آلمان نشان داد که رقم کنفرانس روی پایه BP1 و کوینز MA رشدی مشابه داشته اند (جدول ۱). در هر حال علت تفاوت در نتایج گزارش شده احتمالاً به دلیل نامناسب بودن شرایط محیطی برای پایه کوینز MA در آفریقای جنوبی و یا بهینه نبودن شرایط برای رشد BP در آلمان بوده است. پایه های BP1 و BP2 به وسیله قلمه چوب نیمه خشبی تکثیر می شوند، اما پایه BP3 به خوبی تکثیر نمی شود. در فرانسه رقم بن کرتین ویلیامز روی پایه های BP2 و BP3 در خزانه از بین رفت (۵۷). هر دو پایه BP1 و BP3 نسبت به آتشک حساس هستند. (۳). در ایتالیا نیز پایه BP1 توصیه نمی شود، زیرا این پایه به عارضه زوال گلابی و گال طوقه نیز حساس می باشد (۶۰). مجموعه فاکس :

در منطقه بلونیا ایتالیا یک برنامه بهنژادی پایه از سال ۱۹۷۹ با هدف دستیابی به پایه های پاکوتاه گلابی آغاز شده است. در این برنامه از دانهال های حاصل از گرده افشانی آزاد ارقام مورا دی فائنزا (Mora di Faenza) و ولپینا ( Vlpina) استفاده شده است. این دو رقم به عنوان منبع بذر برای تولید پایه های گلابی مطرح هستند. در این برنامه پس از حذف دانهال های پررشد در خزانه، باقیمانده دانهال ها انتخاب و با استفاده از روش های رویشی تکثیر شدند و توسط پیوندک رقم ویلیامز پیوند خورده و مورد ارزشیابی قرار گرفتند. در این ارزشیابی پایه هایی که باعث کنترل رشد می شوند و از طرفی عملکرد بالایی داشتند انتخاب شدند تا در آزمایش های بعدی با استفاده از پیوندک سایر ارقام در مقایسه با پایه استاندارد BA29 مورد مطالعه بیشتر قرار گیرند. در این تحقیق دانهال های برگزیده شامل A28، B21، C91، D41، D69،E82 ،  E015 و E110 از نظر قدرت رشد مشابه BA29 بود. در حالی که سایر پایه ها پررشدتر بودند. تمامی پایه های فوق نسبت به وجود آهک بالای خاک حساس تر از پایه BA29 بودند. امروزه همگروه هایی که بیشترین کاربرد را دارند از طریق ریز ازدیادی تکثیر می شوند (۶، ۷، ۸). از سال ۱۹۸۸ برخی از این پایه ها در برنامه ای مشترک در ایتالیا و آلمان مورد استفاده قرار گرفته اند که دو شماره از این پایه ها نام گذاری مجدد شدند. در سال ۱۹۹۷ برای A28 نام فاکس-۱۱ و برای B21 نام فاکس-۱۶ انتخاب شد.

فاکس-۱۱ تا حدی پررشدتر از BA29 حساس به آتشک بود و برای کاشت با تراکم 2000تا 2500 در خت قابل توصیه است. این پایه برای خاکهایی با pH بالا مناسب است زیرا بسیار مقاوم به شرایط قلیائی است این پایه به روش ریز ازدیادی قابل تکثیر است، اما هنوز اطمینانی برای تکثیر این پایه در بستر خوابانیدن وجود ندارد. فاکس-۱۱ به بیماری آتشکی حساس است (۵۴). فاکس-۱۶ نیز تاحدی پررشدتر از BA29 و مقاوم به شرایط خشکی است. این پایه حساسیت کمی به گال طوقه دارد. هم چنین شرایط قلیایی خاک را بهتر از فاکس-۱۱ تحمل می کند، اما این پایه به بیماری آتشک نیز حساس می باشد (۵۴). این پایه با ارقام مختلف گلابی سازگار بوده و به خوبی از طریق ریز ازدیادی تکثیر می شود(۸).

همگروههای ببذری فرانسوی (RV, G، رتوزایر (Retuziere) و مجموعه OH):

 فعالیت هایی که در فرانسه در زمینه اصلاح پایه های پاکوتاه گلابی با استفاده از گلابی های پری (Perry) به عنوان والد مادری صورت می گرفت موجب ایجاد پایه های گزینشی جالب توجهی شد (۱۴، ۵۶، ۶۳). در ابتدا تکثیر رویشی این پایه ها حتی در شرایط آزمایشگاهی و از طریق ریز ازدیادی کار مشکلی بود، به نحوی که امکان انجامآزمایش های  بیشتر روی آنها در خارج از فرانسه بسیار محدود شد. اخیراً نیز مشخص شد که تکثیر این پایه ها از طریق قلمه تابستانه کار مشکلی است، اما بعضی از پایه های این مجموعه )152- G28، RV134 و( RV145بهتر از سایر پایه های این مجموعه 

,( RV113 ,G54-11, G28-120, G28-119, G28-99, F12-184) از سایر پایه های از این طریق تکثیر می شدند. RV مخفف Rouge de Vinge است که یک رقم گلابی از منطقه ویژه می باشد. برای پایه 152-28 G تکثیر از طریق قلمه های چوب نرم در ماه ژوئن بهترین روش مورد استفاده است، اما برای 134RV و RV139 تهیه قلمه در ماه آگوست بهتر می باشد. رشد نهال های این مجموعه در خزانه به دليل ضعف سیستم ریشه ای ضعیف است. پایه RV113 و پایه OH×F333 تأثیر مشابهی بر رشد رقم بن کریتین ویلیامز داشتند، اما پایه 120-G28 موجب رشد متعادل تر این رقم شد. سایر پایه های این مجموعه معمولاً کوتاه بودند (۵۶ ۵۷). آزمایش های صورت گرفته در آلمان روی پایه RV139 تقریباً نا امید کننده بودند. ریشه دهی این پایه در محیط آزمایشگاه خوب بود، اما قابلیت ماندگاری ضعیفی داشت. در باغ حتی با وجود استفاده از ارقام پر رشد مانند بوره هاردی درخت از رشد بسیار ضعیفی برخوردار بود و باردهی کمی داشت (۱۱۴). در صورتی که بعضی از پایه های این مجموعه بدون ارزیابی باقی مانده باشند باید ارزیابی شوند، هرچند در مجموع به استثنای پایه 119-G28، حساسیت سایر پایه های این مجموعه به بیماری آتشک بیشتر از مجموعه های OH یا OH×F  است . (54)

طیف دوم دانهال های فرانسوی مجموعه رتوزایر نام دارد (۵۶). این گروه به مجموعه OH (گزینش های حاصل از گرده افشانی طبیعی نهال های بذری اولدهم) تعلق دارد. شماره های ۱۱، ۲۰ و ۳۳ مجموعه OH توسط مؤسسه تحقیقات INRA آنجرز انتخاب شدند. این سه پایه در فرانسه و هلند مورد آزمایش قرار گرفتند. طی آزمایش صورت گرفته در هلند (جدول ۳) درختان حاصل روی این پایه ها به خوبی درختان روی پایه به MC نیستند. رشد رقم کنفرانس روی این سه پایه بیشتر از رشد آنها روی پایه BA29 بود. در مورد رقم پیری کورنیل (Pierre Corneille) این مسأله فقط در مورد پایه OH33 صحت داشت. در مورد میزان باردهی پایه های OH20 و BA29 تأثیر مشابهی بر این دو رقم داشتند. اندازه میوه رقم کنفرانس بر روی پایه BA29بهتر بود، اما در مورد رقم پیری کورنیل تفاوتی بین دو پایه مشاهده نشد. در فرانسه رقم بن کرتین ویلیامز از رشد زیادی روی پایه های مجموعه OH برخوردار است و مشابه رشد بر روی پایه OH×F333 است (۵۷). حساسیت این پایه ها به بیماری آتشک بسیار کم (OH11 و OH20) یا کم (OH33) است و حساسیت آنها کمتر از پایه های معروف به است (۵۴). تکثیر این پایه از طریق قلمه چوب نرم در ماه ژوئن نسبتا موفق بوده است و در این میان پایه OH11 راحت تر از سایر پایه تکثیر می شود. اخیرا پایه OH11 در فرانسه با نام پیریام (Pyriam) به ثبت رسیده است و این گزینش به قارچ Aemellara mellea مقاوم است. در فرانسه رشد رقم پیریام مشابه یا تا حدودی پررشد تر از OH×F333 است (۵۷)، این رقم به خوبی  تکثیر شده، با بسیاری از ارقام سازگار است و به بیماری آتشک مقاوم است (۸۶).

