خرید نهال

امور نمایندگی ها

محوطه و فضای سبز

گلهای آپارتمانی و زینتی

نهال های غیر مثمر

نهال های مثمر

پایه های آلو

پایه های آلو

- ارقام غیر پیوندی ((Own roots:

قبل از بحث در مورد پایه ها، لازم به ذکر است که حداقل در خصوص تعدادی از ارقام آلو، وجود پایه ها ضروری نیستند. در چندین ناحیه از اروپا میرابل ها، آلوها و گوجه ها از گذشته و در حال حاضر روی ریشه های خودشان رشد کرده و می کنند. ارقام هاوزش ، رین کلودورته، میرابل دی نانسی، وارویک، شاپر، درو پر و پرشور مثال هایی از این نوع هستند (۱، ۱۶، ۳۸، ۴۹، ۱۰۹). اگر چه ناسازگاری مرتفع شده اما مشکلات دیگری همچون نمو کند درخت در سال های اولیه، افزایش احتمالی سرطان باکتریای روی تنه در ارقام حساس ممکن است اتفاق افتد (۲۹). اگر نهال های ریشه دار از پاجوش به دست آمده باشند، می توانند منبع بیماری هایی همچون برگ نقره ای باشند.

مشکل اینجا است که همیشه نمی توان نهال های حاصل از ریشه جوش را از نهال های بذری مشخص کرد (۴۴ نکته دیگر، گسترش سریع ویروس های خطرناک می باشد. البته این مورد، در روش های پیشرفته تکثیر، شامل ریز ازدیادی نسبت به سایر روش ها متفاوت است. در این حال ممکن است ریز ازدیادی باعث باز جوان سازی و در نتیجه تأخیر در باردهی و تولید آلوهای کوچک در سالهای اولیه شود (۲۷، ۴۱، ۴۴). احتمالاً با تنظیم تعداد واکشت و بهبود تعادل هورمونی در محیطی که گیاهچه ها رشد می کنند میتوان از برگشت به مرحله نونهالی جلوگیری نمود. ممکن است منشأ مواد گیاهی مورد استفاده نیز در این مورد دخالت داشته باشد. زیرا باز جوان شدن به ریز ازدیادی محدود نمی شود.

آزمایش های انجام شده در هلند نشان داد در سیب رقم کار میج1(Karmijn ) و گلابی رقم کوندو2 (Condo ) جوانه هایی که از پاجوشها یا ترکهای قسمت پائینی گیاهان مادری گرفته شده و به ترتیب روی پایه M9 یا کوینز MC پیوند زده شده بودند، درختان نونهالی به وجود آورده است. چنین درختانی در سالهای اولیه گل یا محصول تولید نکرده و حتی در مورد رقم کوندو تولید خار نیز می نمایند. بنابراین مواد گیاهی جهت ریز ازدیادی باید همیشه از شاخه های قسمت بالغ درختان جمع آوری گردد. اختصاصاً در مورد رقم هاوزش دلایل بسیار خوبی جهت استقرار گیاهان روی ریشه های خودشان وجود دارد. از جمله فقدان پایه های مناسب، نبود تجربه در مورد پایه های جدید و مقاومت زمستانه بهتر در مقایسه با درختانی که روی پایه های دیگر پیوند شده اند را می توان نام برد (۴۹۳۸، ۵۵). با این حال تمامی ارقام آلو پس از استقرار روی ریشه های خودشان عکس العمل مناسبی نشان نمی دهند. همانند رقم ویکتوریا که روی ریشه خودش بسیار پررشد است (۱۱۷). نتایج مقایسه ارقام استقرار یافته روی ریشه خودشان و یا بر روی پایه بستگی به قدرت رشد رقم و پایه خواهد داشت. این مقایسه را برای اولین بارها تن انجام داده است (۴۶). او نتیجه گرفت برخی از ارقام آلو می توانند به طور موفقیت آمیزی روی ریشه خودشان رشد کرده و تولید محصول نمایند. بعدها این مسئله به این صورت تغییر پیدا کرد که برای آلوهای رشد یافته روی ریشه خودشان در مقایسه با انواع پیوندی روی پایه های که از لحاظ قدرت رشد و پتانسیل محصول دهی تفاوتی ندارند، هیچ گونه مزیتی وجود ندارد (۳۲). به هر حال پایه پا کوتاه واقعی شناسایی نشده است و ممکن است ارقامی با پتانسیل پاکوتاهی وجود داشته باشد. در کل به نظر می رسد، ارزیابی ارقام روی ریشه های خود آنها و هم روی پایه های خوب متداول، می تواند ارزشمند باشد. لیکن، همچنان برای بسیاری از ارقام استفاده از پایه، راه غالب تکثیر می باشد.

Pratnits besseyi1 (Prunus besseyi(Western sand cherry))

گاهی اوقات Prunus besseyi به عنوان پایه مورد توجه قرار گرفته است. زیرا عادت رشد آن به گونه ای یی است که می تواند به عنو بان یک گزینه مناسب برای انتخاب پایه پا کوتاه مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این معروفیت آن به خاطر مقاومت زمستانه آن نیز می باشد. تجارب گذشته در مورد این گونه به دلیل باردهی پایین، عمر کوتاه درخت، ریزش زیاد جوانه ها در برخی سالها، اندازه کوچک میوه، کیفیت پائین میوه ناسازگاری با برخی از ارقام، پاجوش دهی و استقرار ضعیف در خاک، کاملا منفی بوده است (۶۷۸، ۱۱۹). این پایه در هلند پاکوتاه بوده و از نظر خصوصیات میوه شناسی مشابه پایه پیکسی می باشد. اما درختان پیوند شده با ارقام متفاوت به طور غیر قابل فولی تلفات می دهند (۱۰۱، ۱۱۸، ۱۱۹). در برنامه اصلاحی، استفاده از این گونه برای القاء مقاومت به سرما پیشنهاد شده است، زیرا مقاومت زمستانه این گونه کاملاً اثبات شده است (۸۴).

- میروبالان (Prunus cerasifera(Myrobalan or cherry plum

 میروبالان پایه بسیار مهمی است که به طور وسیعی برای آلو و گوجه استفاده می شود. پایه های بذری میرو بالان از گذشته تا به حال مورد استفاده بوده است (۶۱،۱۱). از ویژگی های مثبت این پایه می توان به سهولت دسترسی، ارزان بودن، محصول دهی خوب پس از بلوغ، مقاومت به خشکی، مقاومت نسبی به بیماری پوسیدگی ریشه بلوط و فیتوفترا اشاره کرد. با این وجود این پایه دارای معایبی نیز می باشد. قدرت رشد آن از قوی تا بسیار قوی می باشد، درختان برحسب منبعی که بذر تهیه می شود بسیار متفاوتند، شروع باردهی به تأخیر می افتد و در شرایط آب و هوایی با زمستانهای سرد ریشه ها به آسانی یخ می زنند. علاوه بر این، دانهال های میرو بالان با بعضی از ارقام ناسازگارند، از مقاومت کافی به کلروز ناشی از آهک و گال طوقه برخوردار نبوده، در مقایسه با پایهٔماریانا در شرایط عدم تهویه خاک مقاومت کمتری از خود نشان می دهد و مستعد تولید تنه جوش می باشد. یکنواختی بیشتر در بین پایه ها با تهیه بذر از باغ های مادری امکان پذیر می باشد . اما ظاهرا تولید کنندگان منابع ارزان  را ترجیح می دهند. با این وضع توصیه می شود که برای به دست آوردن درختان یکنواخت، پس از بیرون آوردن درختان از خزانه آنها را درجه بندی کرد و درختان نامناسب را از بین برد (۱۰، ۱۶، ۲۹، ۳۹، ۵۴، ۵۵) به نظر می رسد که تا ۱۰ درصد دانهال ها می توانند حامل ویروس باشند. بنابراین نمی توان آنها را به عنوان دانهال های عاری از ویروس گواهی و تأیید نمود (۵). در کالیفرنیا دانهال های میرو بالان به دلیل این که در مقایسه با پایه های دیگر از بر است استقرار بهتری برخوردار هستند و تمایل کمی به خوابیدن روی هم دارند، به طور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرند. در آنجا، حساسیت عمومی به نماتد پوسیدگی ریشه، شانکر باکتریایی و بیماری پوسیدگی ریشه بلوط و جود دارد. به دلیل این که دانهال ها از لحاظ ژنتیکی متفاوت می باشند. میزان حساسیت آنها نیز به این بیماری ها و همچنین به گال طوقه متفاوت است.

در بسیاری از کشورها به منظور غلبه بر این معایب سلکسیون های توده ای انجام شده و در حال حاضر نیز انجام می شوند که منجر به انتخاب تعداد زیادی از پایه ها گردیده است. اما بدون استثناء تمامی این پایه ها دارای قدرت رشد بالایی، هستند. بنابراین بایستی استفاده از کلونهای میرو بالان تنها به شرایطی محدود گردد که قدرتش رشد درخت لازم است. در مناطقی با خاکهای خوب و در ارقامی با قدرت رشد زیاد این پایه ها درختان بسیار بزرگی تولید می کنند که مدیریت آنها بسیار مشکل است.

