روش های ازدیاد درختان میوه
به طور کلی روش های ازدیاد درختان میوه می تواند به صورت جنسی (Sexual) و یا غیر جنسی (Asexual) باشد.
در روش ازدیاد جنسی از بذر درختان میوه استفاده می شود. از مزایای ازدیاد توسط بذر اقتصادی بودن این روش، قابل انبار بودن بذر، حمل و نقل آسان و عدم انتقال بیماری های ویروسی درختان تولید شده، شبیه پایه مادر نمی باشد.
ناخالص بودن بذر به غیر از انتخاب طبیعی گیاه، در ضمن ناشی از دگر گرده افشانی (Cross-pollination) می باشد. دگرگشنی درختان میوه به دلایل مختلفی ار جمله ناهمرسی، یک پایه و یا دو پایه بودن درخت، خود ناسازگاری و تولید گرده های عقیم می باشد و در نتیجه درخت میوه تولید شده که منشاء بذری دارد، شبیه پایه مادر نخواهد بود.
ناخالص بودن بذر اکثر درختان میوه موجب می شود که ازدیاد و پرورش درختان میوه، توسط روش های غیر جنسی انجام گیرد.
در روش غیر جنسی یا رویشی به دلیل استفاده از سلول های بدنی، گیاهان تولید شده کاملا شبیه مادر می باشند و به گروهی از گیاهان که به روش غیر جنسی از یک پایه مادر تولید شده باشند، کلون (Clone) اطلاق می گردد.
به طور کلی روش های ازدیاد غیر جنسی گیاهان شامل خوابانیدن شاخه (Layering)، قلمه زدن ( Cutting)، پیوند (Graftage) و استفاده از پاجوش می باشد.
خوابانیدن شاخه
از روش های معمول در ازدیاد پایه های درختان میوه، روش خوابانیدن کپه ای (Mound layering) می باشد. در این روش پایه های مادری که در فواصل معین کنار هم کشت شده اند، در اوایل بهار، ابتدا هرس شدید می شوند به طوری که چند جوانه نزدیک طوقه نگهداری می شود. در طی فصل رشد جوانه ها بیدار شده و شاخساره های جدید حاصل می کنند. به تدریج که شاخساره های جدید رشد می کنند در طی یک یا دو نوبت به پای بوته ها خاک داده می شود به طوری که ارتفاع کپه ایجاد شده به 20 سانتی متر می رسد. در کشت وسیع و تولید انبوه پایه های درختان میوه، توسط وسایل مکانیزه به پای بوته ها خاک داده می شود. قسمتی از شخساره های فصل رشد که داخل خاک قرار می گیرند در طی همان فصل ریشه حاصل خواهند کرد. در اولیل بهار سال دوم، خاک بوته ها کنار زده می شود و شاخه های ریشه دار شده از محل پایین ریشه ها قطع شده و به خزانه ها منتقل می شوند و در طی همان سال و یا سال بعد روی این پایه ها که پایه های کلونی و یا غیر جنسی نامیده می شوند، پیوند زده می شود و نهال های پیوندی، آماده انتقال به زمین اصلی می گردند. در قطع شاخه های ریشه دار شده، برداشت انتخابی ( Selective harvesting) انجام می گیرد. شاخه های قوی که به اندازه کافی ریشه حاصل نموده اند برداشت می شوند و به شاخه های ضعیف اجازه داده می شود که یک سال دیگر به رشد خود و تولید ریشه ادامه دهند و برداشت یک سال در میان (Biennial harvesting) انجام می گیرد.
با روش خوابانیدن کپه ای می توان پایه درختان میوه غیر جنسی را که قلمه های آنها سخت ریشه زا می باشد، تکثیر نمود.
روش خوابانیدن کپه ای را می توان برای تولید پایه های مالینگ و مالینگ مرتون، پایه های گیلاس (Colt,F12/1) و دیگر درختان میوه به کار برد.
قلمه زدن
روش دیگر ازدیاد غیر جنسی پایه های درختان میوه و یا ازدیاد برخی از درختان میوه توسط قلمه های جوب نرم (Soft-wood cutting) نیمه خشبی (Semi-hard wood cutting) و قلمه های خشبی (Hard-wood cutting) می باشد.
در تکثیر پایه های درختان میوه و یا درختان میوه ای که بدون استفاده از پایه تکثیر می شوند و روی ریشه خود (Own-root) قرار دارند می توان ار روش قلمه زدن استفاده کرد.
قلمه درختان میوه را از لحاظ ریشه زایی می توان به دو گروه تقسیم کرد که شامل قلمه های آسان ریشه زا (Easy-to-root) و قلمه های سخت ریشه زا ( Difficult-to-Root) می باشد.
قلمه های سهل ریشه زا به آسانی ریشه حاصل می کنند و مشکلی در ریشه زایی آنها وجود ندارد. این نوع قلمه ها حاوی عوامل موثر در ریشه زایی نظیر عوامل کمکی ریشه زایی (Roothing cofactors) و اکسین طبیعی می باشند.
عوامل کمکی ریشه زایی نظیر کاتکول (Catechol) اسید کلروجینیک (Chlorogenic acid) ترپنوئیدهای اکسید شده (Oxygenated terpenoids) و ترکیبات فنولی (Phenolic compounds) بوده و به ترکیبات تعاون اکسین معروف می باشند.