 از بین دانهال های مجموعه رتوزایر که به صورت طبیعی گرده افشانی شده اند، ارقام فیودایر۳ (Fieudiere) (F26)، بوره هاردی (BH13 و BH15) و کرشنسلر ماستبیرنه (K14 ،K15  و K32) مورد ارزیابی قرار گرفتند، اما تا کنون اطلاعات محدودی در زمینه ویژگیهای این ارقام در باغ وجود دارد و متأسفانه فقط با سه تا از پایه های مجموعه OH مقایسه شده اند. رقم K14 کم رشد تر از OH20 است، اما از OH11 رشد بیشتری دارد و K15 دارای رشدی مشابه OH11 است. رشد رقم K32 شبیه OH33 است، اما ارقام BH13 و BH15 از رشد کمتری نسبت به 33 OH برخوردارند (۶۴). این ارقام از طریق قلمه تابستانه تقریباً به خوبی تکثیر می شوند و این مساله بستگی به نوع رقم دارد (۵۶ ۵۷). حساسیت این ارقام به بیماری آتشک بستگی به نوع پایه گزینش شده دارد و از حساسیت بسیار کم (BH15) تا حساسیت زیاد (BH13) متغیر است و سایر ارقام این مجموعه حساسیت متوسط به این بیماری دارند (۵۴).

 مجموعه OH×F (اولدهم × فارمینگدال):

در سال ۱۹۱۵ شخصی به نام اف. سی. ریمر در ارگون آمریکا شروع به تحقیق روی ارقام گلابی مقاوم به بیماری باکتریایی آتشک نمود. وی از باغی متعلق به آقای بی. بوکماری در منطقه فارمینگدال در الینویز آمریکا دو درخت را انتخاب کرد. پیوندک یکی از این دو درخت به وسیله آقای بی. بوکماری از یک درخت بذری از منطقه الدهم تهیه شده بود. ریمر نام این دو درخت را با توجه به محل منشاء آنها الدهم و فارمینگدال نامید. وی از هر دو این ارقام در برنامه های به نژادی استفاده نمود و هیبریدهای مختلفی از آن تولید کرد. این ارقام نه تنها به آتشک مقاوم بودند بلکه نسبت به زوال گلابی آستانه تحمل بالایی داشتند. در این رابطه خزانه داری به نام ال. ای. بروکز از باغ های ایستگاه تحقیقاتی سامرلند کانادا که در آنها رقم اولدهم به عنوان رقم اصلی و فارمینگدال به عنوان گرده زا کشت شده بودند، بذرهایی را جمع آوری و وارد ایالت اورگون آمریکا کرد. مواد مورد نیاز برای کشت . این بذرها توسط فردی به نام ریمر تأمین شد. در میان جمعیت دانهال های حاصل تعدادی رقم گزینشی (پایه های OH×R) وجود داشتند که همه آنها مقاوم یا متحمل به بیماری آتشک و زوال گلابی بودند. پس از تکثیر این  نهال ها از طریق قلمه چوب سخت تعدادی از همگروه ها در دسترس دکتر ام. ان. وست وود از دانشگاه ایالتی اورگون  قرار گرفت. در سال ۱۹۶۱ چهار آزمایش با این پایه ها  دانهال های بارتلت و Pyrus calleryana  و کویینز MA به عنوان پایه های استاندارد صورت گرفت.

آرمایش های  بعدی نشان داد هیبریدهای OH×F تحمل بالایی نسبت به خاکهای قلیایی OH×F51 مقاومت سرمایی خوبی ندارد، زیرا در یک آزمایش صورت گرفته در کاندا  مشاهده شد که رقم سوويت بار تلت روى اين پايه در اثر یخبندا زمستان دو سال پس از کاشت  از بین رفتند  (۲۴).هیبریدهای OH×F را می توان توسط قلمه چوب سخت (۸۷) و ترم تکثیر تمود (۵۶ ۷د). هیبریدهای OH×F براساس قدرت رشد و تأثیرشان بر کنترل اندازه درخت در گروه مختلفی قرار می گیرند هیبریدهای OH×F شماره 282،198،182،136،97،34،18 و 514 پررشد هستند و شماره های ۹، ۲۱۷، ۲۲۰، ۲۶۷، ۲۸۸ و ۳۶۱ نیمه رشد و شماره های ۳۴، ۴۰، ۶۹، ۸۷ ۲۳۰، ۲۶۶ و ۳۳۳ نیمه پا کوتاه و شماره51پاکوتاه است (۳، ۱۲۱، ۱۲۲).تاکنون این شماره ها به صورت تجاری معرفی نشده اند.

در یک آزمایش صورت گرفته در آلمان مشخص شد که پایه OH×F51 پایه پاکوتاه کننده نیست (۱۱۵).

احتمالا تعریفی که برای پاکوتاهی وجود دارد موجب شده است که این پایه جزء پایه های پاکوتاه کننده نباشد. احتمالأ در غرب اروپا که استفاده از پایه های به رایج است در مقایسه با آمریکا که استقاده از این پایه رایج است نظرات یکسانی در مورد پاکوتا بودن آن وجود ندارد و همچنین ممکن است طبق نظریه وست وود و همکارانش خاک، شرایط اقلیمی یا ارقام موجود نیز تا حد زیادی بر این مسأله تأثیر گذار باشند (۱۲۲). در یکی از مقالات اخیر آمریکایی شماره OH×F40، OH×F69، H×F87،OH×F51 ،  و OH×F217 پاکوتاه کننده و OH×F51 بسیار پاکوتاه کننده اعلام شد (۴۲). پایه های OH×F در چتد منطقه دنیا ارزیابی شدند و یا وجود این که نتایج متناقضی در مورد آنها منتشر شده است، اما تمام آنها نسبتا پر رشد هستند (۱۷، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۶۴، ،7۶ ، ۱۱۵، ۱۲۲).

با این حال زمانی که امکان استقاده از پایه های به وجود نداشته باشد، مانند احداث باغ در مناطقی با زمستانهای بسیار سرد، یا در مناطقی که بیماری های آتشک و زوال گلابی همواره موجب وارد آمدن خسارت به درخت می شوند یا کلروز ناشی از کمبود آهن در خاکهای آهکی عامل محدود کننده برای استقاده از پایه های به می باشد، می توان از بعضی پایه های مجموعه OH×F استفاده کرد. اخیراً مشخص شده است در مورد تحمل بیماری زوال گلابی، شش پایه از پایه های مجموعه OH×F میزبان های خویی برای فیتوپلاسمای عامل این بیماری هستند. تمام این پایه ها پس از ابتلا به بیماری دارای علائم واضح قرمز شدن برگ در اواخر تابستان می باشند غیر از این شش پایه (شماره های ۱۸، ۶۹، ،۸۷،۲۱۷، ۲۶۷و ۳۳۳) فقط شماره های ۱۸ و ۸۷ به میزان قابل توجهی متحمل  بودند، زیرا پس از ابتلای مصنوعی این پایه ها به عامل بیماری زوال گلابی، باردهی درختان آلوده حفظ شده وگلابی هایی با اندازه مناسب تولید گردید (۸۴). لذا آن طور که انتظار می رفت تمام پایه های این مجموعه نسبت به این بیماری متحمل نبودند. در فرانسه نیز به منظور ارزیابی حساسیت به بیماری آتشک، ۱۵ شماره از پایه های مجموعه OH×F آزمایش شدند. دوازده مورد از این پایه ها بسیار حساس و سه تای آنها (F69×OH OH×F87 و OH×F267) از حساسیت کمی به این بیمار برخوردار بودند. (۵۴).

