آفات و بیماری ها گلابی
پایه ها همانند رقم پيوندى مورد حمله انواع مختلفى از آفات و بیماری ها قرار می گیرد. از بین انواع مختلف این آفات و بیماری ها در اینجا به بیماری آتشک که ناشی از باکتری Erwinia amylowora است (97) و بیماری زوال گلابی که ناشی از نوعی فیتوپلاسما می باشد( 36،۳۷، ۸۳) اشاره می گردد، زیرا این بیماریها از طریق پایه اثرات خود را بر درخت می گذارند. پاجوشها یا خود پایه ها نیز ممکن است تحت تأثیر بیماری آتشک قرار گیرند و در نتیجه این مسأله موجب مرگ درخت شود.
فيتوپلاسمايی که موجب زوال گلابی می شود توسط پسیل های گلابی منتقل شده و این بیماری ممکن است موجب به وجود آمدن علائم مختلف در درخت شود که از زوال سریع تا زوال آرام درخت و قرمز شدن برگها که گاهی همراه با پیچیدگی خاص برگها است متفاوت می باشد. اصولاً شدت این عارضه بستگی به پایه دارد. در زوال سریع درخت برگها به صورت ناگهانی پژمرده این بیماری ممکن است در هر موقع از تابستان یا پاییز رخ دهد، اما معمولاً زمانی که درختان تحت تنش قرار دارند. حادث می شود. زوال سریع به ویژه در درختان گلابی که روی پایه های بسیار حساس گلابی (Pyrus Pyrofolia و
- Ussurinsis) پیوند شده اند شایع است این پایه ها به طور گسترده در غرب ایالات متحده آمریکا استفاده می شد و این بیماری موجب وارد آمدن خسارات زیاد و از بین رفتن بسیاری از باغهای گلابی این منطقه در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ شد. همان طور که در شمال ایتالیا و در آزمایشهای صورت گرفته در ایتالیا نیز مشاهده شد
زوال سریع ممکن است در درختان روی پایه P.communis نیز رخ دهد. دانهال های رقم بارتلت در مقایسه با دانهال های کرشنسلر ماستبیرنه حساسیت کمتری به این بیماری دارند. در زوال آرام، درختان به تدریج ضعیف می شوند. رشد درخت متوقف شده، برگها کوچک و درخت از سلامت و باردهی ضعیفی برخوردار است. این درختان ممکن است تا سالها زنده بمانند یا در طول چند سال از بین بروند. این نوع زوال در پایه های زینتی گلابی و پایه های کم تحمل به این عارضه بروز می کند. با استفاده از پایه هایی که تحمل بیشتری به این بیماری دارند فقط برگ های قرمز شده و برگهای نابالغ خزان می کنند. این مسأله در درختان روی پایه های بذریP. calleryana و P.betullifolia همگروه های نسبتاً مقاوم P. communis و پایه های به مشاهده شده است.
علایم این بیماری در ارقام پیوندی روی پایه به معمولاً سطحی و گذرا است. علت نقش کلیدی پایه در بروز این بیماری نقش آن در میزبانی خوب یا ضعیف فیتوپلاسما است. فیتوپلاسما در اندام های هوایی درخت محو می شود، اما در طول زمستان در سیستم ریشه ای درخت به حیات خود ادامه می دهد. سپس این موجود در طول بهار و تابستان روی اندام های هوایی درخت تکثیر شده و مجدداً تشکیل گلونی می دهد در درختان به، احتمال بقای این موجودات بسیار کم است و با گذشت زمان جمعیت آنها کاهش یافته و ممکن است پس از چند سال به طور کلی از بین بروند (85،83) با این حال قابلیت ماندگاری این موجودات در طول فصل زمستان در ارقام مختلف به متفاوت است. پایه Ct.S212 دارای قابلیت زیادی برای کلونی سازی ودوام این مجودات می باشد. به رقم MC , BA29 قابلیت متوسط و به MA قابلیت ضعیفی برای زمستان گذرانی فیتوپلاسماها دارند. انتظار می رود که خسارت ناشی از زوال گلابی را بتوان از طریق پایه های به که برایزمستان گذرانی عامل این بیماری مناسب نیستند پیشگیری کرد (۷۵). در ایتالیا نیز مشخص شده است که پایه های به در مقابل این بیماری ایمن تر از پایه های گلابی هستند(۳۷). از آنجایی که ناقل این بیماری را نمی توان کنترل کرد انتخاب پایه تنها روش موجود برای مقابله با زوال گلابی است، اما می توان تا حد امکان نیز جمعیت پسیل را در باغ کاهش داد. هر چه پسیل بیشتری از درخت تغذیه کنند احتمال ابتلا به این بیماری و خطر آن افزایش می یابد(83)