قلمه های سخت ریشه زا را به دو گروه می توان تقسیم کرد. قلمه هایی که عوامل کمکی ریشه زایی دارند اما اکسین طبیعی آنها کمتر است و قلمه هایی که عوامل کمکی ریشه زایی ندارند. در قلمه هایی که عوامل کمکی ریشه زایی دارند اما اکسین طبیعی آنها کمتر است می توان از کاشت، قلمه ها را توسط تیمار با مشتقات مصنوعی اکسین و کشت آنها در بستری که گرمای تحتانی (Bottom heat) دارد، ریشه دار نمود. برای این منظور می توان از مشتقات اکسین همچون IAA, IBA و NAA استفاده کرد.
استفاده از IBA رایج تر بوده و در ریشه زایی موثر می باشد. غیظت مورد استفاده این هورمون می تواند نسبت به گونه گیاهی و نوع قلمه، محلول رقیق و یا غلیظ باشد. محلول های رقیق IBA بین 200-20 میلی گرم در لیتر بوده و قسمت پایین قلمه به مدت 24 ساعت داخل محلول قرار می گیرد. محلول غلیظ IBA بین 10000-2000 میلی گرم در لیتر بوده و قسمت پایین قلمه ها به مدت 5 ثانیه داخل محلول فرو برده می شود که آن را فرو بردن سریع (Quick-Dip) می نامند.
در قلمه های سخت ریشه زایی که فاقد عوامل کمکی ریشه زایی می باشند، اکسین تجاری موثر نبوده این نوع قلمه ها فاقد قدرت ریشه زایی هستند.
ریشه های نابجای تشکیل شده در قلمه، یا در اثر زخم (Wound roots) و یا منشاء ریشه های از پیش تشکیل شده (آغازه های نهفته (Preformed roots (Latent root initials)) دارند.
در اثر زخمی که روی قلمه حاصل می شود، ابتدا بافت مرده و چوب پنبه ای در سطح زخم حاصل می شود و سلول های زیر آن شروع به تقسیم نموده و بافت پینه به وجود می آید و ریشه ها از سلول هایی که نزدیک لایه زاینده قرار دارند و از آوندهای آبکش ثانویه متمایز شده اند، حاصل می شوند.
ریشه های از پیش تشکیل شده بر روی ساقه، بیرون می آیند و ریشهزایی این نوع قلمه ها نظیر انگور فرنگی آسان می باشد.
در اکثرا گیاهان، تشکیل بافت پینه (Callus) و ریشه مستقل از یکدیگر بوده و غالبا پیدایش آنها همزمان می باشد. علیرغم این موضوع در برخی قلمه ها تشکیل بافت پینه پیش نیاز تشکیل ریشه نابجا می باشد و ریشه ها از بافت پینه منشاء می گیرند مثل کاج و عشقه.
کاربرد مشتقات مصنوعی اکسین برای قلمه هایی که ریشه های از پیش تشکیل شده ندارند به ویژه در مرحله ریشه القایی (Rood induction) موثر واقع می گردد. مراحل مختلف تشکیل ریشه های نابجا در قلمه های تهیه شده شامل غیر اختصاصی شدن سلول ها (Dedifferentiation)(واتمایزی) تشکیل آغازنده ریشه (Root initial) (تمایز) و تشکیل سر آغازنده های ریشه (Root primordial) می باشد.
عوامل موثر در ریشه زایی قلمه ها
شرایط فیزیولوژیکی گیاه مادری
وجود مواد غذایی کافی در گیاه مادری مثل کربوهیدرات ها، ازت، پتاسیم، کلسیم، منیزیم، و فسفر در ریه زایی قلمه هایی که از آنها تیه می شود تاثیر بسزایی دارد.
حلقه برداری قبل از تهیه قلمه موجب تجمع بیشتر کریوهیدرات در شاخه ها و افزایش ریشه زایی می شود.
کمبود روی (Zn) در پایه های مادری موجب کاهش آغاز گر اکسین یعنی اسید آمینه تریپتوفان گردیده و ریشه زایی در این نوع شاخه ها کاهش می یابد.
در طی زمستان هرس شدید پایه های مادری موجب تحریک رشد شاخه ها در فصل آتی می شود و قلمه های این نوع شاخه ها بیشتر از شاخه های هرس نشده ریشه حاصل می کنند.
عاری بودن پایه های مادری از آفات و امراض
قلمه ها باید از پایه های مادری که فاقد آفات و امراض هستند، تهیه شوند. به ویژه عاری بودن پایه های مادری از امراض ویروسی شرط اساسی می باشد.
سن گیاه مادری
طبق نتایج تحقیقات به دست آمده، سن گیاه مادری در ریشه زایی قلمه ها موثر می باشد. برای تهیه قلمه باید از پایه های مادری جوان استفاده نمود. زیرا در پایه های مسن میزان ترکیبات بازدارنده افزایش می یابد.
نوع چوب انتخاب شده
نوع چوب انتخاب شده در ریشه زایی قلمه ها اثر بارزی دارد. از درختان سخت ریشه زا قلمه های چوب نرم و نیمه خشبی در اواسط و یا اواخر بهار تهیه می شود. اما از درختان میوه، آسان ریشه زا می توان قلمه های خشبی در دوره خواب گیاه، تهیه نمود.
