خرید نهال

امور نمایندگی ها

محوطه و فضای سبز

گلهای آپارتمانی و زینتی

نهال های غیر مثمر

نهال های مثمر

رده بندی و معرفی مختصر گونه ها و ارقام گیلاس و آلبالو

رده بندی و معرفی مختصر گونه ها و ارقام گیلاس و آلبالو

در این قسمت توضیح مختصری راجع به گونه هایی از جنس پرونوس که جنبه خوراکی دارند و معمولا به اسم گیلاس و آلبالو شناخته شده اند ارائه شده است.

گیلاس: پرونوس آویوم لینه (پرونوس سیلوستریس ری یا کراسوس آویوم لینه (مونش))

آنچه که امروزه به نام گیلاس وجود دارد یا به طور تصادفی یا اشتباهی گیلاس نامیده شده است، اسامی محلی زیادی دارد. نام فرانسوی آن که مریزیر می باشد، بدون شک از کلمه ی مریس که در واقع یک اصطلاح بریتانیایی است گرفته شده است. نکته ی دیگری که کمتر به آن توجه می شود، منشأ این کلمه از مریکا است که واژهای فرانسوی و میوه ای است سته که پلینی از آن یاد کرده است. مازارد و ژین نیز نام هایی هستند که برای این گروه استفاده می شوند.

گیلاس، درختی خزان کننده با قامتی بزرگ است که گاهی ارتفاعش به ۲۰ متر هم می رسد. پوست درخت، نازک و براق و برگهایش بزرگ هستند. طول برگها از 5/12-5/7 سانتیمتر متغیر بوده و عرض برگها نصف این مقدار است. برگها زبر و خشن هستند و لبه هایی دندانه دار و نامنظم دارند. دمبرگ ها در گیلاس طویلند و دارای غده هایی متمایل به قرمز در نزدیکی پهنک برگ می باشند. گلها در گیلاس کاملاً سفید بوده و حدود 5/2سانتیمتر قطر دارند. این گل ها یا به صورت منفرد در محور شاخه های سال قبل و یا به طور گروهی و به صورت ۵ گل که یک جوانه ی رویشی را در یک سیخک یا شاخه ی قدیمی تر در بر گرفته اند، به وجود می آیند. در گونه های وحشی، میوه ها تا حدودی گرد هستند و رنگشان قرمز یا سیاه و اندازه شان کوچک است (قطرشان حدود ۲ سانتیمتر است).

گیلاس بومی بخش هایی از آسیا، به ویژه مناطق شمالی ایران، همچنین اکراین و سایر کشورهای قسمتهای جنوبی رشته کوه های قفقاز است. علاوه بر این، گیلاس بومی اروپا نیز میباشد و در جنوب سوئد تا یونان، ایتالیا و اسپانیا نیز یافت شده است. جوامع وحشی این میوه غالباً در مناطقی که کم آهک هستند یافت می شوند. ظاهراً این گونه از اطراف دریای خزر و دریای سیاه منشأ گرفته و از آنجا به تدریج گسترش یافته است. در ابتدا این گسترش توسط پرندگانی صورت گرفته است که میوه های این درختان را می خوردند و سپس هسته های آنها را در چینه دان خود ذخیره کرده و تا فواصلی دورتر آنها را میبردند. اما گسترش این میوه به کندی صورت می گرفت، زیرا پس از این که پرندگان مهاجر از اروپا عبور می کردند میوه ها می رسیدند و لذا انتشار این میوه به میزان زیادی بستگی به حرکت پرندگان محلی داشته است.

شواهد نشان می دهد که پراکنش این میوه و اهلی شدن آن به طور گسترده ای صورت گرفته است، زیرا امروزه در مناطق وسیعی از شمال هند، دشتهای جنوب اروپا و حتی در جزایر پراکنده از جمله جزیره ی مدیرا، به صورت وحشی یافت می شود. این که آیا این پراکنش کاملاً به پرندگان نسبت داده شود یا خیر، تا

حدودی بحث بر انگیز است. از طرف دیگر، با وجود این که احتمالا می رود گسترش این میوه، با کوچ بزرگ انسان ها در طول اروپا و آسیا در ارتباط باشد، اما بعضی از مدارک، بیانگر این هستند که در بسیاری  از نقاط، اهلی شدن این میوه بعد از عصر حجر و بعد از مهاجرت آریایی ها بوده است علاوه بر این بعضی از مؤلفین معتقدند که اولین تلاش ها در مورد کشت گیلاس مربوط به ساکنین اولیه ی دریاچه ی آلپین می باشد. به هر حال، آنچه که مستند و معتبر است، این است که قبل از دستیابی یونانیها به تمدن بزرگشان

در یونان، گیلاس از سالها قبل تحت عنوان کریس، در آلبانی برای آلبانیایی ها شناخته شده بود.