امروزه فقط تعداد محدودی از مجموعه بزرگ    OH×F در ایالات متحده آمریکا حفظ شده است که عبارتند از OH×F40، OH×F69،87OH×F،OH×F217 و  OH×F282 البته اخیرا پایه OH×F97 نیز به این مجموعه افزوده شده است (5) H×F51 و OH×F333ویژگیهای متفاوتی هستند (۳، ۴۲). در اینجا فقط به بررسی چند پایه از این مجموعه پرداخته می شود. در مورد جزییات سایر پایه های این مجموعه باید به منابع دیگر رجوع شود (۵۹، ۵۷، ۵۴).

OH×F40 ( Farold 40®or Daygon)

رقم گلابی کنفرانس روی پایه OH×F40 در مقایسه با پایه OH×F51 پررشدتر می باشد ولی از نظر میزان  محصول و اندازه میوه تفاوت چندانی با این پایه ندارد. پایه OH×F40 در مقایسه با کوینز MC پررشدتر با میزان علکرد کمتر و میوه های کوچک تر می باشد (جدول ۲). از طرف دیگر میزان باردهی رقم کنفرانس روی این پایه بسیار کمتر از پایه کوییز MC بود (۶۵). رقم بارتلت روی این پایه در مقایسه با پایه بذری بارتلت نسبتا نیمه پاکوتاه شده ولی میزان عملکرد مشابهی دارند. تحقیقات نشان داده است ارقام آنجو، رد بارتلت روی این پایه کارایی عملکرد خوبی دارند (۱۲۲)، در حالی که ارقام بوسک و رد آنجو از این نظر متوسط و رقم رد کومیز عملکرد پایینی را نشان داده است (۶۵). حساسیت این پایه به بیماری آتشک بسیار کم است (۵۴). رقم OH×F40 را می توان تقریباً به خوبی از طریق قلمه تابستانه تکثیر کرد (۵۷). با توجه به رشد این پایه ظاهراً برای استفاده در سیستم های متراکم مناسب نمی باشد.

OH×F51(OHF DelbardE®51 or Broklyl)

در نخستین آزمایش های انجام گرفته روی این پایه، پیوند گلابی رقم بارتلت روی این پایه قدرت رشد ضعیفی نشان داد. این پایه از نظر قدرت رشد مشابه کوینز MA می باشد ولی عملکرد آن به مراتب کمتر از پایه کوینز  MA می باشد(122) . طی آزمایش صورت گرفته در کانادا مشاهده شد که رشد این رقم مشابه دانهال های بارتلت بود و میزان باردهی بسیار بیشتر بود. لذا این پایه علیرغم آسیبی که در اثر یخبندان به آن وارد می شود، پایه خوبی به نظر می رسد (۲۴، ۴۶، ۴۷). مقاومت سرمایی این پایه به مراتب از دیگر هیبریدهای OH×F کمتر است. در فرانسه قدرت رشد این پایه ۱۰ تا ۲۵٪ بیشتر از پایه کوینز BA29 بوده است (۶۴). در هلند درختان رقم کنفرانس روی این پایه در مقایسه با OH×F40 رشد کمتری داشته در حالی که در مقایسه با رقم کوینزMC کاملاً پررشدتر بوده اند. میزان باروری و اندازه میوه روی این پایه مشابه پایه OH×F40 بود، اما از پایه کوینز MC کمتر بود (جدول ۲). به دلایل نامعلوم بعضی از شاخه های درختان روی پایه OH×F51 میوه های ریزتری تولید می کنند (۱۱۵). در ایتالیا رقم OH×F51  به دلیل حساسیت به کلروز و زوال گلابی توصیه نشده است (۶۰). پایهOH×F51 حساسیت بسیار کمی به آتشک نشان می دهد (۵۴، ۶۴). تکثیر این پايه به وسيله قلمه چوب نرم صورت می گیرد (57) در هر حال تمامی پژوهش ها نشان داده اند این پایه چندان مناسب تولید باغ های متراکم به خصوص در مناطقی با خاک های حاصل خیز و تابستان های خنک و دارای یخبندان نیست . برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه به مطالب تنظیم شده توسط لومبارد و وست وود مراجه کنید.

OH×F69 ( Farold®69 or Daynir)

 پژوهش ها نشان داده اند این پایه از نظر قدرت رشد مشابه پایه OH×F شماره 40 و 87 و نهال های بذر بارتلت می باشد . در حالی که از پایه OH×F51 یا OH×F333 رشد بیشتری دارد . عملکرد این پایه کمتر از پایه بذری و هم چنین پایه های OH×F41 و OH×F87 است اما شبیه OH×F51 و OH×F333 است تحقیقات  در کانادا نشان داده که این پایه قابلیت کنترل اندازه درخت را ندارد و از نظر قدرت رشد مشابه پایه های بذری الدهم و بارتلت است و یا ممکن است با توجه به محل باغ از رقم بارتلت نیز پررشدتر شود. کارایی عملکرد این پایه بهتر از پایه های بذری بارتلت بوده (۴۶) و از این نظر قابل مقایسه با OH×F87 و کویتز MA و MC است (۲۴، ۴۸).

پایه OH×F69 نسبت به سرمای زمستانه مقاوم است و پاجوش تولید نمی کند. استقرار این پایه در خاک خوب است و با ارقام گلابی سازگاری خوبی را نشان می دهد (۵۹). ادعا شده که این پایه مقاوم به بیماری زوال گلابی پایه با عامل بیماریزایی زوال گلابى موجب وارد آمدن خسارات زیاد به رقم بن کرتین ویلیامز شد که روی این پایه قرار داشت (۸۴). همچنین عنوان شده است، که این پایه به بیماری آتشک نیزمقاوم است (۵۹) و بررسیهای صورت گرفته در فرانسه نیز نشان دهنده حساسیت کم این پایه به بیماری آتشک است (۵۴). OH×F69 تقریباً به خوبی از طریق قلمه تابستانه تکثیر می شود (۵۷). در مجموع این پایه هر چند پایه مطلوبی است اما برای کاشت متراکم گلابی به خصوص در خاکهای حاصلخیز مناسب نیست.

OH×F87 (FaroldQ®87 or. Daytor)

 اولین آزمایش ها نشان داد این پایه از لحاظ قدرت رشد تاحدی کمتر از پایه های بذری بار تلت و مشابه  است OH×F40   است از نظر محصول دهی پایه  OH×F87 معادل پایه های بذری و OH×F40  بوده ولی OH×F51 و    OH×F333 عملکرد بالاتری دارد (122) پژوهش ها  در کانادا نشان داد که پایه OH×F87 موجب زودباردهی ارقام پیوندی و عملکرد بالا در آنها می شود و از این MCو  MA است. لذا با توجه به زود باردهی این پایه برای استفاده در سیستمهای نوین کشت گلابی مناسب می باشد (۲۴،48) پایه  OH×F87 تقریباً به خوبی از طریق قلمه تابستانه در ماع ژوئن تکثیر می شوند اما تعداد محدودی از آنها را نیز می توان در ماه  آگوست از این طریق تکثیر کرد (۵۷). بنابراین پایه OH×F87 یک پایه مناسب اما پر رشد است . در منطقه پسفیک نورس وست آمریکا، پایه OH×F87 بیشترین کاربرد را نسبت به پایه سایر مجموعه ها دارد .

