تاریخچه پایه های گیلاس
استفاده از پایه های گیلاس مدت طولانی است که مورد توجه قرار گرفته است. این پایه ها چنانکه قبلاً ذکر شد، شامل گونه های گیلاس، آلبالو و محلب می باشند. اطلاعات موجود نشان می دهد که درختان گیلاس رشد یافته روی ریشه های خود، پر رشد بوده و از لحاظ قدرت رشد مانند درختان پیوند شده روی پایه های استاندارد می باشند (۱۰۵). در صورتیکه درختان آلبالو زمانی که بر روی ریشه های خود استقرار دارند بر حسب نوع رقم ممکن است از رشد کمتر و عملکرد بالاتری برخوردار باشند.
در ایستگاه تحقیقات ایست مالینگ انگلستان، جمع آوری پایه های گیلاس با هدف امکان تکثیر رویشی این پایه ها و مطالعه اثرات پایه های کلونی روی رقم پیوندی از سال ۱۹۱۴ آغاز گردیده است. نتایج این پژوهش منجر به معرفی پایه F.12/1 گردیده است (۴، ۵۶ ۵۷). بررسی های انجام شده نشان داد که پایه F.12/1 نه تنها موجب زود باردهی درختان گیلاس نمی شوند بلکه موجب افزایش رشد این درختان نیز شدند. بنابراین انتخاب پایه در ایستگاه ایست مالینگ و در سایر نقاط ادامه یافت. اخیراً در فرانسه از انتخاب در توده گیلاس دو پایه تجارتی با نام های پنتاویوم (Pontaris) و پونتاریس (Pontavium) حاصل شده است. ولی این پایه ها نیز قوی الرشد بودند. در سامرلند کانادا، در نتیجه سلکسیون در توده مازارد، به پایه هایی با قدرت رشد کمتر دست یافته اند، اما لازم است که در نقاط دیگر نیز به اثبات برسد (۷۵). در آلمان سلکسيون در داخل توده گیلاس و محلب از اوایل قرن بیستم شروع شده است وپایه های هایمن (Heimann 10) ۱۰ و هانتر (Huttner 170 X 53) ۵۳×۱۷۰ در نتیجه سلکسیون از محلب و مازاد بوجود آمده اند (۳۳، ۵۳، ۸۰، ۸۱).
در دیگر کشورها نیز سلکسیون هایی در داخل محلب انجام شدخ است . در فرانسه این عمل منجر به شناسایی کلونهای INRA SL64 (82) و لاین SL405 یا پنتالب (Pontaleb Ferci) (۲۶) که. بطور گسترده ای استفاده می شوند، شده است در مجارستان ، ترکیه و احتمالاً دیگر نقاط تحقیقات به نژادی و سلکسیون در محلب ادامه یافته است .
تحقيقات انجام شده در اورگان نشان می دهد که از بین مجموعه پایه های کلونی M×M که از تلاقی بین محلب و مازارد بوجوه آمده اند تنها پایه M×M4 پاکوتاه بوده و در مناطق مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است در حالی که سایر نتایج این تلاقی از قدرت رشد بالابی بالایی برخوردار بودند. پایه های М×М2 М×M60 بیشترین ارقام گیلاس را جهت صنایع فرآوری تولید می شوند، مناسب می باشند. از آنجایکه پژوهش های انجام شده در گونه مازارد و محلب در سال های گذشته نشان داد، که امکان دستیابی به پایه های پاکوتاه در این گونه ها نمی باشد لذا بسیاری از موسسات تحقیقاتی شروع به انجام کارهای اصلاحی و یا جستجو و بررسی در گونه های دیگر نمودند. بررسی محققین انگلیسی در ۱۹۷۷ منجر به معرفی پایه جدیدی بنام کلت که حاصل از تلاقی بین P.pseudocerasus × Pavium می باشد گردیده است. این پایه علیرغم رشد رویشی زیاد در ابتدا بطور وسیعی مورد استفاده دانشگاه جیزن آلمان منجر به تولید سری بزرگی از پایه های جیزلا گردید (۴۸، ۵۸ و ۱۱۷). علاوه بر این پایه هایPi-Ku که در نتیجه یک برنامه اصلاحی پیچیده از سال ۱۹۶۵ در آلمان آغاز شده، تولید و معرفی گردیده است این پایه در مقابل مجموعه پایه های قبلی تاکنون بطور جدی ارزیابی نشده است (۱۴۷ و ۱۴۸). پژوهش های انجام شده در بلژیک توسط تریفوس (Trefois) (126) منجر به معرفی سه پایه پاکوتاه با جی ام (GM) گردید اما بعد از مدت کوتاهی استفاده از این پایه ها مجدداً از رونق افتاد و کارهای اصلاحی محققین بلژیکی با معرفی پایه جی ام ۱/61۱ (دامیل) (GM61/ Dami)) به عنوان نقطه شروع ادامه یافت . برنامه های اصلاحی پایه ها که در چک واسلواکی از سال 1963آغاز شد منجر به گزینش سه پایه ضعیف الرشد بنام پی اچ ال ( PHL) پشده است این پایه ها که احتمالاً از هیبرید بین آلبالو× گیلاس حاصل شده اند نیاز به ارزیابی بیشتری دارند. اما بررسی اسلواکی نقطه آغازی برای محققین آلمانی بود، زیرا آنها دریافتند که پتانسیل پاکوتاهی در گونه آلبالو شیرین وجود دارد. بر اساس این پژوهش سلکسیون پایه ها از توده بومی این گونه ها از سال ۱۹۶۰ در دانشگاه فرایزینگ و ایهان استفان (Freising weihen Stephan) آلمان آغاز شد. دو نسل از پایه های ویروت (Weiroot) حاصل این بررسی است که در نسل دوم پایه های پاکوتاه واقعی ملاحظه گردید (۴۵، ۱۱۳ و ۱۱۵). در فرانسه نیز گزینش در توده آلبالو شیرین که از ایران منشأ گرفته بود منجر به معرفی پایه ای تحت نام ادبریز (Tabel Edabriz) گردید (۳۷). آنچه که تاکنون ارایه گردید شامل همه تحقیقات انجام شده در دنیا نیست، بلکه تنها هدف نشان دادن برخی آن می باشد.