آلبالو: پرونوس آویوم (لینه)، کراسوس ولگاریس (میل)

آلبانیایی ها نام آلبالو را ویزین نامیدند و این مسأله جای بحث دارد که این کلمه آیا از نام آلمانی آلبالو، یعنی وشل گرفته شده است یا مربوط به نام ایتالیایی آن، یعنی ویسکیولو می باشد. علاوه براین، بعضی ها معتقدند که نام فرانسوی این میوه، یعنی گویجن، ریشه ی خارجی مشابهی با مورد قبلی دارد. از شواهد چنین به نظر می رسد که یونانی ها برای اولین بار آلبالو را در یونان کشت کرده اند.

این گیاه درخت کوچکی است که معمولاً به صورت یک درختچه ی خزان کننده می باشد و پاجوشهای زیادی می دهد. لذا ارقام وحشی آن موجب به وجود آمدن بیشه زارهای انبوه می شوند. برگهای آلبالو کوچکتر از برگهای گیلاسند و به صورت بیضی یا تخم مرغی شکل یا نوک تیز می باشند. که ۷-۴ سانتیمتر طول دارند و عرضشان نصف این مقدار است. لبه ی برگ های این گیاه، دو برابر برگهای گیلاس دندانه دارد و در نوک این دندانه ها، غده هایی وجود دارد که در دمبرگ نیز یافت می شوند. گل ها که به تعداد فراوان بر روی شاخه های یکساله تشکیل می شوند، سفید رنگ هستند، 5/2- 75/1سانتیمتر قطر دارند و روی دمگلی به طول ۲ سانتیمتر قرار می گیرند. میوه ها در ارقام وحشی قرمز رنگ یا متمایل به سیاه، گرد و نرم هستند و گوشتی ترش مزه دارند. مهم ترین ویژگی هایی که آلبالو و گیلاس را از هم متمایز می کنند عبارتند از:

برگها؛ که در آلبالو، بخش های پایینی اش بی برگ می باشد.

  طعم میوه؛ که در آلبالو تا حدودی تلخ یا ترش می باشد.

 شکل کاسه ی گل؛ که در آلبالو استکانی شکل است در حالی که در گیلاس کوزه ای شکل بوده و دهانه ی آن فشرده است.

دی کاندول (۱۸۸۴) نتیجه گرفت که منشاً آلبالو نیز مثل گیلاس از اطراف دریای خزر و استانبول می باشد. سایر صاحبنظران در مباحثی که پیرامون این مطلب عنوان کرده اند عقیده دارند که منشأ آلبالو بسیار وسیع تر از این حد است. لذا این دانشمندان معتقدند که منشأ این میوه از سوئیس تا دریای آدریاتیک در یک امتداد و از دریای خزر تا شمال اروپا در امتداد دیگر گسترش یافته است. اما تاکنون علت این موضوع مشخص نشده است که چرا گسترش گونه های وحشی آلبالو از نقاط منشأ در مقایسه با گیلاس کمتر است.

بعضی از مؤلفین و صاحبنظران بر این عقیده اند که آلبالو در واقع، دورگه ای است که از تلاقی گیلاس معمولی با گیلاس جراند به وجود آمده است . از طرف دیگر کولنزیکوا (۱۹۷۵) عقیده دارد که آلبالوهای بومی را می توان به دو اکوتیب تقسیم کرد:

گروه اروپای غربی: این گروه از دو گروه دیگر مقاومت سرمایی کمتری دارد، اما کیفیت خوراکی بهتری داشته و شامل ارقامی از قبیل، گریوت، اوستیم و کنتیش است.

گروه روسیه ی میانی: این گروه مقاومت سرمایی بیشتری از ارقام گروه اول دارد، اما کیفیت خوراکی شان پایین تر بوده و اندازه ی میوه هایشان کوچکتر است. میوه های این ارقام معمولا گوشتی تیره و آبدار دارند. این گروه شامل ولادیمیرز کایا و لیو بز کایا است. این آلبالوها تا مناطق دور دست، از جمله رین و بالکان گسترش یافته اند.

در این مورد با وجود این که هلینگ و ایزونی (۱۹۸۵) معتقدند که دو گروه مجزای از یکدیگر وجود ندارد،اما در عوض عقیده دارند که دامنه ی پیوسته ای از تغییرات مورفولوژیکی بین دو گروه وجود دارد.