OH×F217

تحقیقات نسبتاً کمی در رابطه با رقم OH×F217 صورت گرفته است. آزمایش های اولیه روی این رقم نشان داد که کارایی عملکرد این پایه شبیه پایه بذری بارتلت است. رشد این رقم بسیار بیشتر از شماره های ۶۹ و ۸۷ است (۱۲۲). در آزمایش دیگری که در آمریکا با استفاده از رقم پیوندی بوره بوسک صورت گرفت مشخص شد که  کارایی عملکرد این پایه بسیار کمتر از پایه کویینز MC است و مشابه OH×F40 و OH×F333 می باشد (۶۵). در شرق کانادا پایه OH×F217 در پیوند با رقم بن کرتین ویلیامز از رشدی مشابه دانهال بارتلت برخوردار بود، اما در پیوند با رقم بوره دی آنجو پررشدتر از دانهال بارتلت بود (۹۰). این پایه پاجوشی تولید نکرده، مقاوم بوده و با بسیاری از ارقام گلابی سازگار است و دارای جنبه های مثبت دیگری نیز می باشد (۵۹). با این حال ظاهراً این پایه نسبت به بیماری زوال گلابی متحمل نمی باشد، زیرا آلوده کرده مصنوعی آن با عامل این بیماری موجب آسیب دیدگی درخت و کاهش عملکرد و اندازه میوه ها می شود (۸۴). این رقم حساسیت بسیار کمی به بیماری آتشک دارد (۵۴).OH×F217 تقریباً به خوبی از طریق قلمه تابستانه تکثیر می شود (۵۷). این پایه به دلیل تحمل کم به زوال گلابی و قدرت رشد آن باید به هنگام انتخاب با سایر شماره های مجموعه OH×F مقایسه شود.

OH×F282(Farold® 282 or Dayre)

 اطلاعات در مورد این پایه اندک است. در هر حال این اطلاعات اندک نشان داده است که این پایه از نظر قدرت رشد کمی قوی تر از پایه بذری بارتلت و از نظر کارایی عملکرد شبیه به این پایه است. OH×F282 پایه ای مقاوم است و پاجوشی تولید نمی کند (وست وود و همکاران، ۱۹۷۶). حساسیت این پایه به آتشک بسیار کم است و به وسیله قلمه علفی تکثیر می شود (۵۷)، با توجه به اطلاعات کمی که از این پایه در دست می باشد، ظاهراً بهتر است از پایه های دیگری که آزمایشهای بیشتری روی آنها انجام شده استفاده شود.

OH×F333 (OHF Delbard® or Borkmal)

OH×F333 یکی از یا به های مجموعه OH×F است که آزمایش های زیادی روی آن صورت گرفته است.

قديمی ترین آزمایش ها با استفاده از رقم پیوندی بند کرتین ویلیامز نشان داد که این پایه در مقایسه با پایه بذری بارتلت از رشد وکارایی عملکرد نسبتا کمتری برخورداراست . (۱۲۲) در دومنطقه کانادا مشاهده شد که این پایه در  مقایسه با پایه  بذری بارتلت موجب کنترل رشد رقم پیوند یا نمی شود و اندازه درخت در مقایسه با پایه کویینز MA| بسیار بیشتر بود. در یکی از این مناطق رشد OH×F333 شبیه OH×F69 و OH ×F87 بود، اما در منطقه  دیگر میزان رشد 333 OH×F کمتر از این پایه ها بود. در هر دو منطقه کارای عملکرد مشابه دانهال بارتلت بود و از دو پایه  ۶۹ و ۸۷ و همچنین کویینز MC و MA کمتر بود (۲۴، ۴۶). این پایه در مقایسه با دو پایه ,OH×F87 OH×F69 کویینز MA و کویینز MC قابلیت باروری کمتری دارد. میوه ارقام روی پایه OH× F333 کوچک ترین اندازه را داشتند (۴۸). در اورگون کارایی عملکرد نهال های جوان  گلابی روی این پایه کمتر از پایه OH×F40 بود. در یک آزمایش دیگر پایه کویینز MC از کارایی عملکرد بسیار بیشتری نسبت به 333 OH×F برخوردار بود (۶۵). در فرانسه نتایج آزمایش هایی که با استفاده از رقم بین کرتین ویلیامز روی این پایه صورت گرفت تقریباً منفی بودند. در مقایسه با کویینز BA29 این رقم از رشد بیشتر عملکرد کمتر و میوههایی با کیفیت کمتر تشکیل شده است. میوه های این رقم از سفتی و میزان قند کمتری برخوردار بودند که مورد اخیر احتمالا به دلیل سطح برگ کمتر این رقم می باشد (۳۱). جدول ۳ نشان دهنده نتایج آزمایشهای صورت گرفته در آلمان بر روی این رقم است. در این آزمایش ها مشاهده شد که رشد OH×F333 مشابه BA29 و کارایی عملکرد آن مشابه BA29 (با رقم پیوندی کنفرانس) یا کمتر از آن (با رقم پیوندی پیری کورنلی) می باشد. در مورد هر دوتای این ارقام پیوندی پایه کویینز MC پاکوتاه تر و بارور تر بود. پایه OH×F333 موجب تولید میوه های کوچک تر در رقم کنفرانس شد، اما در مورد رقم پیری کورنلی چنین نبود. اما با وجود مقاومت زمستانه این رقم (۵۹) و مقاومت به بیماری آتشک (۵۴) این پایه هنوز دارای مشکلاتی است. علاوه براین پس از آلودگی مصنوعی این پایه با عامل بیماری زوال گلابی، رقم بن کرتین ویلیامز با آن عکس العمل نشان داده و میوه های کوچک تری تولید کرد (۸۴). به دلیل حساسیت این پایه به بیماری زوال گلابی و کلروز ناشی از کمبود آهن در خاک های آهکی پایه OH×F333 در ایتالیا توصیه نمی شود (۶۰). پایه OH×F333 می توان به راحتی از طریق قلمه تابستانه در ماه ژوئن تکثیر کرد، اما در ماه آگوست به این راحتی تکثیر نمی شود (۵۷). در مجموع پایه OH×F333 بهترین پایه مجموعه OH×F نمی باشد.

مجموعه OPR  

این مجموعه دانهال های حاصل از درختان بالغ گلابی هستند که سالها قبل توسط محققین دانشگاه ایالتی اورگون آمریکا به نام های ام. وست وود و پی، لمبارد گزینش شدند. صدها گزینش از بین این دانهال ها انجام شد، اما هیچ یکی از آنها از نظر میوه شناسی مورد بررسی قرار نگرفتند. همچنین ظاهراً آنها پایه های پاکوتاه نیز نمی باشند. پس از معرفی مجموعه OH×F بررسی بیشتری در زمینه مجموعه OPR صورت نگرفت. در حال حاضر این پایه ها در  مرکز ملی ژرم پلاسم گلابی در منطقه کوروالیس ایالت اورگون وجود دارند(۵).

مجموعه Pi-BU (Pi- Bu= Pillnitzer Birnenunterlagen or pear rootstocks)

از سال ۱۹۶5 تا ۱۹۷۱ یک برنامه به نژادی پایه های گلابی در آلمان توسط ج. میلدن برگر انجام شد که نهایتاً منجر معرفی پایه های  Pi-BU شماره یک تا هفت شد. این پایه ها از نظر قدرت رشد حدواسط پایه های به و پایه های بذری گلابی هستند. پاکوتاه ترین پایه در این گروه Pi-BU3 و Pi-BU5 است در حالی که pi-BU2 قدرت  رشدش بیشتر از پایه به و چهار پایه دیگر قدرت رشدشان بین پایه به و پایه های بذری گلابی است (۲۹).