احتمالاً قدیمی ترین سلکسیون کلونی موجود،Myrobalan B در انگلستان به وجود آمده و این پایه یکی از پنج نوع انتخاب اولیه در ایستگاه مالینگ می باشد (۴۴، ۴۵، ۴۶). این پایه بسیار قوی الرشد و با شاخص باردهی متوسط است که گاهی اوقات منجر به کوچک شدن اندازه میوه می گردد (۳۲، ۱۰۷، ۱۱۲، ۱۲۴). بهترین مزیت آن مقاومت به سرطان باکتریایی می باشد. پایه Myrobalan B با ارقام رین کلود و آبی کالیفرنیا سازگار نیست. در آلمان طی سال های خیلی دور نوعی از میرو بالان آلبا انتخاب گردیده است (۷۰). اما موفقیتی به دلیل عدم مقاومت به سرما و عدم سازگاری با ارقام تجاری، نداشته است. لیکن، در مقایسه با پایه های بذری بهتر بوده است (۵۴، ۶۳). پایه های هایمرا و میدونی سلکسیون های بعدی بودند که در آلمان انجام شدند و تا این اواخر هم در مواقعی که رشد زیاد درخت مورد نظر بود، توصیه می شدند (۴۲). در آلمان، مناطقی این پایه ها توصیه می شوند که خاک ها سبک و شنی است و یا ارقامی با رشد رویشی ضعیف استفاده می شوند و محصول زیاد مورد نظر است (۳۹). جدول ۲ برخی نتایج به دست آمده با پایه میرو بالان در هلند را نشان می دهند. در بلژیک پایه میرو بالان دی لیسداین (De lesdain  )

مشهور است. اما، این پایه از لحاظ ظاهری شبیه پایه Myrobalan B است با این تفاوت که قدرت رشدش تا حدی کمتر می باشد. این پایه با رقم بلژیکی2(Blue de belgique.) که از ارقام مهم این کشور می باشد ناسازگاری هایی نشان می دهد (۵۹). نوع دیگر پایه میرو بالان در بلژیک، میرو بالان ویباد3 (Wibaud ) بود که به دلیل میزان بالای ناسازگاری، قدرت رشد زیاد و تأخیر در رسیدن میوه عمومیت پیدا نکرده است (۱۶، ۴۹، ۷۷). کور کودوسی ۱۶۳، میرو بالانی است که در سال ۱۹۷۸ در رومانی معرفی گردید. این پایه از طریق بذر یا قلمه تکثیر می شود و نسبت به ویروس شارکا مقاوم می باشد. این پایه با تراکم بالای ۶۰ درخت در هکتار توصیه شده است که مشخص کننده قدرت رشد زیاد آن می باشد. علاوه بر آن، این پایه با همه ارقام تجاری سازگار نمی باشد (۲۲).در فرانسه چندین کلونی از میروبالان که عبارتند از: 2032- P، P-1090  و شماره های ۱۲۵۴ و ۱.۷۹ معرفی گردیده است. میرو بالان 31 GF، پایه دیگری است که احتمالاً هیبرید بین میربالان و آلوی ژاینی، می باشد

تمامی این پایه ها به ویژه Myrocal نسبتاً پر رشد بوده و تا حدودی نسبت به هم متفاوت می باشند. به عنوان مثال 31 GF. کمترین و Myrocal بیشترین مقاومت را نسبت به خفگی ریشه از خود نشان می دهد، این درحالی است که Myrest، شماره ۱۲۵۴ و Myrobalan B مقاومت متوسطی نشان می دهند. جالب است که پایه . Myrest  با 3 رقم ناسازگار با Myrobalan B سازگاری نشان می دهند (۴، ۱۰). در آمریکاسه کلون  (7-2 5-P و 29-C) شناسایی شده است. گرچه خصوصیات این کلون ها تا حدودی متفاوت می باشند ولی تمامی آنها قوی الرشد می باشند   (۷۷، ۱۲۲). Myrobalan 29C به دلیل مقاومت به نماتد ریشه در کالیفرنیا استفاده می گردد. همچنین این پایه تا حدودی مقاوم به پوسیدگی ریشه بلوط بوده ولی مقاومت  ریشه در آن به شکلی نیست که این پایه را بتوان برای مناطقی که به این قارچ آلوده هستند توصیه نمود.: Myrobalan 29c به گال طوقه مقاومت متوسطی نشان می دهد اما به سرطان باکتریایی حساس است بیشترین محدودیت پایه Myrobalan29C، استقرار ضعیف آن می باشد (۱۷). طی آزمایش های اخیر در هندوستان در مورد رقم استنلی نشان داده شد که Myrobalan29C در مقایسه با دانهال های میرو بالان از قدرت القاء رشد بیشتری برخوردار می باشد (51)

گزینش در توده میرو بالان در مجارستان، ، چکسلاواکی و یوگسلاوی سابق ادامه دارد اما تمامی کلون های به دست آمده قدرت رشد بالایی نشان می دهند (۲۴، ۶۱، ۸۰). با وجود این که اکثریت کلون های میرو بالان از قدرت رشد بالایی برخوردارند. ولی در بسیاری از مناطق که برداشت به صورت مکانیکی انجام می شود و در مناطق حاشیه ای، همچنان قدرت رشد زیاد درخت مورد توجه است. و به منظور دستیابی به بهترین انتخاب ها در این توده، به نظر می رسد که آزمایش های بی نالمللی کار ساز باشد.

- آلوی اروپایی (Prunus (domestica(European plum) ):

آلوهای اروپایی شامل تعدادی پایه می باشند. گرچه این پایه ها خیلی مهم نیستند. از این گونه چندین پایه بذری وجود دارند که یکی از آنها به نام وانگنهیم به دلیل خاصیت کنترل کنندگی اندازه آن قابل توجه است. وان گهیم (Wangenheim) یک آلوی آلمانی است که اخیراً ارزش آن به عنوان پایه، توسط لهستانی ها مورد بررسی قرار گرفته است (۳۳، ۳۵، ۹۵). این پایه در مقایسه با میرو بالان، اندازه درخت را در ارقام آلو و گوجه به طور معنی داری کاهش می دهد. باردهی را یک سال تسریع می کند، عملکرد در واحد سطح را افزایش می دهد و باعث بزرگ شدن میوه می شود. رسیدن میوه را چند روز تسریع میکند که این مورد اخیر، برای ارقام زودرس حائز اهمیت است. علاوه بر این وانگهیم تولید پاجوش نمی کند، سیستم ریشه ای نسبتاً بزرگی دارد. این پایه فقط مناسب کشت در خاکهای مطلوب است و بایستی آبیاری شود. همچنین برای این پایه تراکم بیش از ۱۵۰۰ درخت در هکتار پیشنهاد می شود (۳۱)ً وان گهیم می تواند به عنوان یک پایه کاملاً پاکوتاه در نظر گرفته شود. البته لازم است آن را در مناطق دیگر مورد ارزیابی قرار داد. همچنین این پایه می تواند از طریق تکثیر رویشی گسترش یابد مشروط بر این که حتماً عاری از ویروس باشد.