سرمای شدید زمستانهای اکثر نقاط اروپا به این معناست که بدون شک، فرایند انتخاب طبیعی، فرم های مناسب را که گروه دوم کولنزیکوا دارند (به سرما مقاوم ترند) و احتمالا، والدشان نیز پرونوس فراتیکوزا می باشد را انتخاب می کند. در عوض، در مناطقی از اروپا که آب و هوای ملایم تری دارند، مردم برای بهبود کیفیت میوه معمولا باید ارقامی را انتخاب کنند که دارای اندازه و طعمی مناسب ترند.

آلبالوی ماراسچینو (بعضی از مؤلفین آن را پرونوس ماراسکا می نامند)، نژادی از آلبالو است که زیاد مورد توجه قرار گرفته است و به صورت وحشی در بخش هایی از یوگسلاوی که تا این اواخر، دالماتیا نام داشت یافت شده است.

زیر مجموعه ها یا گروههای گیلاس و آلبالو

در سال ۱۸۶۰، رابرت هاگ در یادداشت های خود، گونه های گیلاس و آلبالو را به هشت گروه که نژاد نامیده می شدند تقسیم کرد. این گروه ها شامل:

 بلک ژین که میوه هایی شیرین، قلبی شکل با گوشتی ترد تیره رنگ دارند.  

آمبر ژین: گیلاس با آلبالو هایی با رنگ زرد کم رنگ و طعمی شیرین، دارای گوشتی ترد، به رنگ زرد روشن و نیمه شفاف و همچنین پوستی نیمه شفافند.

هیر تز: گیلاس های شیرین تیره رنگند که دارای بعضی از خصوصیات بیگاراکس می باشد، اما از نظر آبدار بودن بافت میوه، بین نوع ذکر شده و بیگار اکس می باشند.

بیگارا کس : گیلاس هایی شیرین با رنگی روشن، پوستی تیره روشن و گوشتی تیره و ترد می باشند.

 دا ک: میوه های تیره با پوستی قرمز و آب میوه ای نیمه ترش دارد و ممکن است که دو رگه ای از گیلاس باشد.

رد داک : این نژاد با 5 گروه فوق از نظر آب میوه ی بی رنگی که دارد و پوست آن قرمز کمرنگ است تفاوت دارد که از این نظر ظاهراً مثل گوشتش نیمه شفاف است .

مورلو: شاخساره هایی بلند، ضعیف و آویزان دارد، میوه اش تیره رنگ و آب میوه ی آن نیز ترش و تیره رنگ است.

کنتیش: آلبالوهایی ترش و به رنگ قرمز کمرنگند که ارقام کنتیش و مونست مورنسی از ارقام آن هستند  جدول طبقه بندی هاگ را نشان می دهد.

در حال حاضر بسیاری از مؤلفین طرح ساده تری را پذیرفته اند که در آن، آلبالوها را به دو گروه آمارل ها و مورلو ها تقسیم بندی می کنند. آمارل ها ارقامی هستند که میوه هایی به رنگ قرمز با انتهایی پخش و آبمیوه ای بی رنگ دارند (مانند رقم مونت مورنسی). این گروه، همان گروه کنتیش یا کریزیر کومون است. در مقابل، مورلوها یا گریوت ها، میوه هایی تیره و کروی داشته و آبمیوه شان نیز تیره است (مانند رقم شاتن مورلو). لينه از اين دو گروه با عنوان پرونوس کراسوس کاپرونيکا (آمارل ها) و پرونوس آسترا (مورلوها) یاد کرده است. احتمال دارد که اسم آمارل ها از کلمه ی مشابه آن در لاتین که به معنی تلخ است گرفته شده  باشد، درحالی که گفته می شود، مورلو از یک کلمه ی ایتالیایی به معنی سیاه و گریوت از یک کلمه ی

فرانسوی به معنی تیره گرفته شده اند.

جدول:  زیرمجموعه های گیلاس و آلبالو برطبق مدل هاگ

ژین ها (شامل تمام انواع گیلاس)

میوه متوسط، قلبی شکل و دارای گوشتی ترد و آبکی است. این زیر مجموعه به دوبخش تقسیم می شود  الف) بلک ژین، دارای گوشتی تیره و آبمیوهای رنگی است؛ مانند ارقام نایتز، ارلی بلک و واترلو)

ب)آمبرژین: دارای گوشتی کمرنگ و آبمیوه ای بیرنگ است؛ مانند ارقام ارلی آمبر و اوهایوبیوتی

 میوه قلبی شکل و دارای گوشتی نیمه ترد، سفت و غیر قابل انعطاف است.