در ضمن از درختان سخت ریشه زا برای تهیه قلمه از شاخه های رویشی که فاقد گل و میوه هستند استفاده می شود. زیرا قلمه هایی که حاوی اندام های زایشی هستند، دارای مواد بازدارنده ریشه زایی می باشند.
پایین شاخه مناسب ترین قسمت برای تهیه قلمه می باشد زیرا به اندازه کافی حاوی کربوهیدرات بوده و ظرفیت ریشه دهی بیشتری را دارد.
قلمه های تهیه شده از شاخه های نزدیک طوقه که به قسمت ریشه گیاه مادری نزدیک است، ریشه زایی بیشتری از شاخه های بالای گیاه مادری دارند. زیرا نزدیک طوقه حالت نونهالی را دارد و در ضمن عامل محرک ریشه نابجا که از ریشه گیاه منشاء می گیرد، سبب افزایش ریشه دهی قلمه می شود.
شرایط محیط کشت
دمای محیط کشت برای ریشه زایی قلمه ها در طول روز 27_21 درجه سانتی گراد و در طی شب به مدت 15 درجه سانتی گراد تنظیم می شود.
شدت نور کمتر و رطوبت نسبی کافی در محیط کشت قلمه ها از شرایط مورد لزوم می باشد. شرایط روز بلندی موجب افزایش تجمع کربوهیدرات و افزایش ریشه دهی می شود.
در قلمه های سخت ریشه زا ایجاد پاگرما (Base heat) توسط لوله های آب گرم در قسمت پایین بستر موجب فعال شدن عوامل کمکی ریشه زایی و آغازیدن ریشه (Root initiation) می شود.
محیط کشت باید فاقد آفات و امراض، نفوذ برای اکسیژن و قدرت نگهداری آب کافی باشد. برای این منظور از ماسه بادی و یا مخلوط ماسه بادی و پرلیت استفاده می شود.
در قلمه های سخت ریشه زا که از چوب نرم و یا نیمه خشبی در طی فصل رشد تهیه می شوند وجود برگ بر روی قلمه، در ریشه زایی تاثیر فراوانی دارد.
برای حفظ طراوت و شاابی برگ بر روی قلمه در روی بسترهای کشت از دستگاه مه پاش (Mist system) استفاده می شود.
توسط دستگاه مه پاش، آب به صورت ذرات ریز روی برگ قلمه ها پخش می شود و در نتیجه رطوبت نسبی اطراف قلمه های برگدار افزایش یافته و در ضمن دمای روی بستر کشت تقلیل می یابد.
انواع قلمه
قلمه های خشبی
قلمه های خشبی در دوره خواب گیاه تهیه می شود. قلمه های تهیه شده کاملا چوبی شده و خشبی می باشند. این نوع قلمه ها از درختان میوه که سهل ریشه زا هستند، تهیه می شود. می توان از پایه های سیب (M27, MM111, MM106, M26) پایه های آلو، پایه های به، پایه Marianna 2624 پایه آلوی میروبالان (Mirobalan)، و پایه های انگور امریکایی نظیر 99R و 110R و در ضمن برای ازدیاد درختان میوه همچون انگور، توت، انجیر، فندق و کیوی فروت قلمه خشبی تهیه نمود.
قلمه های نیمه خشبی و چوب نرم
این نوع قلمه ها از درختان میوه سخت ریشه زا تهیه می شود. قلمه های چوب نرم تقریبا در اواسط بهار و قلمه های نیمه خشبی در اواخر بهار تهیه می شود.
برای ریشه زایی بیشتر قلمه های سخت ریشه زا، تیمار آنها توسط مشتقات مصنوعی اکسین، ایجاد پاگرمایی در بستر کشت و وجود برگ بر روی قلمه در ریشه زایی آنها تاثیر دارد.
این نوع قلمه ها را می توان از Colt ، آلوی ماریانا، آلوی میروبالان، زیتون، مرکبات، پایه GF677 و آلبالو تلخ تهیه نمود.
در برخی گیاهان نظیر پایه سیب M9 ، اتیوله کردن (Etiolation) شاخه ها به مدت یک ماه قبل از تهیه قلمه در ریشه زایی آنها تاثیر مثبت دارد.
از M26، M27، MM111، MM106 و نیز از پاپایا (خربزه درختی) می توان قلمه های چوب نرم تهیه نمود.
پیوند
پیوند یکی دیگر از روش های ازدیاد غیر جنسی درختان میوه است که با اتصال دو قطعه از بافت زنده گیاه منجر به تشکیل یک گیاه مستقل می گردد.
قطعه ای که ریشه حاصل می کند و وظیفه جذب آب و مواد غذایی را به عهده دارد پایه (Root stock) و قطعه روی آن که قسمتی از تنه و تاج درخت را به وجود می آورد پیوندک (Scion) نام دارد.
علل پیوند در درختان میوه
علل مختلفی موجب می شود تا ازدیاد دهندگان برای تولید درختان میوه از روش پیوند استفاده کنند. برخی از علل به شرح ذیل می باشد:
_ تکثیر کلون هایی که ازدیاد جنسی آنها موجب تفرق صفات می گردد. یعنی بذر این نوع درختان میوه در صورت ازدیاد، گیاهانی که شبیه پایه مادری نمی باشند تولید می کنند.
- تکثیر کلون هایی که به روش های دیگر ازدیاد غیر جنسی، مثل قلمه زدن قابل ازدیاد نمی باشند.
- تکثیر کلون های اصلاح شده درختان میوه برای تغییر صفات آنها.