مجموعه پیرو دارف (مجموعه BU)( Pyrodwarf (Bu series))

علاوه بر فرانسه و آمریکا در آلمان نیز از رقم الدهم در برنامه های بهنژادی پایه استفاده شده است. در سال ۱۹۸۰ تلاقی های بین الدهم × بون لوئیز دی آئورانچیز (Old Home X Bonne Louise d'Arranches) انجام شد. یکی از دلایل تلاقی با رقم بون لوییز تکثیر نسبتاً خوبی این رقم از طریق رویشی بود. از مجموعه دانهال های تولیدی از این تلاقی تعدادی از آنها انتخاب و در ابتدا به نام BU5 تا  BU18 و سپس به نام پیرو دارف نام گذاری شدند. این پایه ها به راحتی توسط قلمه، خوابانیدن و ریز ازدیادی تکثیر می شوند. پژوهشها نشان داد که پایه پیرو دارف از نظر قدرت رشد بین کوینزMCو MA دارد و کمتر از OH×F333 است. میزان باردهی این پایه بیشتر از حد استاندارد بود. یکی از پایه های پر رشد این مجموعه با عنوان 33-BU2 نیز دارای باردهی بسیار مطلوبی است، اما برای باغهای متراکم مناسب نمی باشد. اطلاعاتی در زمینه حساسیت این پایه به بیماری زوال گلابی در دست نمی باشد (۴۳، ۴۴). در هر حال این پایه به دلیل قدرت پاکوتاه کنندگی مورد توجه قرار دارد ولی نیاز به پژوهشهای بیشتری در سایر نقاط دنیا و در ترکیب با ارقام مختلف گلابی دارد.

پایه های بذری گلابی

همان طور که از نام این پایه ها مشخص است، پایه های بذری از بذر به وجود می آیند. عیب بزرگ پایه های بذری رشد زیاد و غیر یکنواختی درختان موجود در باغ است. لذا در بعضی مناطق برای یکنواختی بیشتر درختان از باغ های بذری خاص که کاملاً محصور شده اند استفاده می شود. رقم فرانسوی فیودایر (۳۴، ۶۳) و رقم آلمانی کرشتسلر ماستبیرنه معروف ترین مثال ها در مورد پایه های بذری هستند. رقم کرشنسلر مدتها است که مورد استفاده قرار می گیرد (۴۱) و سال ها قبل در آلمان از میان یک مجموعه دانهال بسیار مرغوب که با یکدیگر مقایسه می شدند، انتخاب گردید (۵۱). در ایتالیا هیچ یک از این دو رقم توصیه نمی شوند، زیرا رشد بسیار زیادی داشته و به کلروز ناشی از کمبود آهن در خاکهای آهکی حساس است (۶۰). در سایر موارد راحت تر از پایه های بذری استفاده شده است. به عنوان مثال در ایالات متحده آمریکا بذرهای رقم بن کرتین ویلیامز (بارتلت) مورد استفاده از صنایع تبدیلی گلابی تهیه می شوند. این بذرها ابتدا از صنایع تبدیلی اروپا وارد آمریکا شد و لذا به عنوان دانهال های فرانسوی معرفی شدند. سپس در آمریکا بذرهای تهیه شده از میوه های گلابی حاصل گرده افشانی طبیعی رقم بن کرتین ویلیامز و گاهی رقم وینترنلیس از کارخانه های کمپوت تهیه کند. این پایه های بذری به عنوان پایه هایاهلی فرانسوی معرفی شدند (۳۰، ۵۳، ۱۲۴). پایه های بذری حاصل از این روش دارای تنوع زیادی بودند. در رومانی رقم هاربوزستی (Harbuzesti) به عنوان پایه ی بذری امکان کشت نسبتاً متراکم گلابی را امکان پذیر ساخته است (۲۳، 72) و در ایتالیا درگذشته از دانهال های مورادی فنزا و ولپیناMora di Faenza and) Volpina)استفاده می شده است (۷). بدون شک در سایر مناطق پایه های بذری communi Pyrus سازگار به شرایط منطقه استفاده می شود. در سایر نقاط جهان و حتی در ایالات متحده آمریکا از دانهال های سایر گونه های Pyrus نیز استفاده می شود (۵۹، ۱۲۴). یکی از معایب دانهال های گلابی از قبیل دانهال کرشنسلر حساسیت آنها به بیماری زوال گلابی است (85،84،83) گفته می شود که دانهال های به دست آمده از رقم وینترنلیس حساسیت کمی به این بیماری دارند (۵۵)، ظاهراً بهترین روش استفاده از دانهال ها کاربرد روش محصوری سازی باغ تهیه بذر برای اطمینان از سلامت و یکنواختی پایه ها است تا در نتیجه باغ های حاصل از این نهال ها یک شکل باشند.

با توجه به گرایش عمومی به سمت کشت متراکم گلابی از اهمیت پایه های بذری کاسته شده است، مگر پایه های کوتاه تری ایجاد گردند که از طریق بذر تکثیر می شوند. در جمعیت های دانهالی گلابی برای دستیابی به ارقام کوتاه تر بررسی هایی صورت گرفته است. در صورت دستیابی به چنین پایه ای از طریق رویشی تکثیر شده و در گروه پایه های همگروهی قرار داده می شود. لذا نباید فراموش شود که احتمال دستیابی به پایه های بذری پاکوتاه از طریق بذر نیز وجود دارد. در همین زمینه یک پروژه تحقیقاتی در هلند با استفاده از بذرهای گلابی جیسر واید من (Gieser Wildeman) در حال اجرا می باشد.

پایه های هم گروه به :

آدامز:

در اوایل قرن ۱۷ در منطقه ریزبروک (Ruisbroke) نزدیک بروکسل یک پایه به توسط یک خزانه دار بلژیکی به نام آدامز که باغ هاى گلابى هلند وضعیت خوبی داشت، انتخاب شد (۶۶). آزمایش های بعدی صورت گرفته روی این پایه در آلمان وضعیت ظاهری خوب این پایه را تأیید کردند (۴، ۱۲۰) و در این رابطه می توان به جدول ۴ رجوع کرد. در سایر کشورها نیز پایه آدامز وضعیت خوبی داشت (۶۴، ۸۰). قدرت رشد این پایه کمتر از کوینز MA و تقریباً مشابه MC می باشد (جدول ۴). عملکرد ارقام روی این پایه مطلوب بوده و کارایی عملکرد برحسب رقم متفاوت است (جدول ۴). اندازه میوه روی پایه آدامز مطلوب است، مگر باردهی درخت بسیار زیاد باشد که در نتیجه آن درخت میوه های ریزی تولید کند (۶۴). در گذشته در بسترهای آزمایشی تولید افکنه رقم آدامز در هلند دو نوع مختلف از این پایه مشاهده شد. پس از بررسی این دو نوع پایه مشخص شد که پایه ای که در خزانه به صورت بخش و گسترده رشد می کرد (نوع هانگ) رقم اصلی آدامز است و نوع دیگر که به صورت قائم رشد می کرد (نوع واس (Vaas) ) شباهت بسیار زیادی به کویینز MC داشت. نتایج موجود در جدول ۴ مربوط به رقم اصلی آدامز است.

هنگامی که در هلند برای پاکسازی پایه های آدامز از ویروس از تیمار گرمایی استفاده شد، تمام پایه ها که ابتدا  از طریق سرشاخه کاری تکثیر شده بودند، به صورت مجزا نگهداری، تکثیر و با ارقام گلابی کوپیوند شدند. ظاهراً یکی از این پایه ها (T1034) کمی بهتر از فرم اصلی رقم آدامز بود (جدول ۴). بنابراین انتخاب ملداوم از بین پایه ها می تواند کار ارزشمند و مفیدی باشد. باغداران آلمانی تردید دارند که از بین کوییز آدامز و کویینز MC کدام یک را انتخاب کنند. اظهار شده است که رقم آدامز از لحاظ تأثیر بر اندازه میوه و بقای درخت در سالهای پس از کاشت پایه مناسب تری است. با این حال نتایج آزمایش ها این نظریه را تأیید نمی کنند. به عنوان مثال هر دو پایه  آدامز و MC از حساسیت یکسانی به یخبندانهای شدید برخوردارند (۱۰۹، ۱۱۶). در فرانسه یک همگروه عاری از ویروس (332.C) وجود دارد که اولین بار در یک مدرسه باغبانی واقع در شهر ملی بلژیک به وجود آمد. پایه آلمانی آدامز که توسط مؤسسه NAKBفروخته می شدند، مستقیماً از خزانه آدامز جمع آوری می گردیدند. پایه آدامز مانند پایه MA به خوبی در بستر افکنه تکثیر شده و دارای مشکلات ناسازگاری مشابهی است، اما با رقم بن کرتین ویلیامز سازگاری ضعیفی دارد (۶۴). پایه آدامز از حساسیت متوسطی به بیماری آتشک برخوردار است (۵۴). در مجموع آدامز یک پایه خوب است، زیرا از رشدی حدواسط MA و MC برخوردار است، اما درمقایسه با پایه MA| تأثیر بهتری بر باردهی رقم پیوندی دارد.