در رومانی چهار پایه بذری دامستیکا که عبارتند از گالبیور (Galbior )، روزبور، وارنک، وینستی و او تسانی ۸ رایج می باشد. در مورد این ها توضیحاتی مختصری وجود دارد و داده های مقایسه ای در دسترس نیستند وینستی و اوتانی پایه های مقاوم به ویروس شارکا می باشند، روزبور کاملاً حساس و گالبیور بسیار حساس است. به استثناء اوتار هر سه پایه ذکر شده پایه های با قدرت رشد بالا می باشند و برای تراکم کشت ۵۰۰ تا ۸۰۰ درخت در هکتار مناسب هستند. در مقابل پایه او تسانی ۸ برای تراکم بیش از ۱۲۰۰ اصله درخت در هکتار مناسب می باشد. بنابراین پایه ای نسبتاً کوتاه می باشد. این پایه با تمامی ارقام کاملاً سازگار بوده، استقرار خوبی در خاک داشته، اما مشکل پاجوش دهی دارد. زمانی که باغ مدیریت خوبی نداشته باشد، اندازه میوه روی این پایه در مقایسه با میرو بالان ممکن است کوچک تر باشد. او تسانی ۸ از طریق رویشی قابل تکثیر بوده (۲۲) و لازم است در مکانهای دیگر مورد ارزیابی قرار گیرد. پایه های دیگر دامستیکا، پایه های کلونی بوده و بیشتر آنها بسیار قدیمی هستند برای مثال از پایه های برامپتون و براسل می توان نام برد. هر دو پایه ذکر شده گزینش هایی هستند که توسط هاتن گزارش شده اند (۴۴). برامپتون نیز سابقاً تحت همین نام در اروپا شناخته شده است. اما براسل احتمالا از یک پایه هلندی به نام وار کنسپریوم (Varkensprium )گرفته شده است (۴۸). برامپتون پایه ای است با قدرت رشد بالا و در آزمایش هایی که در انگلستان انجام شده اجراء خوبی داشته است. گرچه هاتن نسبت به آینده این پایه امیدی نداشت، اما بعداً به دلیل رشد کمتری که این پایه داشت به آن امیدوار شد (۴۵). در گزارش هلندی نیز برامپتون پایه خوبی ذکر گردیده است. در این گزارش آمده است که این پایه نسبت به Myrobalan B زود بارده تر با اندازه میوه مناسب، کم رشد تر پاجوش دهی کم و با تمامی ارقام سازگار می باشد. برامپتون به میزان زیادی در آلمان و شمال غرب اروپا مورد استفاده بوده است زیرا پربارده، با استقرار مناسب در خاک و سازگار باب رامپتون برای کشت های متراکم مناسب نیست. در بسیاری از مناطق برای کشتهای با تراکم بیشتر، سنت جولین A نسبت برامپتون ترجیح داده می شود. زیرا اولاً پایه ضعیف تری است، ثانیاً از عملکرد بالا برخوردار است (۱۰۷، ۱۲۳، ۱۲۴). کاربرد کمتر برامپتون در جنوب آلمان احتمالاً به این خاطر بود که تصور می شد این پایه به ویروس شارکا حساس از سر بود، بدون آن که علامتی از را ضعیف در خاک، خاصیت محلی منسوخ گردید (۱۱۲)، در انگلستان، اگر چه پایه براسل نسبت به قدرت رشد کمتری برخوردار بود لیکن، توسط این منسوخ گردید (۴۵). زیرا علیرغم  گستردگی آن در اروپا به خاطر سهولت تکثیر، پایه ای متوسط بود. اکرمن یک پایه آلمانی است از رقم مارونکی (Marunke) انتخاب شد و توسط نهالستان اکرمن در دهه۱۹۳۰ گسترش یافت.. در مورد سازگاری این پایه با ارقام پیوندی نظرات متفاوتی وجود داشت و به همین دلیل پایه بحثب رانگیزی بوده است. علاوه بر آن مقاومت زمستانه آن خوب نبوده، تکثیر آن مشکل، پاجوش دهی زیاد و از لحاظ استقرار در خاک متوسط بوده است (۱۶۳۹، ۴۹، ۵۰، ۷۷). بنابراین، احتمالاً تنها دلیل .استفاده از این پایه در آلمان، قدرت رشد متوسط آن دبوده است (55) این دلیل ممکن است قابل

قبول باشد ولی کارائی عملکرد در این پایه پائین بود (۱۲۳). بنابراین در مجموع پایه ضعیفی بود که شایسته

توجهات بعدی نشد.

آلوی معمولی و کروس جسپریوم (Kroosjesprium) دو پایه قدیمی هستند که توسط هاتن گزینش شدند (۴۴). احتمالاً آلوی ایرانی از سوریه و کرواسی جسپریوم از هلند منشاء گرفته است. اگر چه آلوی معمولی دارای قدرت رشد متوسط است (۴۵) ولی دارای چندین نقص نیز می باشد. ناسازگاری فراوان، استقرار متوسط در خاک و پاجوش دهی زیاد از جمله نقایص این پایه هستند (۴۶). در سال ۱۹۶۱، زمانی که سنت جولین A با قدرت رشد مشابه ولی با سازگاری بیشتر توسط محققین انگلیسی معرفی شد، آلوی معمولی کنار گذاشته شد (۳۲). پایه کروس جسپریوم نیز دارای قدرت رشد متوسط بود. اما راندمان عملکرد آن پائین بود. از معایب دیگر این می توان پاجوش دهی زیاد و اندازه متوسط میوه در مقایسه با دیگر پایه ها

را ذکر کرد (۱۱۲). بنابراین استفاده از هردو پایه فوق الذکر ادامه نیافت. همین اتفاق برای پایه پرشور نیز به دلیل دیگر به وقوع پیوست. این رقم که تخم مرغ زرد نیز نامیده می شود، غیر پیوندی بوده و در انگلستان برای تولید میوه کشت می شود. این رقم به دلیل باردهی سنگین، عادت رشد کاملاً افتاده (۴۴) توسط هاتن به عنوان پایه انتخاب شده بود (۴۴). زیرا این رقم بین تولیدکنندگان به خاطر مقاومت به بیماری برگ نقره ای عمومیت پیدا کرده بود. پرشور به عنوان یک پایه با قدرت رشد متوسط به دلیل این که نسبت به اندازه درخت از محصول دهی خوبی برخوردار بود توصیه گردید (۳۲، ۴۵، ۴۶). طی آزمایشی در هلند، در بین تعداد زیادی پایه، پرشور به عنوان پایه خوب مورد توجه قرار گرفت. این پایه به خاطر مشکل تکثیر در بازار به راحتی قابل دسترس نمی باشد (۱۱۲). لذا این پایه نیز قابل توصیه نمی باشد. شاید بکارگیری روش های نوین تکثیر،  امکان ازدیاد این پایه را فراهم آورد. در سال ۱۹۵۲ محققین موسسه تحقیقاتی INRA پایه 43 GF را انتخاب کردند. این پایه از گرده افشانی آزاد دانهال های پرون دی انته (Prune d'Ente) که می تواند به آسانی از طریق قلمه خشبی تکثیر شود گزینش شد. 43 GF پایه ای با قدرت رشد بالا، دیربارده، بدون پاجوش، مقاوم به پوسیدگی طوقه ناشی از فيتوفترا، گال طوقه و کلروز ناشی از آهک و مقاوم به خفگی ریشه می باشد. این خصوصیات پایه 43 GF را مناسب کشت برای خاک های مرطوب کرده است. از طرف دیگر GF43 حساس به خشکی بوده و مقاومت زمستانه آن نیز مورد شک و تردید است (۴، ۱۰، ۲۹، ۷۷). با این وجود حتی در کشور فرانسه هم ارزش این پایه برای آلو مورد سئوال است. همچنان که آدوبرت (۵) بیان کرد، 43 GF برای رقم رین کلود ورته پایه جالبی نمی باشد وین کلود ورته روی پایه 43 GF خیلی دیر شروع به باردهی می کند (۸۷). همچنین کارانجو نیز (۱۵) عملکرد پائین رقم پرون دی انته را روی پایه 43 GF گزارش کرد. این نتایج به وسیله اطلاعات به دست آمده  بعدی تأیید شد. دو رقم ذکر شده، ارقام توصیه شده بود (۳۹). در مجموع GF43 برخلاف قدرت رشد زیاد توصیه شده بود .(39) در مجموع GF43 برای باغهای مدرن آلو پایه ای مناسب نبود. اما برای هلو پایه ای مناسبی است (۸۷). در همان سال (۱۹۲۵) پایه ارونی سوئدی1 (Swedish Eruni) از گرده افشانی آزاد دانهال های پرشور به دست آمد. این پایه می تواند از طریق خوابانیدن یا قلمه خشبی به آسانی تکثیر شود (۴، ۱۵۸). در آزمایش های دیگر قدرت رشد متوسط این پایه نیز تأیید شد (۸۸). که در آزمایشی  که در هلند انجام گرفت، مشاهده شد ارونی از لحاظ قدرت رشد محصول دهی مشابه با سنت جولین A است، اما دارای پاجوش بوده و اندازه میوه روی این پایه کوچک تر است. به این دلایل استفاده از این پایه در هلند منسوخ شد (۱۲۱).

پایه تونی بوئر (Tonneboer) حاصل یک گزینش هلندی دارای قدرت رشد متوسط است اما، راندمان تولید آن در آزمایشهای اولیه پایین بوده است (۱۱۲). مطالعات بعدی به خوبی نشان داد که این پایه از لحاظ قدرت رشد و محصول دهی مشابه با سنت جولین A است (۱۰۱، 119) با این تفاوت که پایه سنت جولین از استقرار خوبی برخوردار است. بدین لحاظ از این پایه نیز استفاده نمی شود. بنابراین در حال حاضر از گروه Prunus domestical، تنها پایه وان گنهيم امید بخش بوده، البته شاید بتوان پایه او تسانی ۸ را نیز پس از ارزیابی دقیق تر اضافه نمود.

Prunus insititia  :

در این گونه نیز تعدادی پایه بذری و کلونی وجود دارد. در گذشته دانهال های سنت جولین دی اورلئان ((St. Julien d'Orleons در اروپا به خوبی شناخته شده بود. اما این پایه در نهایت به وسیله دانهال های دیگری همچون سنت جولین-۱، سنت جولین -۲ و پایه های کلونی سنت جولین جایگزین شد.

سنت جولین -۱، هیبریدی است که از تلاقی Common mussel × St. Juliend Orleons و سنت جولین -2 از  تلاقیBrompton St. Juliend Orleons× حاصل شده است. امروزه تنها سنت جولین -۲ در فرانسه استفاده می شود. این پایه به دلیل قدرت رشد کمتر و زود باردهی نسبت به سنت جولین A ترجیح داده می شود. سنت جولین -۲ با بسیاری از ارقام آلو سازگار بوده و پاجوش تولید نمی کند (۸۷).