- زود بارور شدن درختان میوه.
- استفاده از مزایای پایه درختان میوه در شرایط مختلف اقلیمی خاک و اهداف دیگر همچون پاکوتاه کردن درختان میوه.
محدوده پیوند
عمل پیوند در گیاهانی که دارای لایه کامبیوم آوندساز هستند، امکان پذیر می باشد. با توجه به این موضوع در زیر شاخه بازدانگان و رده گیاهان دو لپه که حاوی لایه کامبیوم می باشند می توان عمل پیوند انجام داد. پیوند بین تیره های مختلف درختان میوه امکان پذیر نمی باشد.
پیوند بین جنس های مختلف تیره بسیار محدود است. از جنس های مختلف یک تیره که قابل پیوند می باشند می توان به نارنج سه برگ (Poncirus) به عنوان پایه برای مرکبات(Citrus) و پایه به(Cydonia) برای گلابی(Pyrus) اشاره نمود.
پیوند بین گونههای مختلف یک جنس گاهی موفقیت آمیز نیست. برای مثال پایه های بادام برای زردآلو که هر دو از یک جنس هستند می تواند ناسازگاری حاصل کند.
پیوند بین ارقام مختلف یک گونه و در ضمن پیوند بین کلون های مختلف یک رقم موفقیت آمیز باشد.
رعایت نکات مورد لزوم در عمل پیوند
از نکات نهم در رعایت عمل پیوند، همبر شدن لایه های کامبیوم پایه و پیوندک می باشد.
زیرا اولین ارتباط بین پایه و پیوندک از طریق اتصال کامبیوم آنها صورت میگیرد.
سازگار بودن پایه و پیوندک و رعایت اصول سیستماتیک گیاهی و خویشاوندی بین پایه و پیوندک و همچنین عاری بودن آنها از امراض ویروسی از عوامل مورد لزوم می باشد.
آماده بودن شرایط فیزیولوژیکی پایه و پیوندک در حین عمل پیوند الزامی می باشد. برای این منظور معمولا پیوند شاخه در مناطقی که زمستان های سرد ندارد در شهریور ماه و در مناطقی که دارای زمستان های سرد و یخبندان می باشند از اواسط اسفند تا اردیبهشت ماه انجام میگیرد. مناسب ترین زمان پیوند جوانه اواسط خرداد می باشد.
بستن محل زخم بعد از عمل پیوند ضروری بوده در پیوند های جوانه برای بستن زخم از نخ و یا نوار پیوند و در پیوند های شاخ از چسب پیوند استفاده می شود.
رعایت قطب گرایی در عمل پیوند ضروری بوده و برای این منظور قسمت نزدیک به طوقه پیوندک به انتهای دور از طوقه پایه متصل می شود.
انواع پایه های پیوندی
برای انجام عمل پیوند از پایه های بذری و یا کلونی استفاده می شود. درختان میوه ای که روی پایه های بذری پیوند می شوند از رشد قوی برخوردار هستند و تاج وسیع حاصل می کنند و این نوع درختان میوه را درختان استاندارد و باغاتی که دارای درختان استاندارد هستند، باغات استاندارد نامیده می شوند.
امروزه برای افزایش سطح باروری از سیستم کشت متراکم استفاده می شود. برای این منظور پایه های مورد استفاده، کلونی (غیر جنسی) بوده و رشد کمتری دارد. در نتیجه تعداد نهال کاشته شده در واحد سطح بیشتر بوده و میزان عملکرد در واحد سطح افزایش می یابد.
برای مثال در باغات استاندارد سیب 200-185 اصله درخت در هر هکتار کاشته می شود و میزان عملکرد در واحد سطح در حدود 25-30 تن در هکتار می باشد. در حالی که روی پایه های M9 می توان به تعداد 1500 عدد نهال کاشته و میزان عملکرد می تواند به 100 تن در هکتار برسد.
در سیستم کشت متراکم فاصله درختان میوه از هم کمتر بوده، هرس، مبارزه یبا آفات و امراض، برداشت محصول و استفاده بهینه از وسایل مکانیزه به راحتی انجام می گیرد و در ضمن درختان پاکوتاه که روی پایه های کلونی از جمله مالینگ و مالینگ مرتون(MM106, M26, M27, M9)، اB9 , O برای سیب، پایه های Colt و GF677 برای هلو که ویژگی پاکوتاهی دارند از طریق خوابانیدن شاخه و یا ریشه دار کردن قلمه ها حاصل می شوند.
از پایه های بذور غیر جنسی نیز در برخی از درختان میوه استفاده به عمل می آید. بذور نامیزه(Apomict) در اثر پدیده نامیزیدن(Apomixis) حاصل می شوند و دارای جنین های غیر جنسی بوده کو در نتیجه نهال هایی که از این نوع جنین ها حاصل می شوند کاملا شبیه پایه مادر می باشند و سریع الرشد هستند.
انواع پیوند در درختان میوه
از پیوند های جوانه که پیوندک شامل قسمتی از پوست و جوانه شاخه یک ساله می باشد.