BA29

BA29 متعلق به گروه پروونس است(BAمخفف واژه BoiSI Abbe است که نام محلی در نزدیک آنجرز فرانسه است). این پایه در سال ۱۹۶۷ معرفی شده است. پژوهش ها نشان می دهد که این پایه به مراتب از قدرت رشد کمتری نسبت به پایه های بذری برخوردار بوده ولی کارآیی عملکرد بالاتری نسبت به این گونه پایه ها دارد . (۲). در میان پایه های به، BA29 پایه ای نسبتاً پر رشد، قوی تر از کویینز MC, MA یا Sydo است و قابل مقایسه با پایه 333 OH×F است (جداول ۱ و ۳). پژوهشها در فرانسه نشان داده که قدرت رشد این پایه کمتر از OH×F333 یا OH×F51 است ولی حدوداً ۱۰-۲۰ %بیشتر از کوینز MA می باشد (۶۴). شرایط آب و هوایی و خاک بر قدرت رشد این پایه موثر است. در ایتالیا BA29 قدرت رشدی مشابه کوینزMA داشته است (۷۹). این پایه در خاک های حاصل خیز و غنی قدرت رشد زیادی دارد بنابراین برای کشتهای متراکم این پایه در هر مکانی قابل توصیه نیست. کارآیی عملکرد این پایه کمتر از کوینزMC  معادل MA  است (79، جدول 1و 3)بسته رقمی که روی آن پیوند می شود کارایی عملکرد BA29 تقریباً معادل یا بهتر از پایه های OH×F بسته به رقمی که روی آن پیوند می شود کارآیی عملکرد

می باشد. این پایه میوه هایی به اندازه مناسب تولید می کند (جداول ۱ و ۳). تکثیر پایه BA29 به وسیله خوابانیدن و  تکثیرش به مراتب آسان تر از کوینز MA است. گیرایی جوانه روی این پایه در خزانه خوب است و درختان  حاصل از آنها در مقایسه با درختان روی کویینز MA از رشد بهتری برخوردارند. در خزانه در مقایسه با پایه MC ,MAسازگاری این پایه با ارقام مختلفی مناسب است. بعضی ارقام ناسازگار گلابی از قبیل رقم دکتر جولز گابوت را  نمی توان روی پایه BA29 پیوند زد (۱۳). حساست. به این پایه زوال گلابی (۳۵) و کلروز (۶۴) کمتر از ارقام کویینز MA و MC است . حساسیت کمتر رقم BA29 در مقایسه با رقم کوینز MA به عارضه کلروز آهکی در در آزمایشهایی صرت گرفته با استفاده از کودهای آهکی تأیید شده است. در این آزمایشهای مشاهده شد که میزان آهن و منگنز و روی در برگ های پایه BA29 و و همچنین در پیوند با رقم بن کرتین ویلیامز بیشتر  از کویننز MA بود ()۴۵BA29 حساسیت متوسطی به بیماری آتشک دارد (۵۴). در مجموع BA29 یکیپایه مناسب برای خاک های آهکی و همچنین مناطق خشکی از قبیل جنوب فرانسه می باشد (۱۳). در مناطق سردتر  با خاک حاصلخیز باید ترجیحا از پایه های آدامز یا کویینزMC استفاده شود .

مجموعه Ct.S

به منظور تولید پایه های مقاوم به آهک برنامه های بهنژادی در پیزای ایتالیا انجام شد. این برنامه صرفاً به تولید دو پایه CtS211 و Ct.S212 که حساسیت کمتری به آهک در مقایسه با BA29 داشت، گردید. به طور جالب توجهی در این آزمایش مشاهده شد که کویینز MA شباهت خوبی به پایه BA29 دارد (۱۰۴). قدرت رشد MA و آدامز است اما پتانسيل تولید میوه این پایه به مراتب بهتر از پایه MA بین کوینز Ct.S212 میوه روی این پایه و سازگاری آن با برخی از ارقام گلابی خوب است (۲۲). در آزمایش دیگری که در ایتالیا صورت گرفت، رقم Ct.S212 از نظر رشدی مشابه BA29 و MA بود، اما از پایه آدامز یا MC پررشدتر بود (۳۵). همانند پایه Ct.S212 ,BA29 حساسیت کمتری به زوال گلابی در مقایسه با MA و MC دارد (۳۵). در  مقایسه با سایر ارقام به، اطلاعات کمی در مورد وضعیت ظاهری پایه های مجموعه Ct.S در منابع غیر ایتالیایی وجود دارد (۶۰)، اما در اکثر آزمایش ها مشاهده شده است که پایه های این مجموعه تحمل شرایط خاکهای آهکی را دارند. متأسفانه پایه های Ct.S حسایت بسیار زیادی به بیماری آتشک دارد (۵۴). کویینز MA پایه MA یکی از قدیمی ترین پایه های متعلق به گروه آنجرز است (۴۰). استفاده از MA به عنوان پایه گلابی سالها است که در اروپا مطرح می باشد. تکثیر این پایه به راحتی صورت می گیرد. در خزانه ارقام پیوندی روی این پایه نمو خوبی نشان می دهند. در باغ نیز درختان پیوندی روی این پایه نمو خوبی داشته و زود بار می دهد. ضمن این که محصول خوب و با اندازه مطلوب تولید می کنند. (۶۴). نمو درختان روی این پایه در مقایسه با پایه های بذری (۲۲) و هیبریدهای OH×F ( (24، ۴۸) کمتر است، اما احتمالاً پایه OH×F51 در این مورد استثناء می باشد. (۱۲۲). پایه MA در مقایسه با پایه آدامز و یا MC پررشدتر (۱۵، ۸۰) ولی مشابه پایه سیدو است (جداول ۱ و ۴). استفاده از تکنیک پیوند در ارتفاع بالا باعث کاهش رشد بیشتر این پایه می شود. اما این تکنیک در مناطق با زمستانهای سرد چندان قابل توصیه نیست (۵۸، ۱۱۰). در هلند گزارش های موجود نشان می دهد، پایه MA در مقایسه با MC محصولی با اندازه مناسب تر تولید کرده است. این مسأله با وجود این که در مورد ارقام با اندازه  کوچک میوه از قبیل رقم کنفرانس نیز صحت دارد، اما این مسأله به قابلیت باروری کم آن مربوط می باشد ( جداول ۱ و ۴). در هر حال در دهه گذشته پایه MA توسط سایر پایه های به جایگزین شده است. در قسمتهای غربی اروپا در مناطقی با آب وهوای خشک و خاکهای آهکی BA29 پایه های مناسب تری هستند. ضمن این که پایه های آدامز و MC انتخاب مناسب تری برای احداث باغ های متراکم هستند (۴). MA به بیماری ویروسی حساس است اما نسبت به زوال گلابی حساسیت کمتری نسبت به پایه های بذری کرشنسلر نشان می دهد (۸۵). در مناطقی که احتمال وجود زمستانهایی بسیار سرد وجود دارد، پایه MA پایه مناسبی برای استفاده در خزانه یا باغ نمی باشد (۵۲). برای مدتها پایه کویینز MA بیشترین کاربرد را در بین پایه های به داشت، اما امروزه پایه های دیگری نیز وجود دارند که از لحاظ کاربردی رقیب این پایه هستند.