در رومانی دو پایه بذری از Prunus insititia به نام های بوبوروز (Buburu )و اسکالدوس شناخته شده است. پایه بویو روزنسبتاً به شارکا مقاوم بوده ولی  پایه اسکالدوس کاملاً مقاوم است و هر دو پایه نسبتاً قوی الرشد می باشند. پایه بوبوروز تراکم، 660 درخت در برای هکتار و اسکالدوس برای ۸۳۳ درخت در هکتار مناسب است (۲۲). این پایه ها  در نقاط دیگر گزارش نشده اند.

هاتن و همکاران در مورد پایه های کلونی اظهار داشتند که پایه های جنسcerasifera Prunus منجر به رشدزیاد ارقام پیوندی شده روی این پایه ها می گردند. این در حالی است که گفته می شد پایه های Prunus insititia معمولأ درجهت عمل می کنند (۴۶). چند سال بعد این بیان عمومی پس از آزمایش هایی که نشان داد پایه بک داماس (Prunus cerasifera)Myrobalan B , (Prunus insititia) A قوی الرشد می باشد. تصحیح گردید. (۴۵). البته هنوز هم به نظر می رسد این مسئله که برخی از انواع آلو در این گونه در مقایسه با باله های متعلق به Prunus domestic، از لحاظ عادت رشد پاکوتاه تر هستند واقعیت دارد (۸۵). به هر حال چندین پایه  کنترل کننده اندازه درخت در گونه Pritnlts insititia وجود داشته اگر چه تعداد کمی از این پایه ها  هنوز قوی  الر شد بودند. در این گونه، یک پایه قدیمی به نام بلک داماس وجود دارد. نام داماس به رویشگاه آن یعنی داماس اشاره می کند. از میان یک توده دانهالی که بذورشان از فرانسه جمع آوری شده بود، هاتن چند پایه را گزینش کرد (۴۴). از این پایه ها تنها Black damas C باقی مانده است (۱۰۹) و ثابت شده که پایه ای قوی الرشد با راندمان محصول دهی خوب می باشد (۴۶، ۴۹، ۱۱۴). چند سال بعد حتی پایه Black damaSC هم منسوخ گردید و پایه های دیگری که نسبت به این پایه بهتر بودند پیدا شدند. در بلژیک برخی نتایج نشان دهنده رشد کمتر و محصول دهی بیشتر سنت جولین A نسبت به این پایه بود (۱۳، ۵۹) که این نتایج برخلاف یافته های گلن بود (۳۲). به هر صورت، در بلژیک پایه Blackdamas C به دلیل تولید پاجوش فراوان به طور عملی به کار گرفته نشد (۱۱۳). این صفت منفی در جاهای دیگر نیز مشاهده شد(۶۱).

پایه کامون مازل از گروه پایه های انگلیسی مازل است که در انگلستان گزارش شد (۴۴ع ۱۰۹). نام این پایه به شکل میوه خودش اشاره دارد. میزان رشد روی این پایه متوسط بوده و گاهی اوقات تا اندازه ای ضعیف تر می شود (۴۶، ۴۵، ۱۱۴). احتمالاً این پایه به خاطر عملکرد متوسط یا پاجوش زیاد آن توصیه نمی شود (۳۲).

گروه سنت جولین از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. رویشگاه این پایه های بذری، فرانسه بوده و در ایستگاه مالینگ تعدادی از انواع آن ها، از یک توده نهال های بذری گزینش شده و به طور رویشی تکثیر گردیده اند (۴۴، ۱۰۹). پایه های سنت جولین A و K در ایستگاه مالینگ به ترتیب به عنوان پایه های نیمه پاکوتاه و پاکوتاه توصیه شدند (۳۲). سنت جولین A پایه ای رایج در غرب اروپا به ویژه در بخش های شمالی می باشد که تکثیر و افزایش آن از طریق خوابانیدن و قلمه خشبی به خوبی انجام می شود، رشد متوسطی ایجاد می کند، اندازه میوه و باردهی آن خوب است. همچنین این پایه مقاوم به سرما بوده و با بیشتر ارقام سازگار می باشد. میزان پاجوش دهی آن متفاوت بوده و اغلب مشکل ساز نیست. به نظر می رسد این پایه کمی هم به خشکی حساس باشد (۳۲، ۴۵، ۶۳، ۷۷، ۱۲۳). با این وجود پایه سنت جولین A برای کشت های متراکم، هنوز قوی الرشد است. لذا جای تأسف است که پایه کوتاه سنت جولین K احتمالاً به دلیل داشتن خارهای کوچک فراوان مورد بررسی قرار نگرفته (۱۰۹) و بایستی مجدد ارزیابی گردد(۱۱۶). در فرانسه یک سلکسیون از سنت جولین K به نام GF 655/2 به وجود آمد که می بایستی باردهی بیشتر آن در  مقایسه ب مقایسه بین پایه های GF655/2 و سنت جولین A ثابت گردد (۵۴). برخلاف منشاء این پایه، قدرت رشد GF655/2 متوسط می باشد (۷۷).مقایسه بین پایه های GF655/2 و سنت جولین A به ندرت صورت گرفته است. اما مشخص شدکه. از لحاظ قدرت رشد و محصول  دهی یکسان می باشد (۲۳، ۱۰۴). در فرانسه رشد پایه GF655/2 مشابه با سنت جولین A است. مشکل پایه GF655/2پاجوش دهی آن بوده و میزان پاجوش دهی بستگی به رقم پیوندی دارد (89،10) مشکل پاجوش دهی این پایه تأیید شده است ولی پایه GF 655/2  در جنوب آلمان به عنوان  پایه اصلی شناخته می شود (۴3،۴1، ۵۶). در فرانسه این پایه به خاطر همین مشکل مورد توجه قرار نگرفت (۳۱۵،۹۱). پایه GF 655/2  احتمالاً به دلیل پاجوش دهی و قدرت رشد آن، برای بیشتر ارقام و مناطق پایه خوب و مناسبی نمی باشد (۱۰۴). عمومیت یافتن این پایه در آلمان ممکن است به دلیل شرایط و ارقام خاص منطقه باشد.

در سوئیس و در ایستگاه تحقیقات و ادنسویل، به دلیل این که پایه های بذری میرو بالان یا سنت جولین بسیار قوی  الرشد و هتروژن بودند، پایه 1 St. Julien W6 به عنوان پایه کلونی گوجه گزینش گردید. در ضمن قدرت رش W61 در مقایسه با میروبالان ضعیف تر بوده و یکنواختی این پایه خوب می باشد. اما این پایه هنوز به عنوان پایه ای با رشد متوسط تا قوی شناخته می شود. باردهی این پایه همراه با رقم نسبت به Myrobalan B، بیشتر با دو رقم دیگر برابر بوده است و اندازه میوه آن برابر با اندازه میوه ایجاد شده به وسیله پایه Myrobalan B است (۹۲).

پایه های W61 , GF 655/2  در سوئیس برای گوجه توصیه شده است. همچنین اعلام شده که پایه W61 تا حدودی از GF 655/2  قوی الرشدتر و از باردهی کمتری برخوردار می باشد (۹۷). در آلمان ژنوتیپی از سنت جولین به نام اشوم بورن ۱۰۳1 (Schwammborn 103)به دست آمد که در شرق آلمان به دلیل باردهی بیشتر و مقاوم بودن در مقایسه با و آکرمن، پایه ای با ارزش می باشد  در مورد این پایه اطلاعات بیشتری در دسترس نیست. کمبود اطلاعات در مورد رقم پاسپاریزات وجود دارد که این گزینش توسط آلمان ها و احتمالاً از سنت جولین می باشد یک پایه ای با چندین ویژگی اما هیج تفاوت بومولوژیکی در مورد آن وجود ندارد و احتمالاً به دلیل مشکل بودن تکثیر آن مورد استفاده قرار گرفت (۷۷). همچنان که قبلاً گفته شد پایه اوتسانی ۱۱، پایه ای  کلونی است که از کشور رومانی و در سال ۱۹۸۷ معرفی گردید. این پایه به دلیل قدرت رشد متوسط و سهولت تکثیر نسبت به پایه های سنت جولین A و پیکسی مورد توجه قرار گرفته است. تکثیر این پایه از طریق قلمه خشبی و  ترجیحاً به کمک پا گرما انجام می شود و علاوه بر آن با بیشتر ارقام آلو اروپایی سازگار است و محصول دهی آن  زودتر آغاز می شود. ادعا گردیده که این پایه مقاوم به گال طوقه، سرمای زمستانه و متحمل به ویروس شارکا می باشد. بر حسب مورد برای این پایه حداکثر تراکم ۷۴ درخت در هکتار پیش بینی می شود (۱۲، ۲۲). این پایه نیاز  به آزمایش های و تجربه های بیشتری دارد.