با روش های مختلف از جمله پیوند شکمی، وصله ای، لوله ای و قاشی روی پایه 1 الی 3 ساله متصل می شود. اما روش معمول پیوند جوانه در درختان میوه پیوند شکمی می باشد که در نهالستان ها برای پیوند روی پایه های بذری و کلونی استفاده می شود
از پیوند های شاخه که پیوندک حاوی شاخه یک ساله همراه با 2-3 جوانه است، شامل پیوند اسکنه، نیمانیم، پوست و ترصیعی بوده، اما معمول ترین پیوند از نوع اسکنه می باشد و پایه های مورد استفاده یک ساله و یا چند ساله می باشند
سازگاری پایه و پیوندک
در صورت عدم وجود شرایط غیر طبیعی و رعایت نکات مورد لزوم، بین پایه و پیوندک ارتباط کامل برقرار می شود. این ارتباط ابتدا بین لایه های کامبیوم پایه و پیوندک ایجاد شده، سپس آوندهای آبکش و چوب و در نهایت قسمت های دیگر با همدیگر ارتباط برقرار میکنند.
اما عدم رعایت نکات مورد لزوم از جمله خویشاوندی دور بین پایه و پیوندک، ریخت متفاوت پایه و پیوندک، عادت رشد متفاوت پایه و پیوندک، سنتز ررخی ترکیبات شیمیایی از طرف پایه و پیوندک، وجود امراص ویروسی در پایه و پیوندک، انتخاب غلط پیوند و محل پیوند، عدم توازن مواد غذایی در پایه و پیوندک از جمله علل ناسازگاری بین پایه و پیوندک می باشد.
در صورت وجود ناسازگاری علایمی هچون عدم جوش خوردن پیوند، اختلاف رشد قطری بین پایه و پیوندک، ظهور خط سیاه در محل پیوند، تجمع نشاسته در محل بالای پیوند، شکستگی در اتصال آوندی کامبیوم، رشد ضعیف پایه و پیوندک، تورم در محل پیوند، رشد افقی شاخه در پیوندک، ریزش زود هنگام برگ ها و خشک شدن شاخه ها مشاهده می شود.
به طور کلی انواع ناسازگاری پیوند درختان میوه را می توان به دو گروه ذیل تقسیم نمود:
ناسازگاری موضعی (Localized incompatibility)
ناسازگاری موضعی در اثر ساختار متفاوت پایه و پیوندک بوده و از خویشاوندی دور، بین پایه و پیوندک ناشی می گردد.
در اثر این نوع ناسازگاری معمولا بین بافت کامبیوم، آوند های آبکش و چوب پایه و پیوندک ناحیه های منقطع حاصل می گردد و در انتقال مواد غذایی بین پایه و پیوندک اختلال ایجاد می شود و یا در قسمت بالای محل پیوند نشاسته تجمع می یابد. برای مثال روی پایه های به برخی از ارقام گلابی همچون بارتلت یا ویلیامز (Williams) ناسازگاری موضعی نشان می دهند.
برای بر طرف کردن ناسازگاری موضعی در برخی از موارد از میان پایه (Interstock) استفاده می شود. برای برطرف کردن ناسازگاری موضعی بین به و گلابی ویلیامز از گلابی Old home به عنوان میان پایه استفاده می شود. این نوع پیوند را که از میان پایه استفاده می شود، پیوند مضاعف(Double graffing) می نامند. میان پایه علاوه بر این که برای رفع ناسازگاری موضعی به کار می رود در ضمن هدف دیگراز کاربرد میان پایه می تواند در مواردی باشد که ویژگی خاص آن در پایه و پیوندک نباشد.
ناسازگاری منتقل شونده(Ttranslocated incompatibility)
در ناسازگاری شونده عامل ناسازگاری نظیر امراض ویروسی، میکوپلاسماها و ترکیبات شیمیایی از پایه و پیوندک و یا بر عکس از پیوندک به پایه منتقل می شود. در صورت حساسیت پایه و پیوندک علایم ناسازگاری بروز می کند. برای مثال در صورت آلوده بودن پیوندک های پرتقال به ویروس زوال فوری(Quick decline) که پایه های نارنج (C.aurantium) به آن حساسیت دارند، علایم ناسازگاری ظاهر می شود.
در صورت آلوده بودن گلابی بارتلت (Bartlett) به ویروس که روی پایه های p.pyrifolia پیوند زده می شود علامت ناسازگاری که زوال فوری گلابی (Paer decline) نام دارد در پایه ایجاد می شود.
آلوده بودن پایه های ماریانا (Marianna 2624) به ویروس موجب حساسیت بادام Nonpariel گردیده و در محل پیوند خط قهوه ای حاصل شده و آوندها تحلیل می روند.
آلوده شدن پایه های گردوی سیاه کالیفرنیای شمالی (J. hindsii) توسط پیوندک های گردوی ایرانی (J. Regia) موجب بروز عارضه خط سیاه در محل پیوند گردیده بعد از 15-20 سال منجر به خشک شدن درخت می شود. این نوع ناسازگاری را تاخیردار (Delayed incompatibility) نیز می نامند.
برای برطرف کردن ناسازگاری منتقل شونده استفاده از میان پایه تاثیری در جلوگیری از ناسازگاری ندارد.
برای جلوگیری از ناسازگاری منتقل شونده خودداری از پیوند و استفاده از پایه و پیوندک های عاری از عوامل بیماریزا ضروری می باشد.
پایه های مناسب برای ایجاد پاکوتاهی
امروزه برای ایجاد سیستم کشت متراکم (High density planting system) که موجب افزایش سطح باردهی در واحد سطح می گردد، از درختان پاکوتاه میوه استفاده می شود.