کویینزMC

 این پایه یکی از قدیمی ترین پایه های مورد استفاده در اروپا است (۴۰) که باروتر از کویینز MA می باشد (۷۴). در دهه اخیر در برخی قسمتهای شمالی اروپا شرقی استفاده از این پایه به منظور احداث باغهای متراکم مورد توجه بوده است. در هلند امروزه این پایه به دلیل استقرار مطلوب در احداث باغهای متراکم بهترین پایه گلابی است . (۸۸). موفقیت این پایه از زمانی آغاز شد که انواع عاری از ویروس آن تولید شدند ( ۹۹). رشد درخت روی پایه MC متوسط و باردهی آن زود هنگام بوده و میزان باردهی آن در حد بالا حفظ می شود. رشد ارقام پیوندی روی پایه MC به وضوح کمتر از MA است (80،79،15،4، جداول 1و 4) که نمی توان به دلیل سیستم ریشه ای MC باشد، زیرا این پایه دارای سیستم ریشه ای بزرگ تری می باشد (۲۵). رشد روی پایه MC را می توان به خوبی با استفاده از کوپیوند بلند کاهش داد، اما این روش برای مناطقی که زمستانهای سردی داردند توصیه نمی شود . (۱۱۰). کارایی عملکرد روی پایه MC بالا بوده و بیشتر از MA می باشد (۴، ۱۵، ۷۴، ۸۰) و این مسأله دلیل احتمالی کاهش اندازه میوه ها است (۶۴؛ جداول ۱ و ۴). شاید بتوان از طریق گزینش بیشتر از بین پایه های انواع بهتری از این پایه مانند گزینش پیترز T900 دست یافت که در جدول ۴ آمده است.

احتمالاً با استفاده از روش های صحیح مدیریتی که شامل هرس کافی، تنک و کود آبیاری هستند می توان موجب بهبود اندازه میوه روی این پایه شد. اندازه نامناسب میوه رقم کنفرانس بر روی پایه MC لزوما نباید با پایه MA متفاوت باشد. این مسأله ممکن است برای ارقام درشت میوه گلابی مشکل ساز نباشد (۸۰ جداول ۱ و ۴). پایه MCدر مقایسهMA  حساسیت بیشتری به آسیب ناشی از یخبندان زمستانه حساس است، اما از این نظر شبیه پایه آدامز است (۱۰۹، ۱۱۶). لذا در صورت استفاده از پایه MC باید تمام روش های مراقبتی که قبلاً به آنها اشاره شد رعایت شوند. ارتفاع پیوند هرگز نباید بیش از ۱۰ سانتی متر باشد، زیرا پیوند در ارتفاع بالا می تواند موجب آسیب دیدگی بیشتر از یخبندان شود (۱۱۶)، خاکدهی بخش پایین تنه درخت نیز یکی دیگر از روشهای جلوگیری از آسیب یخبندان است. این روش موجب افزایش دمای خاک در طول زمستان می شود (۴۸). با این حال در مناطقی با زمستانهای سرد از قبیل لیتوانی پایه MC بسیار حساس تر است و نمی تواند به حیات خود ادامه دهد (۵۲). پایه MC به بیماری آتشک کاملاً حساس (۹) یا نسبتاً حساس (۵۴) می باشد. این رقم در بسترهای تولید افکنه ها براحتی تکثیر می شود اما افکنه های  حاصل از آن در مقایسه با سایر پایه های به زودتر از بین می روند(64) . همانند سایر پایه های پاکوتاه مدیریت و نیازهای خاکی آن بالا است. در مواردی که استانداردهای مدیریتی رعایت نمی شود پایه MC در مقایسه با سایر پایه های بیشتر آسیب پذیر است. در صورتی که از این پایه با خاکهای حاصلخیز استفاده شود، پرورش گلابی بر روی آن بسیار موفقیت آمیز است، اما استفاده از  این پایه برای مناطقی با زمستان های سخت توصیه نمی شود.

سيدو ( Sydo):

پایه سیدو در سال ۱۹۷۶ معرفی شده و متعلق به گروه آنجرز می باشد. وضعیت ظاهری این پایه در باغ شباهت زیادی به پایه کویینز MA دارد (۶۴، جدول ۱). با این حال در بسترهای تولید افکنه و خزانه این پایه تا حدودی بهتر از پایه MA است، اما از نظر حساسیت به عوامل ویروسی شبیه یکدیگرند (۶۴). این پایه حساسیت متوسطی نسبت به آتشک نشان داده و از این نظر مشابه، پایه آدامز یا MC است (۵۴). برای باغداران گلابی پایه سیدو مزایای بیشتری نسبت به پایه MA ندارد، اما برای خزانه داران این دو پایه ارزش یکسانی ندارند. در اینجا باید این نکته اضافه می شود که روی پایه MA در مقایسه با سیدو آزمایش های بسیار بیشتری صورت گرفته است.

پیشرفت های اخیر

یکی از راهکارهای موجود جهت بهبود روش های کشت گلابی در بعضی مناطق، استفاده از کارشناسان برای

بررسی وضعیت پایه های مورد استفاده در کشت گلابی است. اطلاعات موجود نشان دهنده وضعیت نسبتاً متفاوت پایه ها است.

در منطفه پسفیک نورس وست آمریکا در صد پایه های مورد استفاده در کشت گلابی در سال ۱۹۹۸ به شرح ذیل بود: ۷۰ درصد پایهOH×F97 ،16درصد پایه بذری بار تلت، ۱۲درصد پایه OH×F87 و ۲ درصد سایر پایه ها.

احتمالاً پایه OH ×F97 به دلیل این که بیش از سایر پایه ها در دسترس بوده است بیشتر از آن استفاده شده است، والا تمایل بیشتری به استفاده از پایه OH×F87 وجود داشته است، اما به راحتی در دسترس نبوده است. همچنین از کشت پایه پیردارف نیز استقبال شده بود، اما تعداد محدود این پایه موجب کاهش استفاده از آن گردید(۵). در نتآرژانتین باغداران گلابی تقریباً به طور گسترده ای از دانهال های گلابی به عنوان پایه استفاده می کنند، زیرا از پایه BA29 در سطح محدودی برای ارقام آزمایشی کشت تأمین می شوند. از پایه های پیرو دارف و OH×F نیز به صورت  آزمایشی کشت شده اند مجموعه OH×F به عنوان میان پایه نیز مورد ارزیابی قرار گرفته است. در شیلی نیز از سالها قبل پایه های بذر گلابی بیشترین کاربرد را در کشت گلابی داشته اند .بذر رقم وینترنلیس منبع مورد استفاده در این مورد است که به راحتی از طریق فرایند این نوع گلابی در دسترس قرار دارد. ازکشت گلابی در برزیل مدت زیادی نمی گذرد و لذا تجربه ای در مورد کشت پایه های مختلف در این کشور وجود ندارد . اما باغداران این کشور تمایل دارند از گلابی های ناشی که روی پایه هایPyrus calleryana  و pyrus betulaefolia پیوند شده است. استفاده کنند (۱۸)، در آفریقای جنوبی تمام گلابی ها روی پایه های مجموعه BP پیوند شده اند که معروفترین آن BPl می باشد. پایه BPl در مقایسه با پایه BP3 پاکوتاه تر است و موجب باردهی بیشتر درخت می شود. از با BA29 فقط در اراضی مرغوب استفاده می شود (۶۹). در نیوزیلند تاکنون باغ های گلابی زیادی کشت نشد. است. تعداد محدودی از درختان گلابی کشت شده در این منطقه بیشتر روی پایه 29BA پیوند شده اند. با این حال تا حدودی تمایل به استفاده از سیستم های متراکم کاشت گلابی وجود دارد که در آنها از ارقام دایان دو کومیک و تیلورز گلد روی پایه کویینز MC استفاده شده است. آزمایش های نشان دهنده مزایای مشخص کویینز MC در مقایسه با BA29 بر زود باردهی و پاکوتاهی این ارقام پیوندی است (۷۱).