پوليززو (Polizzo )یک پایه اسپانیایی است که شامل دو کلون مان پول (Manpol) و مان لیز3(Manliz) می باشد این پایه بسیا ر پررشد بوده و به  خاطر مقاومت زیاد آن به خفگی ریشه و کلروز ناشی از آهک استفاده می شود.

در فرانسه از پایه رین کلود ورته، پایه کلونی به نامGF1380 گسترش یافته است. اما حتی برای ارقام مادری، پایه ماریانا GF8-1با قدرت رشد کمتر و راندمان بیشتر، انتخاب مناسب تری می باشد (۱۵). پایه GF138ر با رقم کالیفرنیا بلو و سایر ارقام رین کلود، سازگار نمی باشد و ثابت شده این پایه در فرانسه نسبت به سنت جولین A پر رشد تر است ( 10) . جدول-۲ بیانگر قدرت رشد و خصوصیات مشابه این پایه با پایه سنت  جولین A می باشد. اخیراً ممبر ای زردآلو محسوب می شود که به خوبی با رطوبت و عدم تهویه خاک سازگار است. تکثیر این پایه به سختی انجام میگیرد (۵). در رومانی نیز پایه ای به نام رن کلود ورد گزینش شد که این پایه دانهال قوی بود و برای تراکم بالای ۵۰۰۰ درخت در هکتار مناسب می باشد. این پایه به ویروس شارکا مقاوم است (۲۲). پایه ای که در سال های اخیر از آن بحث زیادی شده است. پایه پیکسی است که گزینش از گرده افشانی آزاد. Prunus insititia در ایستگاه مالینگ انگلستان می باشد. قدرت رشد این پایه تقریباً پایه سنت جولین ضعیف تر می باشد. برحسب رقم، راندمان محصول دهی و اندازه میوه ممکن است تحت تأثیر منفی قرار گیرد. لذا پایه پیکسی را نمی توان برای تمام ارقام توصیه کرد. به نظر می رسد استفاده از پایه پیکسی برای ارقام پررشد با میوه های بزرگ مانند رین کلود دالتان، رین کلود دی اولینز، اونتاریو، مون سیر ( Monsieur )، وارویک شیر دروپر ( Warwickshire drooper  )

 و پرزیدنت (President) استفاده از پایه پیکسی می تواند نتایج مثبتی به همراه داشته باشد (۱۰۴، ۱۱۷، ۱۲۲). در فرانسه با استفاده از گوجه رقم دی انته (d'Ente ) اثر پایه پیکسی بر اندازه میوه برحسب نوع خاک در مقایسه ای با پایه GF655/2 بررسی شد و در یک محل اندازه میوه مشابه بود و در محلی دیگر با خاک متفاوت، اندازه میوه کوچک تر بود (۱۰). به دلیل اثر منفی پیکسی روی اندازه میوه، این پایه در فرانسه توصیه نمی شود (۸۹). البته شاید حساسیت به خشکی پایه پیکسی نیز در این پدیده دخالت داشته باشد (۷۷). در آلمان پایه پیکسی اثر منفی بر اندازه میوه رقم کاکاکس لپوتیکا (Cacaks lepotica)  نداشت (۴۲). اما در آزمایش دیگری که در آلمان با گوجه های مختلف صورت گرفت این اثر منفی مشاهده شد (۱۰۴). در هندوستان از ۸ پایه آزمایش شده، پایه پیکسی با رقم استانلی کوچک ترین میوه را به وجود آورد (۵۱). از تمامی آزمایش ها به این نتیجه رسیدند که در مورد پایه پیکسی بایستی قبل از هرگونه توصیه ای، برای هر رقم و در هر محل، ارزیابی و آزمون اولیه صورت گیرد. پیکسی از طریق قلمه خشبی و خوابانیدن تکثیر می شود (۴)، همچنین این پایه به خوبی با قلمه های چوب نرم نیز تکثیر شده و ریز ازدیادی آن هم موفقیت آمیز می باشد (۵۲).

 

Prunus pumilla-(Prunus pumilla(sand cherry)):

طبق نظریه ای قدیمی امکان تولید آلوهای پاکوتاه روی پایه های بذری Prunus pumilla وجود دارد (46). اما  کارهای بعدی این نظریه را تایید نکرد. در دو آزمایش جداگانه    Prunus pumillaرشد درختان آلو را کاهش نداده است. علاوه بر این در یکی از این دو آزمایش راندمان تولید را نیز پایین آورده است (۴۷، ۱۱۳). در آلمان گزینش از این گونه به نام میکرونتی (Micronette )به وجود آمده که ظاهراً با بسیاری از ارقام آلو سازگاری خوبی داشته است (۲). در مجموع تحقیقات کمی در خصوص استفاده از این گونه به عنوان پایه انجام شده است (۱۲۵). لیکن، انتظارات از این پایه ها به سبب ناسازگاری، استقرار نامناسب و پاجوش دهی نباید زیاد باشد (۸)

– Prunus spinosa (اسلو یا بلکت تورن) Prunus spinosa(sloe or blakthorn)

همچنانکه قبلاً ذکر شد، این گونه از مدتها قبل به عنوان پایه ای که پتانسیل پاکوتاهی دارد مد نظر قرار گرفته و به عنوان پایه پاکوتاه آلو نیاز به توجه بیشتری دارد (۱۱۲). اسلو در گذشته به عنوان پایه آلو در فهرست نهالستان قرار می گرفت. اما ممکن است این شایستگی فقط به دلیل دسترسی آسان به بذر این گونه به وجود آمده باشد (۴۴). اکنون اسلو به خاطر مقاومت به خشکی و سرما مجدداً مورد توجه قرار گرفته است (۸۵). کارهای اولیه آلمانی ها با اسلو به عنوان پایه، موفقیتی نداشت و اسلو پایه ای حساس به ویروس شار کا شناخته شد (۶۶). آزمایشهای انجام شده در مناطق دیگر اثرات پاکوتاهی اسلو را به عنوان یک پایه به خوبی نشان می دهد (۴۷). طی آزمایش هایی در هلند آلو رقم اوپال روی جمعیت بذری اسلو پیوند زده شد و تنوع زیادی از لحاظ قدرت رشد ایجاد کرد(۵۷). پایه های بذری با پتانسیل پاکوتاهی شناسایی شده و اخیراً این پایه ها از طریق قلمه ریشه تکثیر می شوند. در رومانی پایه بذری پاکوتاه اسلو که پروم بادی لاتی (Porum barde late) نامیده می شود، متحمل به ویروس شارکا بوده و با آلوهای اروپایی معرفی شده در سال ۱۹۸۴ سازگاری خوبی دارد. این پایه برای تراکم های بالای ۱۲۰۰ درخت در هکتار مناسب است (۲۲). پیش از توصیه کردن این پایه مطالعات بیشتری باید انجام گیرد.

 - Prunus tonentosa (نانکینگک یا داونی چری)

 (Prunus tomentosa(nanking or downy cherry

داونی چری، دارای پتانسیل پاکوتاهی است (۹، ۴۷، ۱۰۴). از مزایای دیگر این پایه تحمل بالای آن به خشکی و سرمای زمستانه است. با این حال انجام سلکسیون ضروری می باشد (۹)، این سلکسیون در آلمان انجام شده و پایه ویتو معرفی گردید. عملکرد بالا روی پایه ویتو می تواند منجر به کاهش اندازه میوه، پیری زودرس درخت یا حتی. ناسازگاری گردد. علت این که این پایه بر اندازه میوه تأثیر می گذارد تنها برای ارقام دارای میوه های با اندازه بزرگ توصیه می گردد. بزرگ ترین مشکل این پایه حساسیت زیاد آن به شارکا است. آلودگی رقم پیوندی بر حسب این که مقاوم باشد یا نه، ممکن است مرگ پایه را به دنبال داشته باشد (۱۰۲). مشکل دیگر ذکر شده برای - Prunus tonentosa ، پاجوش دهی آن است (۳۹). بنابراین پیش از توصیه این پایه، کارهای عملی و آزمایش بیشترک مورد نیاز است.

- گونه های دیگر جنس پرونوس:

در گذشته سعی شده از گونه های مختلفی که قبلاً ذکر شد به عنوان پایه آلو استفاده شود اما تجارب در این زمیته آنقدر کم است که نمی توان بر اساس آن توصیه کرد. برای اطلاعات بیشتر می بایست از دیگر منابع در این زمینه استفاده نمود(۸ ۹، ۴۷، ۷۷، ۱۱۳). جدول-۲، برخی نتایج به دست آمده با Prunus dasycarpa که ثابت می کند ابن گونه پاکوتاه نمی باشد را نشان می دهد. Prunus xbireana پایه پاکوتاه آلو رقم ویکتوریا است. این گونه هیبریدی پایه قابل اعتمادی به نظر نمی رسد زیرا برگ ها، شبیه برگهای بیمار و ساقه پایه نسبت به پیوندک بسیار ضخیمتر است. نتایج آزمایشی در انگلستان نشان داد که اگرچه درختان پاکوتاه باقی ماندند ولی رقم ویکتوریا روی این پایه بیش از حد ضعیف می باشد (۱۱۷). بنابراین پایه Prunus xblire and را نمی توان به عنوان پایه ای مناسب توصیه نمود.