در ضمن چنانکه قبلا نیز ذکر گردید زود به با نشستن درختان میوه، امکان استفاده از وسایل مکانیزه در باغات میوه، برداشت آسانتر میوه، کنترل آفات و امراض، راحت بودن تدابیر زراعی از جمله هرس درختان میوه از مزایای سیستم کشت متراکم می باشد.
در احداث این نوع باغات برای هدایت درختان میوه از پایه های بتونی که در فواصل ردیف های کشت نصب می شود و با سیم کشی در طول ردیف های کشت، درختان میوه را روی سیم ها هدایت می کنند. روش های هدایت درختان پاکوتاه روی سیم های گالوانیزه که در طول ردیف های کشت قرار دارند می تواند به صورت پنجه ای، پرچین و بادبزنی باشد. در برخی از درختان میوه پاکوتاه نیاز به قیم نمی باشد.
یکی از روش های پاکوتاه کردن درختان میوه استفاده از پایه های پاکوتاه کننده می باشد. پایه های O3, B9, M27, M26, M9, M8 و Northern spy از پایه های بسیار پاکوتاه و پاکوتاه برای سیب بشمار می آیند.
برای پاکوتاه کردن ارقام مختلف گلابی از پایه های پاکوتاه به همچون QC, QA استفاده می شود.
از پایه های GF677 (هلو×بادام) ،Missory برای پاکوتاه کردن هلو به کار برده می شوند.
از پایه های پاکوتاه برای گیلاس می توان آلبالو، Colt, F12.1 و مازارد و آلبالو تلخ(p.Mahaleb) را نام برد.
برای پاکوتاهی درختان بادام می توان از پایه هایGF677 و یاGF557 (بادام×شلیل)، آلوی ماریانا2624 استفاده کرد.
شناسایی برخی از پایه های درختان میوه
پایه های سیب
پایه های مختلف بذری و کلونی برای ارقام مختلف سیب به کار می رود که برخی از آنها به شرح ذیل می باشد:
پایه های بذری(Seedling rootstocks)
از پایه های معمول درختان سیب،پایه های بذری می باشند که معمولا از بذور سیب دلیشیز(Delicious) استفاده می شود و در نتیجه درختان بوجود آمده در روی پایه های بذری رشد زیاد دارند و درختان استاندارد حاصل میکنند.
پایه های مالینگ(Malling)
این پایه ها به طور کلی حساس به شته مومی می باشند. از پایه های بسیار ضعیف این گروه M27, M8, از پایه های ضعیف M9, M26, پایه های نیمه قوی M3, M4, M2, M7 می باشند.
پایه های کلونی سیب میشیگان(MAC)
این پایه ها از گرد افشانی آزاد پایه های مالینگ، آلنارپ2(Alnarp 2) و روبوستا5 جمع آوری شده اند. این پایه ها شامل MAC1 (شبیه پایه M7) ، MAC9 (شبیه پایه M9)، MAC24 (شبیه پایه MM111)، MAC26 (کمی بزرگتر از M9) می باشند.
پایه های مالینگ مرتون(Malling Merton(MM))
این پایه ها از دورگیری پایه های مالینگ و نورسون اسپای(Northern spy) حاصل شده اند و مقاوم به شته مومی هستند. از میان این پایه ها MM104 ,MM106,MM109 و MM111 سازگاری خوبی با ارقام مختلف سیب دارند. پایه MM104 زود بارده بوده و استقرار خوبی دارد و از پایه های نیمه پاکوتاه به شمار می آید.
پایه های بودآگوسکی(Budagovesky)
B9 که دو رگ M9* Budagovesky است، پایه پاکوتاه و مقاوم به سرما و پوسیدگی طوقه بوده اما همانند M9 حساس به بیماری آتشک و شته مومی و ریشه های شکننده دارد. بیماری آتشک(Fire blight) ناشی از باکتری اروینیا(Erwinia) می باشد و قارچ فیتوفترا(Phytophtora) سبب پوسیدگی طوقه(Collar rot) می گردد.
پایه های اوتاوا(Ottawa)
پایه های اوتاوا شامل سری های هیبرید بذری و سری پایه های کلونی می باشند. از بین پایه های O4 عملکرد خوبی دارد.
پایه های گلابی
از پایه های به اصلاح شده که شامل QA ،QB و QC میباشند به عنوان پایه های پاکوتاه کننده برای گلابی استفاده می شود.در ضمن از پایه های بذری نیز میتوان استفاده کرد.در این صورت درختان تنومند با رشد زیاد حاصل میشود.
پایه های هلو
از پایه های کلونی GF677 (هیبرید بادام*هلو) که مقاوم به کلروز ناشی از آهن میباشد،برای هلو استفاده میشود.در خاک های زهکشی شده با بافت لومی شنی از پایه های بذری هلو استفاده به عمل می آید.
پایه های گیلاس و آلبالو
از پایه های گیلاس میتوان به پایه های بذری گیلاس1،آلبالو2،محلب3،مازارد(گیلاس وحشی)4، پایه های کلونی Colt (P.pseudocerasus*Prunus avium) و F12/1 اشاره نمود.پایه های بذری گیلاس درختان تنومند تولید می کنند و مناسب خاک های زهکشی شده می باشند.در خاک های سنگین از پایه های مازارد استفاده می شود.پایه محلب برای خاک های شنی، آهکی و خشک مناسب است و پایه های نیمه قوی بشمار می آید. پایه F12/1 موجب کاهش بیماری شانکر باکتریایی در تنه گیلاس های حساس می گردد و با ارقام گیلاس و آلبالو سازگار بوده و در انواع خاک ها مقاوم است، اما به گال طوقه حساس می باشد. پایه Colt نیمه پا کوتاه می باشد، اما فصل رشد آن طولانی بوده و برگ های خود را دیرتر میریزد.