در ایتالیا کویینز MC معروف ترین پایه مورد استفاده در باغهای بسیار متراکم گلابی با ۳۰۰۰ تا ۵۰۰۰ درخت در هکتار می باشد. در این مناطق برای جلوگیری از پیری زودرس درختان و کاهش اندازه میوه ها نیاز به کود آبیاری است. از پایه سیدو نیز برای تراکم های ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ درخت در هکتار استفاده می شود. از پایه BA29 نیز هنوز استفاده می شود، اما به دلیل رشد زیاد آن و عدم زود باردهی تمایل زیادی برای استفاده از آن وجود ندارد. پایه های OH×F نیز زیاد در این منطقه توسعه نیافته اند، با این حال OH×F87) و OH×F69 به عنوان بهترین پایه ها معرفی شده اند. مجموعه فاکس نیز توسعه زیادی نیافته اند. فاکس ۱۱ و فاکس ۱۶ پایه های خوبی هستند، اما بسیار پر رشد می باشند. در بعضی از اراضی حاشیه ای ایتالیا هنوز از دانهال های Pyrus Communis استفاده می شود (۶۸). در اسپانیا پایه BA29 بیشترین سطح زیر کشت را دارد و پایه کویینز MA از این نظر در جایگاه دوم قرار دارد. در این منطقه ارقام کمی روی پایه های آدامز و کویینز MC کشت شده اند. از پایه MC به دلیل مشکلات ناسازگاری استفاده نمی شود (۱۰). در دره لوری واقع در کشور فرانسه پایه کویینز MC برای ارقام کنفرانس و دایان دو کومیک مناسب بوده است. از پایه BA29 به دلیل رشد زیادی که دارد استفاده نمی شود. برای رشد متوسط درخت از کویینز آدامز استفاده می شود. در مورد رقم بن کرتین ویلیامز پایه سیدو به MC ترجیح داده می شود، زیرا احتمال ناسازگاری در پایه MC بیشتر است. در مناطق جنوبی تر فرانسه پایه BA29 بیشتر ترجیح داده می شود، زیرا کویینز MC برای اقلیم گرم مدیترانه مناسب نمی باشد (۹۳). بر اساس گفته دکتر آی بوتو از ایستگاه تحقیقات میوه والکای رومانی پایه های(MA  یا BNTO ) در مواردی که با ارقام گلابی سازگار هستند استفاده می شوند. در مورد ارقام ناسازگار از پایه های پر رشد بذری (پاستراویور و آلمایی) استفاده می شود یا از آنها به عنوان یک میان پایه برای رقم لیکور که بر روی پایه های MA و BENTO  پیوند می شود استفاده می گردد. در آلمان پایه کویینز MAبیشترین کاربرد (حدود ۷۵ درصد) را دارد و پایه کویینز MC از این و پایه های بذری هستند. پایه های صبر قرار نمی گیرند )?\( در هلند پایه کویینز MC| بیشترین کاربرد را دارد، اما کاهی از پایه ادامز نیز زیاد استفاده می شود. از پایه کویینز MA نیز دلیل رشد زیادی که دارد استفاده نمی شود. پایه MC مخصوصا برای رقم دایان دو کومیک پایه مناسبی است درمورد مهم ترین را رقم منطقه که رقم کنفرانس است، باغداران پایه آدامز را به MC ترجیح داده اند، زیرا موجب تولید میوه های درشت تر و افزایش عمر درخت می شود. اخیراً استفاده از میان پایه برای پیوند رقم کنفرانس بر روی پایه MC توصیه شده است. میان پایه ای که سازگاری خوبی با پایه MC داشته باشد مانع آسیب دیدگی درختانی می شود که گاهی در پیوند مستقیم رقم کنفرانس بر روی پایه کویینز MC دچار آسیب می شوند. میزان باردهی درخت حاصل از این ترکیب بسیار خوب است. پایه های OH×F بسیار پر رشد بوده و زودبارده نمی باشند. در مجموع در اقلیم های ساحلی با زمستانهای ملایم ترجیحاً از پایه های مختلف به استفاده می شود. در مناطق گرم تر و مناطقی با زمستان های سرد از پایه BA29 یا پایه های گلابی استفاده می گردد.

جدول 1- نتایج آزمایش پایه های کشت شده فه فواصل 3/55×1/7 متر در ویلهمبنادراپ – بهار 1984(112)

پایه

محیط تنه(سانتی متر )

حجم درخت (متر مکعب)

عملکرد( کیلوگرم /درخت)

میوه/حجم درخت

میانگین وزن میوه (گرم)

 

بهار 1992

بهار 1992

1992-1986

1992-1986

1992-1986

Conference

   

Quince MC

19/2a

1/19a

83/9

427b

180a

Sydo

24/0b

1/70b

85/0

264a

198b

bp1

24/3b

1/64b

81/7

272a

192b

Quince MA

24/5b

1/63b

88/3

298a

193b

BA29

25/9c

1/84b

87/8

250a

203b

LSD0.05

1/3

0/22

-

47

8

Doyenne du comice

 

Quince MC

23/5a

1/01A

44/9

200a

291a

Sydo

26/1b

1/18A

34/5

128b

300a

Quince MA

26/8b

1/12A

31/0

118b

302a

BA29

31/d

1/39A

43/1

137b

387a

LSD0.05

1/5

0/15

-

34

18

-=not calculated

 

جدول 2- نتایج آزمایش پایه رقم کنفرانس با فواصل 3/50×1/5 در ویلهمبنادراپ(115)

پایه

محیط تنه(سانتی متر )

حجم درخت (متر مکعب)

عملکرد( کیلوگرم /درخت)

میوه/حجم درخت

میانگین وزن میوه (گرم)

 

بهار 1996

پاییزر 1996

1992-1986

1996-1991

1996-1991

Conference

   

Quince MC

17/4a

1/20a

71/5a

331b

190b

OH*F51

25/9b

1/98b

70/8a

214a

176a

F40*OH

29/1c

2/37c

97/7b

225a

176a

LSD0.05

07-يناير

0/30

23/8

61

8

 

جدول 3- نتایج آزمایش پایه کشت شده در بهار 1991 یا فواصل 3/5×1/6 در ویلهلمندراپ

پایه

محیط تنه(سانتی متر )

عملکرد( کیلوگرم /درخت)

نسبت میوه به سطح مقطع تنه

میانگین وزن میوه (گرم)

 

بهار 1997

1997-1992

1997-1992

1997-1992

Conference

 

Quince MC

17/1a

78/8a

17/5b

204b

BA

21/6b

78/3a

9/2a

217c

OH*F333

21/5b

80/7a

13/0a

174a

OH11

23/5b

78/0a

9/4a

196b

OH20

23/0c

73/3a

9/4a

189ab

OH33

24/2c

73/5a

9/3a

190b

LSD0.05

1/8

ns

4/2

15

Pierre corneille

Quince MC

20/5a

120/5a

16/6d

228a

BA29

22/9bc

117/9bc

12/6c

237a

OH*F333

23/9c

95/1a

9/4ab

238a

OH11

23/8c

101/0a

10/3b

227a

OH20

21/6ab

90/4a

11/7c

218a

OH33

25/4b

103/6ab

8/9a

240a

LSD0.05

1/3

14/3

1/2

NS

 

جدول 4- نتایج آزمایش پایه کشت شده در فواصل 3/55×1/50 در ویلهلمندراپ- بهار 1999(112)

پایه

محیط تنه(سانتی متر )

حجم درخت (متر مکعب)

عملکرد( کیلوگرم /درخت)

نسبت میوه به سطح مقطع تنه

میانگین وزن میوه (گرم)

 

بهار 1992

 

1991-1986

1991-1986

1991-1986

Conference

   

MC

21/3a

1/35a

88

373b

195a

MC T900

20/9a

1/35a

81/7

340b

203b

Adams

23/5b

1/53b

98/4

350b

201ab

Adams T 1043

22/8b

1/4a

92/1

356b

206b

MA

26/6c

1/78c

81/5

237a

205b

LSD0.05

0/7

0/12

   

6

Doyenne du comice

MC

247b

1/08a

65/6

236bc

291

MC T900

20/9a

1/02a

66/3

258c

291a

Adams

26/3c

1/12a

60/5

215b

298a

Adams T 1043

25/3b

1/11a

66/4

247bc

292a

MA

28/8d

1/27b

46/2

147a

298a

LSD0.05

03-يناير

0/11

 

38

11