-هیبریدهای پرونوس:

-سیتی آشن (Citiation)

پایه سیتی اشن حاصل تلاقی مقابل (آلوی رد بیوت × هلو) ((Redbeaut plum x peach) می باشد که در سال ۱۹۸۲ معرفی شد. در آمریکا این پایه را در گروه پایه های هلو دسته بندی کردند. اما، به عنوان پایه آلو نیز گزارش شده است (۴). این پایه برگ قرمز، درختان آلو و همچنین گوجه استانلی را پاکوتاه می کند (۵۱). علاوه بر زود باردهی، عملکرد مناسبی نیز دارد. به خوبی در خاک مستقر شده، بدون پاجوش است. به آسانی از طریق قلمه های علفی و خشبی تکثیر می شود (۴، ۷۷). گرچه در آمریکا سازگاری ارقام بر روی این پایه خوب گزارش شده (۷۷)، ولی، در هلند آزمایشهای انجام شده با چندین رقم غیرقابل قبول بوده و چند سال پس از کاشت، درختان از بین رفته اند. در پرتقال نیز همین نتایج تایید شد. (۶). این پایه برای رقم رین کلود ورته پایه مناسبی نبوده (۵)، بنابراین احتیاط های لازم از نظر سازگاری با آلوی اروپایی لازم است.

داماس دی تولوز ( (GF1809 (Damas de toulous(GF 1869)) GF1809یک هیبرید طبیعی بین Prunus spinosa × Prunus domestica است که توسط فرانسوی های گزینش شده است. GF1869 یک پایه با قدرت رشد متوسط و مناسب برای هلو است. پایه ای مقاوم به خفگی ریشه و کلروز ناشی از آهک بوده و بنابراین در مناطق با خاک های سنگین و خاکهای سنگین با کمبود آهن متداول رایج است. این پایه نسبتاً مقاوم به گال طوقه، سرطان باکتریایی و سرمای زمستانه است. GF1869 با آلوهای اروپایی سازگار بوده و به آسانی از طریق قلمه چوب نرم و قلعه خشبی قابل تکثیر است به شکل جدی پاجوش دهی می باشد (۱۰، ۴،77،39،29)  علیرغم این مشکل، GF1869 با رقم پرون دی انته از قدرت رشد متوسطی برخوردار بوده، باردهی بالا با رقم کاکانسکا ناجبولجا (Cacanska najbolja) مشخص کرد استفاده از این پایه به خاطر پاجوش دهی توصیه نمی شود (۶۲)، که این می تواند برای استفاده از این پایه در شرایط و با ارقام متفاوت هشداری باشد.

- ایشتارا (Ferciana ishtara):

فرسیانا یک هیبرید فرانسوی است که از تلاقی متقابل Psaliciana x(P. cerasifera x P.persica  بدست آمده و تحت نام تجاری ایشتارا برای  اولين بار در فرانسه در ۱۹۸۷ معرفی شد. ایشتارا پایه ای با قدرت رشد متوسط(جداول ۱ و ۲)، با اثرات مطلوب بر اندازه میوه و بدون پاجوش است. این پایه مقاوم (تحمل خوب) به آرمیلاریا و نماندهای ملیدوژن می باشد. اما، حساس به خفگی ریشه و کلروز ناشی از آهک است. بایستی از استفاده این پایه در خاکها و مناطق مرطوب و خاک هایی با بیش از چهار درصد کلسیم فعال اجتناب گردد. در خاکهای سنگین، کاشت درختان روی پشته توصیه می شود. فرسیانا با قلمه های چوب نرم، قلمه های خشبی و با ریز ازدیادی تکثیر می شود. در مقابل گزارش های اولیه (۳۹). در مورد این پایه، فرسیانا با رین کلود ورته و ارقام دیگر رین کلود که اغلب دارای مشکلات ناسازگاری هستند، سازگار می باشد. فرسیانا همچنین با بادام، زردآلو و هلو سازگار است (۳، ۵، ۱۰، ۹۰۸۹،۴۰). این پایه تأثیر مثبتی بر اندازه میوه داشته و میتواند برای ارقامی که اندازه میوه آنها از حد نرمال کمی کوچک تر است، انتخاب مناسبی باشد (۱۰۴) فرسیانا اگر چه پایه امید بخشی است. اما، از لحاظ قدرت رشد نزدیک به پایه سنت جولین A می باشد (جدول-۱). این خصوصیات مانع توصیه این پایه برای کشت های متراکم و یا کشت در خاکهای مرغوب می باشد.

- فرلی جاسپی (Ferely Jaspi):

 این هیبرید فرانسوی، حاصل تلاقی P.Salicina Methley × P.Spinosa بوده و در سال ۱۹۸۹ معرفی شد. از لحاظ قدرت رشد مشابه با فرسیانا است (جدول-۱). اما این پایه اثر مثبتی بر اندازه میوه ندارد (۸۹، ۹۰). این موضوع در نتایج ارائه شده در جدول-۱ تأیید می شود. پایه فرلی مقاوم به قارچ برگی (Tranzchelia Pruni spinosa)است (۱۶). استقرار خوب، عدم پاجوش دهی و از همه با اهمیت تر مقاوم بودن به خفگی ریشه از خصوصیات خوب این پایه است. سازگاری آن خوب می باشد. اگر چه استثناً با رقم رین کلود دی اتان اتصال پیوندی ضعیفی دارد. با این حال سازگاری آن با  رقم رین کلود ورته مطلوب است. فرلی از طریق قلمه های چوب نرم و با استفاده از هورمون IBA و همچنین با روش ریز ازدیادی قابل تکثیر می باشد (۵، ۹۰). در مجموع به نظر می رسد فرلی، خاکهای مرطوب می باشد.

- فردور جولیور: Ferdor Julior) )

این پایه فرانسوی حاصل تلاقی بینPrunus domestica  (رقم پر شور ) و Prunus nsititia می باشد

. متاسفانه اطلاعات زیادی در مورد این پایه در دسترس نیست و تنها مشخص شده که جولیور پایه ای با قدرت رشد بالا است (۱۰) و با خاک های سنگین دارای درصد آهک بالا سازگاری دارد. گیاهان ریز ازدیادی شده دارای ریسک پاجوش دهی می باشد و در کل استفاده از جولیور به عنوان پایه هنوز تحت بررسی است (۵).

- فرلينان پلومينا (2038-P) (Ferlenain Plomina ):

پایه 2038-P اولین بار در ۱۹۷۵ به عنوان پایه ای پاکوتاه با شاخص باردهی بالا معرفی شد. این پایه از تلاقی Prunus besseyi و گونه دیپلوئید جنس پرونوس (احتمالاً میرو بالان) حاصل شده است. در حقیقت از همان ابتدا روی سازگاری این پایه با آلو و گوجه حساسیت وجود داشت. درصد بالایی از اتصال ضعیف این پایه با رقم پروند ایجن ( (Pruned' Agen در نهالستان گزارش شده است. زیرا پس از وزش باد قوی حدوداً بیش از ۵۰ درصد نهال ها از محل پیوند جدا می شوند. و بعداً در باغ این مشکل پیش نمی آید اما برگها اصلاً سالم به نظر نمی آیند (۱۰۹). در فرانسه نظرات مخالفی در مورد فرلینان وجود دارد این پایه زود کنار گذاشته شد. این مشکل همیشه وجود نداشته، به این صورت که در خاک های خوب نزدیک بردو، ارقام استنلی و پرزیدیت روی این پایه سالم بوده ولی پاکوتاه نبوده اند (۳۹). فرلینان مقاوم به سرما، خفگی ریشه، کلروز ناشی از آهک و گال طوقه می باشد (۱۰۲). فرلینان در مقایسه با پایه پیکسی، از لحاظ قدرت رشد مساوی و یا ضعیف تر بوده، اما اندازه میوه آن بهتر و مساوی با سنت جولین A می باشد. پاجوش دهی آن کم است و یا اصلاً مشاهده نمی شود. میزان سازگاری بر حسب رقم متفاوت است (۱۰۱، ۱۲۰،۱۱۹،۱۰۲). در هلند آزمایشهای انجام شده نشان داد که درختان بالغ ویکتوریا روی پایه فرلینان فاقد شادبی است و سئوال مطرح شده این است که آیا با کاربرد عناصر غذایی از طریق آبیاری قطره ای از سالهای اولیه و تک زود هنگام میوه و هرس باز جوان سازی در سالهای بعد میتوان از حالت پژمردگی جلوگیری کرد یا خیر؟ اندازه گیری ها و مدیریت، مانند آنچه روی سنت جولین انجام شده است وجود ندارد (۱۱۷). با توجه به سازگاری ضعیف، لازم است که فرلینان به طور جداگانه با هر رقم ارزیابی شود. در ضمن آزمایشهایی در خصوص تراکم کشت آلو در فرانسه انجام شده است (۵).