پایه های بادام
پایه های بذری بادام مقاوم به خاک های آهکی بوده و در مناطق دیم مورد استفاده قرار می گیرند. معمولا از بذرهای بادام تلخ برای این منظور استفاده می شود. در زمین های مرطوب و زهکشی نشده این پایه ها حساس می باشند. از پایه های بذری هلو نیز به عنوان پایه برای بادام استفاده می شود و درختان پیوند شده رشد بیشتری دارند. از هیبریدهای بادام و هلو مثل GF677 نیز برای بادام و هلو استفاده می شود. پایه GF677 مقاوم به خاک های آهکی وکلروز آهن و مقاوم به خاک های خشک نیز می باشد. پایه GF557 که هیبرید بادام * شلیل است به نماتد زگیل مقاوم می باشد. آلوی ماریانا(Marianna 2624) را نیز به عنوان پایه در خاک های سنگین و مرطوب می توان استفاده کرد. این پایه مقاوم به آرمیلاریا می باشد. از آلوی میروبالان(Cerasifera) در خاک های سنگین با زهکشی ضعیف برای بادام استفاده می شود. پایه های زردآلو علایم ناسازگاری با بادام نشان می دهند.
پایه های زردآلو
اکثرا از پایه های بذری زردآلو(Prunus armeniaca) به عنوان پایه استفاده می شود و پایه های دیگر ناسازگای منتقل شونده، نشان می دهند. برای مثال زردآلوی پیوند شده روی پایه های میروبالان این علایم را نشان می دهند و نشاسته تولید شده در برگ ها به سوی ریشه ها منتقل نمی شوند. پایه های بذری زردآلو به خاک های آهکی مقاوم هستند اما پایه های بذری هلو کلروز نشان می دهند. از پایه های هلو در باغاتی که آبیاری می شوند، استفاده می گردد.
پایه های مرکبات
تیره مرکبات دارای سه جنس مهم به نام سیتروس(Citrus)، پونسیروس(Poncirus) و فورچونلا(Fortunella) می باشند. لیموی خارکی پایه مناسب برای مناطق گرم و مرطوب با خاک های شنی می باشد و به خشکی متخمل است. پیوندک روی این پایه زودتر به مخصول دهی می رسند. این پایه برای پرتقال، گریپ فروت و لیمو مناسب بوده اما میوه های نارنگی در روی این پایه، پوست ضخیم و آب کمتر خاصل می کنند. پایه لیموی خارکی مقاوم به بیماری تریستزا(Teristeza) می باشد. پایه های بذری پرتقال به خشکی، فیتوفترا و گموز(Gummosis) حساس بوده اما مقاوم به بیماری تریستیزا می باشند. پایه های نارنج در مناطقی که بیماری تریستزا وجود نداشته باشد، یک پایه معمول می باشد. قدرت رشد این پایه متوسط بوده و ارقامی که روی آن پیوند زده می شوند مواد جامد مخلول و اسیدیته و و یتامین C بالا دارند. نارنج به پوسیدگی، فیتوفترا و گموز مقاوم است اما به بیماری تریستزا حساس می باشد. قارچ های مضر خاک به ویژه فیتوفترا موجب بروز عارضه گموز می شوند و در نتیجه بافت های محل پیوند پوسیده می شوند. رطوبت زیاد خاک، قرار گرفتن مخل پیوند در زیر خاک، کمبود دما در اوایل بهار از عوامل تشدید کننده این بیماری می باشند.
پایه سیترنج(Citrange) از دورگ نارنج سه برگ و پرتقال و پایه سیترملو(Citrumelo) از دورگ نارنج سه برگ و گریپ فروت خاصل شده اند و از طریق بذر تکثیر می یابند. برخی از پایه ها موجب افزایش کیفیت میوه مرکباتی که روی آنها پیوند می شوند، گردیده است اما به طور کلی این پایه ها از کارآیی ضعیفی برخوردار هستند. پایه های سیترنج به خاک های شور و آهکی و امراض ویروسی خساس می باشند و مقامت آنها به سرما هم اندازه نارنج سه برگ نمی باشد. نارنگی کلئوپترا(Cleopatra mandarin) از پایه های مرکبات بوده و به بیماری تریستزا، خاک های آهکی، نمکی و سرما مقاوم است. درختان پیوند شده روی نارنگی کلئوپترا تاج وسیع حاصل می کنند و دیر به محصول می روند و اندازه میوه کوچک می شود. نارنج سه برگ(Poncirus trifoliata) نیز از پایه های مرکبات به شمار می آید. نارنج سه برگ مقاوم به خاک های اسیدی و سرما می باشد. نهال های بذری آن خاردار و راست بوده و خاصیت چند جنینی فراوان دارند. در خاک های سبک، درختان مرکبات بر روی این پایه پاکوتاه هستند. میوه های مرکبات روی پایه نارنج سه برگ بزرگتر اما با کیفیت پایین آب میوه گزارش شده است. نارنج سه برگ به فیتوفترا و نماتد مرکبات نیز مقاوم است.