الف) هیرت: دارای گوشتی تیره و آبمیوه ای رنگی است مانند ارقام بلکه تارترین و بوترز بلک هیات

ب) بیگارکس: دارای گوشتی کمرنگ و آبمیوهای بیرنگ است؛ مانند ارقام بیگارو ناپلئون، التون و فلورنس

گریوت ها (شامل آلبالو و گیلاس های داک)

شاخه ها قائم و گاهی گسترده اند و برگها نیز بزرگ و پهن می باشند.

الف) داک: دارای گوشتی تیره و کمرنگ و آبمیوه ای بی رنگ است، مانند ارقام می داک و رویال داک

ب) رد داک: دارای گوشتی کمرنگ و آمیوه ای بی رنگ  مانند ارقام بلی دی جویسی و لیت داک

شاخه ها بلند، باریک و آویزان می باشند و برگها نیز، کوچک و باریک هستند.

الف) مورلو: دارای گوشتی تیره و آبمیومای کمرنگ است؛ مانند ارقام ارلی، مورلو واوشتايم

ب) کنتیش دارای گوشتی کمرنگ و آبمیوه ای بی رنگ است، مانند کنتیش، فلمیش و آل ساینتز

7واضخ نیست

آلبالو استفاده کنند. این مسأله در فصل های بعد به طور مفصل بحث می شود. در آخر این فصل نیز فهرست گونه هایی از پرونوس که معمولاً تحت عنوان گیلاس یا آلبالو طبقه بندی می شوند به صورت پیوست

آورده شده است.

گیلاس مهالب یا پرفورم (پرونوس مهالب لینه)

مهالب، بومی نواحی جنوبی اروپا و مناطق دور دست شمال اروپا از قبیل، بخشهای مرکزی فرانسه، جنوب آلمان، مجارستان و نواحی قفقاز می باشد. این گونه دارای ریشه های سطحی است و به نظر می رسد که بیشتر خاکهای شنی و سبک را ترجیح دهد. این گونه به صورت درختی با قامت متوسط و پوستی سفید رنگ است که برگشت و چوب آن بوی غلیظی تولید می کنند. چوب این درختان وقتی که خشک می شود، سفت و محکم می گردد و دارای رگه های قهوه ای می شود و جلای خوبی دارد. در فرانسه از چوب این درخت برای ساختن قفسه و در اتریش برای ساختن دسته ی قوسدار پیپ استفاده می شود. این درخت میوه هایی سیاه یا زرد رنگ تولید می کند که در ماه جولای می رسند. در نقاط مختلف جهان از این گونه به عنوان پایه ای معروف برای گیلاس و آلبالو استفاده می شود. در مجارستان چند زیر گونه ی این گونه که تفاوت فاحشی با هم دارند از هم تشخیص داده شده اند این زیر گونه ها عبارتند از: سیمون کای، کاپیانا و مهالب.

گیلاس سیبری، جراند یا استپی:

 پرونوس فراتيکوزای پال (کراسوس /پرونوس کانکراسوس لويس)

گیلاس استپی درختی کوچک است (۱ تا ۳ متر ارتفاع) که به صورت درختچه ای و پاجوش دار می باشد و از آسیای غربی و مرکزی منشأ گرفته است این درخت در قسمتهای شمالی اروپا مشاهده شده است. این گونه در ماه مه، گل آذین چتری خود را با گل هایی سفید به قطر دو سایر به وجود میآورد و در ماه آگوست، میوه هایی گرد به اندازه ی نخود که در حالت رسیده، فوق العاده ترش هستند را تولید می کند. این گونه رابطه ی نزدیکی با گیلاس و آلبالو دارد، کولنزیکرا، گیلاس استپی را به سه اکوتیپ ولگای میانی، اورال و سیبری غربی تقسیم کرد.

بعضی از مؤلفین معتقدند که گونه ی دو رگه ای پرونوس رفلکسا (یا کراسوس اینترمدیا نیز نامیده می شود)، دو رگه ای از پرونوس فراتیکوزا با پرونوس کراسوس است. این گونه دارای برگهایی است که لبه هایشان دندانه های عمیقی دارد، دمگلشان کوتاه است و درختان حاصلة از این گونه قوی تر از درختان پرونوس فراتیکوزا می باشند.

بر اساس بررسی هایی که روی جوامع طبيعي اين صورت گرفته است، عقیده بر این است که گونه ی خالص این گونه به همراه دورگه های مشابه یا متفاوتش کشت می شود  عقیده بر این است که این دورگه ها، گونه هایی هستند که از تلاقی گیلاس استپی با گیلاس های معمولی ببه وجود آمده اند.