ماریانا (Mariana):

احتمالا هبیریدى بین میرو بالان آلو آمریکایی (P .munsonina) می باشد و درسال 1884 توسط اسمیت در تکزاس به وجود آمده است ماریانا در گذشته به طور وسیعی در آمریکا و اروپا (44)). تجارب آزمایشهای اروپایی ، عملکرد مناسب، انلازه مطلوب ميوه و پاجوش دهی کم کاملا مثبت ارز بابی شد (۱۲، ۴۵). مشکل این پایه عدم سازگاری با برخی از ارقام از جمله انتاریو ، پرزیدنت و رین کلود می باشد در انگلستان ماریانا برای  قدرت رشد متوسط آن توصيه گردید، البته در مناطقی هم این پایه به علت رشد بیشتر از . از سنت جولین ۸، منع شده بود. گزینش هایی با شماره های مختلف در آمریکا(۲۶۲۶،2623، 2625، 4001 و گزینش های انجام شده توسط دانشگاه کالیفرنیا) و در فرانسه (1-GF8) معرفی شد.

پایه ماریانا GF8-1 تریپلوئید ماریانا است که در نتیجه گرده افشانی آزاد ماریانا حاصل شده است. اما احتمالاً دانه گرده، متعلق به میرو بالان بوده است. GF8-1پایه ای بسیار قوی که می تواند در انواع خاک ها مورد  استفاده قرار گیرد. این پایه ارقام رین کلود و میرابل ها به دلیل قدرت رشد و راندمان محصول دهی مناسب ،سازگاری مطلوبی دارد (۳۹). این پایه جهت خاکهای  آهکی (خاک هایی که کلسیم فعال آن کمتر از ۱۰ درصد است)به ویژه خاک های سنگین به خاطر مقاومت آن ها به خفگی ریشه مناسب می باشد در شنی پپاجوش دهی فراوانی تولید می کند  . 1-8 GF مقاوم به آرمیلاریا و نماتد ملوید و جین و دارای حساسیت کم به گال طوقه و پژمردگی و حساس به بیماری برگ نقره ای و ویروس شارکا می باشد. این پایه با رقم رین کلود و آلو آبی کالیفرنیا ناسازگارو به راحتی از طریق قلمه خشبی تکثیر می شود (۵، ۱۰، ۲۹، ۳۹، ۸۹). امروزه حتی در فرانسه نیز پایه 1-8 GF دارای قدرت رشد بالایی بوده و این موضوع بیانگر علت توجه فرانسویها به انجام هیبریداسیون به منظور دستیابی به پایه های جدید تر فرسیانا و فرلی می باشد.

از گزینش های آمریکایی، شماره های ۲۶۲۴ و 4001 بسیار با اهمیت هستند. این دو پایه با توجه به قدرت رشدشان  از هم مجزا می شوند. به طوری که ۴۰۰۱ پر رشد است و ۲۶۲۴ دارای قدرت رشد متوسط می باشد (جدول-۲). در کالیفرنیا مهمترین مزیت پایه ماریانه  پوسیدگی ریشه بلوط و گال طوقه می باشد. علاوه بر آن، این پایه تحت تأثیر ویروس خط قهوه ای (Brown Line virus) قرار نمی گیرد.

معایب این پایه حساسیت زیاد به سرطان باکتریایی، استقرار ضعیف و پاجوش دهی فراوان می باشد (۱۷). در آمریکا ماریانه 2624 بهترین . پایه محسوب می شود زیرا سازگاری وسیعی با انواع خاک ها و با بیشتر ارقام دارد و تا حدودی به پوسیدگی ریشه بلوط، ویروس لکه حلقوی گوجه فرنگی، خط قهوه ای گوجه و بیماری مرگ استنلی (Stanley decline) مقاومت دارد. همچنین این پایه به دو گونه نماتد ملوید و جین مصونیت دارد. ماریانا ۲۶۲۴ از مقاومت متوسطی نسبت به فیتوفترا و گال طوقه برخوردار است. علاوه بر صفات منفی قبلاً گفته شده، ماریانا به موش، موش خرما وPratylenchus vulnus  حساس می باشد (123،77)  نگرانی دیگر در مورد این پایه، اندازه کوچک میوه نسبت به پایه های دیگر است (جدول-۲). ماریانا ۲۶۲۴ در مقایسه با ۴۰۰۱ و 1-8 GF از قدرت رشد کمتری برخوردار است (۷۷، ۱۲۳). جدول-۲ این موضوع را زمانی که با 1-8 GF مقایسه می کنیم تأیید می کتد۔ در آزمایشی قدرت رشد ماریانا ۲۶۲۴ بسیار مشابه با سنت جولین A بود (۱۰۱). با این وجود در هندوستان رقم استنلی روی پایه ۲۶۲۴ نسبت به ۴۰۰۱ از قدرت رشد بالاتری برخوردار بود(۵۱). بنابراین ممکن است رقم و محل شت در قدرت رشد این پایه ها اثرات متقابلی داشته باشند. اگرچه برخی از تفاوتها بین شماره های ۴۰۰۱ و 8-1 GF در بالا ذکر شد (۷۷). برخی اظهار نظر کردند که هر دو این پایه ها یکسان می باشند. این تشابهات در مطالعاتی که اخیراً در هندوستان و با رقم استنلی انجام گرفت، تایید شد (۵۱). به علت پاجوش دهی و قدرت رشد بالای ماریانا ۲۶۲۴، این طور به نظر می رسد که در آینده این پایه برای کشت های متراکم مناسب نباشد. در کالیفرنیا، عدم رضایت از پایه ۲۶۲۴ به خاطر عدم کنترل کافی در قدرت رشد و اندازه درخت، پاجوش دهی زیاد و استقرار ضعیف، باعث شده که سلکسیونهای جدیدتری از ماریانا مورد ارزیابی قرار گیرد (۷۹). M40 سلکسیون جدید ماریانا در کالیفرنیا است که به صورت تجاری از سال ۲۰۰۰ در آمریکا در دسترس می باشد. M40 بسیار مشابه ماریانا ۲۶۲۴ بوده به استثناء این مورد که پاجوش دهی آن بسیار کمتر است (۱۷).

در جنوب آفریقا نوعی از ماریانا که ماریدون (Maridon )نامیده می شود، به وجود آمده است. که رقم پیوندی روی این پایه نسبت به ماریانا در برابر سرطان باکتری حساسیت کمتری نشان می دهد. ماریدون به طور عمده برای آلوهای ژاپنی مناسب است اما با برخی از آلوهای اروپایی نیز به خوبی سازگار است. قدرت رشد روی این پایه نسبت به ماریانا مشابه و یا تاحدی کمتر است (۴). اما این که با کدام نوع از انواع ماریانا مقایسه شده کاملاً واضح نیست.

 در فرانسه دو دانهال پنتاپلوئید 13-8 P و 2-10 P از گرده افشانی آزاد دانهال ماریانا انتخاب شده اند. این پایه ها نسبت به 1-GF8 از قدرت رشد کمتری برخوردار بوده و شاخه هایی با زاویه باز تحریک می کنند. هر دو پایه از لحاظ قدرت رشد متوسط بوده و مشابه با پایه سنت جولین A می باشند

  قدرت رشد پایه P10-2 در مقایسه با GF8-1 کمتر بوده و این قضیه با آزمایش های اخیر تائید می شود (88،6)جدول-۱ نشان می دهد که 13-8 P دارای قدرت رشد و فنوتیپ مشابهی با سنت جولین A می باشد. آزمایش های روی این دو رقم اجازه توصیه آنها را نمی دهد.

یومیر میران (YmirMyran):

یومیر میران در واقع پایه مناسب برای هلو است و با بیشتری آلوهای اروپایی و نه تمامی آنها، سازگار است. یومیر یک هیبرید پیچیده از تلاقی PertISifert × PSalicitInd) × Yunnon Peach) است که در سال ۱۹۸۸ در موسسه تحقیقاتی INRA فرانسه معرفی شد. این پایه دارای مقاومت خوبی به آرمیلاریا، نماتدهای ملویدوجین است. همچنین به خاک های قلیایی متحمل بوده و نسبت به ریشه هلو در شرایط خفگی خاک مقاومت بیشتری دارد (۴، ۳۷). لیکن آزمایشهای در مورد استفاده از این پایه برای آلو هنوز کافی نیست.

VVA-1

 این پایه یک هیبرید روسی از تلاقی Prunus tomentosa و Prunus cerasifera می باشد که مقام، پاکوتاه و سازگار با آلو، هلو و زردآلو می باشد. استقرار خوبی داشته و به شرایط رطوبتی خاک مقاوم است. همچنین از طریق قلمه های چوب نرم و خشبی تکثیر می شود (۲۵). جدول-۱ برخی از نتایج آزمایشهای انجام شده در هلند روی پایه 1-V VA را با آلوی اپال نشان می دهد که بسیار جالب بوده است زیرا درختان پاکوتاه بوده و افزایش عملکرد داشته اند.