پایه های گردو
پایه های بذری گردوی سیاه کالیفرنیای شمالی(Juglans hindsii) معمولترین پایه برای گردوی ایرانی(Juglans regia) در کالیفرنیا است. این پایه برای مناطقی که دارای خاک های حاصل خیز، عمیق، عاری از فیتوفترا، نماتد زخم ریشه و بیماری خط سیاه باشد، توصیه می شود. گردوی ایرانی مستعد آلودگی سیستمیک بیماری خط سیاه است که عامل این بیماری ویروس پیچیدگی برگ گیلاس می باشد. این بیماری می تواند از طریق ساقه وارد پایه پارادوکس و یا گردوی سیاه کالیفرنیای شمالی شود و در پایه در اثر حساسیت،یک لایه نازک از سلول ها از بین می رود و موجب ایجاد یک خط سیاه در محل پیوند می گردد. پایه گردوی ایرانی توسط بذر تکثیر می شود و مورد استفاده در باغات گردو می باشد. این پایه به خاک های آهکی حساس بوده و کلروز آهن نشان می دهد. در ضمن پایه گردوی ایرانی به غرقابی و شوری، گال ریشه و زخم ریشه نیز حساس می باشد. پایه گردوی سیاه شرقی(Juglans nigra) به نماتدها، آرمیلاریا، فیتوفترا و گال یقه مقاوم بوده و زودتر به دوره باروری می رسد، اما به بیماری خط سیاه حساس می باشد. این پایه نسبت به پایه های دیگر اثر کوتاهی دارد. پایه گردوی سیاه به خاک های آهکی حساس است. پایه پارادوکس(Paradox(J.hindsii*J.regria)) موجب ریزش گل ها می شود و اندازه میوه ها حد واسط بوده اما به فیتوفترا و نماتد مقاوم است.
پایه های انگور
ارقام تجاری انگور که منشا اروپایی دارند از گونه Vitis vinifera L بوده و قلمه های خشبی آنها به راحتی ریشه دار می شوند و در مناطقی که حشره فیلوکسرا(Phylloxera) موجود نباشد، تاکستان ها از قلمه های ریشه دار شده انگور اروپایی احداث می شوند. اما در مناطق آلوده به فیلوکسرا که ارقام انگور اروپایی حساس هستند، از انگورهای امریکایی به عنوان پایه استفاده می شود. منشاء پایه های آمریکایی که مقاوم به فیلوکسرا هستند، V.riparia ، V.rupestris و V.berlandieri می باشند، اما مقاومت V.labrusca به فیلوکسرا کمتر است. پایه های V.berlandieri به خاک های آهکی مقاوم است، پایه B 41 که از تلاقی Berlandieri*Vinifera حاصل شده، به خاک های آهکی مقاوم است. از پایه های مقاوم به نماتد می توان به V.champini اشاره کرد. پایه های مقاوم به خشکی و شوری منشاء V.rupestris دارند.
پایه های 110R و 140Ru بیشترین مقاومت را در برابر خشکی دارند. در خاک های سنگین V.champini مقاومت بهتری دارد. در خاک های شنی، پایه های V.rupestris توصیه می شود.
پایه های پسته
برای پسته می توان از گونه های بنه یا پاتلانقوش(Pistacia mutica)، خنجک(P.khinjuk) و پسته معمولی(P.vera) استفاده کرد. بهترین نتیجه از پایه های پسته معمولی گرفته شده است. پیوند شکمی واژگون(معکوس) و یا لوله ای در پیوند پسته نتیجه رضایت بخش دارد.
پاجوش
یکی از روش های دیگر ازدیاد غیر جنسی درختان ميوه استفاده از پاجوش گیاهان می باشد شاخه های انشعاب یافته از تنه گیاهان که در نزدیک طوقه قرار دارند، تنه جوش و یا ساقه جوش(Off-shoot) نامیده می شوند و احتمال دارد فاقد ریشه باشند . برای تولید ریشه نا بجا در این شاخه ها ابتدا با ایجاد کپه خاک در اطراف پایه مادری اقدام به ریشه دار کردن آنها می کنند . پس شاخه های ریشه دار را از پای مادری جدا نموده و به عنوان گیاه جدید مورد استفاده قرار می دهند . روش معمول ازدیاد خرما توسط تنه جوش های اطراف پایه مادری می باشد برای این منظور به اطراف پایه مادری خاک می دهند تا تنه جوش ها، ریشه دار شوند وو بعد از 3-4 سال آنها را با ایجاد گودال از پایه مادر جدا می کنند. هر تنه جوش هنگام جدا شدن از پایه مادر 4۰ - ۲۰ کیلوگرم وزن داشته و ارتفاع آن به ۹۰-۷۵ سانتیمتر می رسد. در ازدیاد آناناس علاوه بر پاجوش های اطراف تنه Ground sucker)) می توان از پاجوش های تاج میوه(Crown sucker) و پاجوش های روی دم میوه (Slip )که در اصل تنه جوش بشمار می آیند، استفاده کرد. برخی از درختان میوه دیگر نظیر موز، زیتون، فندوق، به گوجه، آلبالو، توت سیاه و تمشک قرمز را می توان ز طریق ریشه جوش (Sucker )که از جوانه های نابجای روی ریشه حاصل می شوند، ازدیاد داد.