- پایه های هیبرید دیگر:

در حال حاضر پایه های زیادی به غیراز آنها که تا کنون ذکر شده است وجود دارند. این پایه ها هنوز به عنوان پایه مناسب برای آلوهای اروپایی محسوب نمی شوند، مثال هایی چون جی اف فرانسوی به شماره های ۵۵۷ و ۶۷۱، هانسن آمریکایی به شمارههای ۵۳۶ و ۲۱۶۸ و تعدادی از هیبریدهای روسی از این جمله اند (۴، ۵۸، ۷۱). شاید تعدادی از این پایه ها در آینده به عنوان پایه معرفی شوند.

- پیشرفتهای اخیر:

در فرانسه انتخاب پایه بستگی به نوع آلو دارد. خزانه داران رین کلود و رته و دیگر آلوهای رومیزی را عمدتاً با پایه 8-1 Myrobalan B , GF به فروش می رسانند. اما پایه فرلی روز به روز از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. پایه فرسینو به خاطر قدرت رشد بالا استفاده نمی شود و فرسیانا با خاک های سنگین و آهکی سازگار نیست، بنابراین خزانه داران این دو پایه را به کار نمی برند. در کل آلوهای فرانسوی بیشتر روی پایه های ماریانا 1-8 GF و Myrobalan B و فرلی پیوند می شوند. در انگلستان نیز پایه فرسیانا به دلیل عدم سازگاری با خاکهای سنگین استفاده نمی شود و با میرابل ها فقط از ماریانا 1-GF8 و فرلی استفاده می شود (۷۸). در ایتالیا، دانهال های میرو بالان به خاطر مقاومت به غرقابی و کلروز ناشی از آهک و سازگاری با اغلب ارقام آلو، پایه غالب و متداول می باشد. حدوداً ۷۵ درصد از پایه های مورد استفاده برای آلو در ایتالیا را پایه میرو بالان تشکیل میدهد. پایه های دیگر مورد استفاده Myrobalan B (15 درصد )و Myrobalan 29C,(5درصد) می باشند .

Myrobalan: درختان ،یکنواختی را ایجاد می کند. اما، بسیار پر رشد می باشد و تولید پاجوش می کند. در مقابل . Myrobalan 29C 20درصد قدرت رشد کمتری دارد و پاجوش کمتری نیز تولید می کند. سایر پایه ها مدل رین کلو دورته  داماس در تولوز و  GF1869 هم به میزان کمی مورد استفاده قرار میگیرند (74) در رومانی نیز پایه میرو بالان غالب می باشد. در این کشور بیش از ۸۰ درصد از درختان روی دانهال های میروبالان زرد و یا بر روی پایه های کلونی میروبالان(ميرووال (Miroval )و کور کودوس 163) پیوند می شوند. برخی ارقام مثل (تولئوگراس (Toleu gras Toleu gras )، تلئوتیمپوریو (Toleu timpuriu ، سنتنار (Centenar) مینرا (Minera )، کارپاتین (Carpatin) ) که با پایه های گونه Prunus cerasifera سازگار نیستند را روی پایه های او تسانی ۸ ، روزیور واراتک، گالبیور و رین کلود ورته پیوند می کنند. گاهاً سایر پایه های بذری مثل بوبوروز (Buburuz )، اسکالدوس و ونیسیتی ((Voinesti B نیز استفاده می شوند. اخیراً، پایه های رویشی او تسانی ۱۱ و سنت جولین A هم تاحدودی به کار می روند(۱۳). در شمال غربی اروپا، سنت جولین A هنوز هم یک پایه مهم محسوب می شود، زیرا تا کنون هیچ پایه پاکوتاه که به تواند جایگزین آن شود معرفی نشده است. البته بعضی توجهات، نسبت به پایه پیکسی جلب شده اما به خاطر اثر نامطلوب این پایه بر اندازه میوه، فقط برای ارقامی که میوه درشت تولید می کنند، به کار میرود. در انگلستان آلوی ویکتوریا یا سایر میوه متوسط، رقم اصلی می باشد و در نتیجه پیکسی به کار نمی رود. پایه فرلینان است ولی تا کنون به ندرت کشت شده است (۱۱۶). در هلند، و نیز وضعیت مشابهی وجود دارد، زیرا پس از ویکتوریا، اوپال با اندازه میوه متوسط رقم اصلی می باشد. ولی در آنجا از پایه پیکسی برای ارقامی که میوه های درشت تولید می کنند، استفاده می شود. همچنین، استفاده موردی از پایه فرلینان نیز همیشه ناامید کننده بوده است

. در نروژ، پایه سنت جولین A تا دستیابی به یک پایه بهتر، شماره یک باقی می ماند (۱۲۴). سنت جولین A در شمال و مرکز آلمان نیز نسبت به بقیه پایه ها ترجیح داده می شود. اما در جنوب آلمان پایه سنت جولین GF655/2 و پس از آن پایه های بذری میرو بالان بیشتر مورد توجه است. مشکل تولید پاجوش در پایه GF655/2 وجود دارد. اما، قابل تحمل است. پایه میرو بالان فقط در مواردی که قدرت رشد مد نظر است مثل خاک های سبک و شنی و پا پس از کشت مجدد با ارقام پرمحصول استفاده می شود. این پایه با وجود عدم زود باردهی، اما به دلیل اندازه خوب میوه در مرحله بلوغ مورد قبول قرار گرفته است. همچنین استفاده از پایه فرلی در باغ های مدرن آلو، افزایش یافته است و پایه فرسیانا در جنوب آلمان به دلیل ترس از کلروز در خاکهای قلیایی به ندرت استفاده می شود (۴۳، ۵۶). در لهستان اکثر باغداران هنوز هم از پایه بذری Prunus divaricald که یکی از پایه های بذری میرو بالان است، استفاده می کنند. زیرا این گونه، تنها فرم وحشی Prunus cerasifera می باشد (۷، ۶۴).

تولید کنند کان مدرن برای کشت متراکم از پایه های بذری ون گنهیم استفاده می کنند (۶۹). در کالیفرنیا، بسیاری از ارقام آلو بر روی پایه ماریانا ۲۶۲۴ و Myrobalan29C و تاحدی کمتر روی دانهال های میرو بالان پیوند می شوند. دو پایه اولی، تقریباً به تعداد مساوی استفاده می شوند. پایه های متعلق به هلو، بادام و زردآلو هیچگاه توصیه نمی شوند، اما در موارد خاص می توانند مزایایی به همراه داشته باشند. برای مثال پایه های هلو(لاول و دانهال های نما گارد) در مناطق که مشکل شانکر باکتریایی وجود دارد، مورد توجه قرار می گیرند. همه پایه های آلو ذکر شده به دامنه وسیعی از خاک ها سازگارند و به طور مداوم در خاکهای سنگین با زهکشی ضعیف کشت می شوند (۱۷).

 

 

جدول 1- نتایج آزمایش ها بر روی پایه های آلو ، کشت شده در بهار 1994 با فوصل 4×2

وزن میوه (گرم)

1992-1998

سطح مقطع تنه /میوه (cm)

1992-1998

درخت /کیلوگرم

1992-1998

محیط تنه (cm)

بهار 1998

پایه

p=Prumus

Opal

39a

6/2c

7/7bc

20/0a

WA-1

40a

3/2ab

5/9b

24/2b

Ferlenain

41a

4/2b

9/1c

25/7c

P8-13

37A

3/8b

7/5bc

26/0c

Ferley

41a

3/5b

7/7bc

26/1c

Ferciana

40a

2/1a

4/2a

26/2c

St.Jul.A

NC

133

2/9

1/4

LSD005

NC

***

*

***

F-prob

Reinc Claude Verte

36a

2/9b

50/c

24/7a

Ferlenain

32a

0/9a

1/8ab

28/6b

P8-13

33A

0/8a

1/8ab

29/2b

Ferley

33a

0/9a

2/4b

30/5b

Ferciana

33a

0/6a

1/2a

29/7b

St.Jul.A

NC

0/5

0/7

1/9

LSD005

NC

***

***

***

F-prob

جدول 2 – نتایج آزمایش های بر روی پایه های آلو ، کشت شده در بهار 1990 با فواصل 75/2×4

وزن میوه (گرم)

1992-1998

سطح مقطع تنه /میوه (cm)

1992-1998

درخت /کیلوگرم

1992-1998

محیط تنه (cm)

بهار 1998

پایه

p=Prumus

Victoria

52b

22/9b

39/4a

19/1a

P.×blireana

48A

18/1ab

70/8b

31/9b

Marinan2624

55c

18/3ab

93/5de

35/0bc

St.Jolien A

51b

17/4ab

89/8cd

35/8c

R.CI.GF1380

53B

20/3b

102/2f

35/9cd

Ferciana gf8/1

53b

12/9a

77/3bc

37/7cd

P.dasycarpa

51B

18/3ab

108/8ef

38/5cd

Mryauni

51b

14a

87/9cd

39/7d

Holly wood

2/5

5/7

15/7

3/8

LSD0.05

*

*

***

***

F-pr.b