(مانند گونه ی دورگه ی کراسوس موهاسیانا (کارپ) جانس). بعضی از دورگه ی طبیعی دیگری که فراتبکوزا به عنوان یکی  والدین آنها می باشد عبارتند از:

پرونوس استاسی (پرونوس فراتیکوزای پال × پر ونوس کراس لينه × پرونوس آویوم لینه) و پرونوس جاوور کا (کارپ) جانس (کراسوس فراتیکوزا × کراوس مهالب).

گیلاس راکی مونتین: پرونوس بیزی بیلی (پرونوس پومیلا، واریته ی بیزی و اگ)

این گیاه، درختچه ای پاکوتاه، بومی دشت های خشک شرق کوه های راکی در ایالات متحده ی آمریکا است. این گونه دارای شاخه هایی بی کرک و صاف با برگهای خاکستری یا سبز و تخم مرغی شکل به طول ۶-5/2 سانتیمتر است. گل ها در این رقم سفید و کوچک هستند و به صورت دستجات دو تا چهار تایی در محور شاخه های سال قبل به وجود می آیند. میوه های این گونه منبع غذایی اقتصادی برای سرخپوستان و مهاجران ایالات متحده ی آمریکا بوده اند. این میوه ها بیضی شکلند، حدود دو سانتی متر طول دارند و معمولاً سیاه رنگند و رویشان را گرد سفیدی می پوشاند. گاهی این گونه در مناطق شمالی اروپا نیز میوه می دهد. به رغم نام بومی این گونه، گیلاس راکی مونتین معمولا قابلیت چو پیوند (پیوند شاخه) با گیلاس و آلبالو را نداشته و لذا عموماً در زیر جنس میکرو کراسوس که از جنس پرونوس است و رابطه ی نزدیکی با آلو دارد، قرار می گیرد.

گونه ی دورگهی حاصل از تلاقی پرونوس بیسی با پرونوس واتسونی که پرونوس او تابنـيس کوهن نام دارد، میوه هایی آبی یا سیاه تولید می کند که روی سطحشان گرد سفیدی دیده می شود. دو رگه ی دیگری که از این گونه یا گونه ی مشابه آن به وجود آمده است به عنوان یکی از والدین گونه ی دورگه ی زینتی پرونوس سیستنا (هانسن) کوهن می باشد. اما ظاهرا والد دیگر این دورگه ی زینتی، پرونوس کراسیفرا پیزاردی است. برگهای این دورگه در نونهالی قرمز رنگ است و در زمان بلوغ صورتی رنگ می شوند. این دورگه گاهی اوقات میوه هایی تولید می کند که کوچک و شبیه گیلاسند و به رنگ ارغوانی تیره می باشند. این گونه ابتدا از آسیای مرکزی منشا گرفته است، اما در تبت و چین نیز دیده شده است. این گونه در چین و ژاپن به خاطر میوه ای که دارد کشت می شود. یکی از مزایای این گونه، مقاومت بسیار زیاد به شرایط سخت محیطی است. هدریک و همکارانش با توجه به طعم خوب میوه و مزیت این گونه، آن را برای کشت و اصلاح به کار گرفتند. این گونه یکی از کم مصرف ترین گیلاس های خوراکی است که منشأ آن آسیا می باشد. پرونوس تومنتوزا را معمولا داخل زیر جنس میکرو کراسوس قرار می دهند.

گیلاس فالس یا پرونوس پزودوکراسوس لیندل

این گونه در سال ۱۹۱۸ از چین وارد اروپا شد. گلهای آن سفید هستند و در ماه های مارس یا آوریل

تشکیل می شوند. میوه های آن نیز قرمز کمرنگند و در ماه ژو می رسند. این گونه همچنین دارای ریشه های آغازین قابل مشاهده است که معمولا در محل گره های ساقه های جوان تشکیل می شوند و از طریق به راحتی تکثیر می شود. قبلاً گونه هایی از این گیاه که به طور گسترده در یانگ توی چین کشت می شدند،  در بریتانیا و در زمان ملکه ی ویکتوریا، در گلخانه و زیر گلخانه زودرس می شدند.

گيلاس دارف يا پا کوتاه: پرونوس پوميلا

اين گونه به صورت درختچه ای است که ساقه ی خزنده ی آن در تماس با خاک ریشه نمی دهد و در سال

۱۷۵۶ وارد بریتانیا شد. گلهای سفید آن در ماه مه و میوه ی آن در ماه ژولای به وجود می آیند این گونه نواحی پایین دست ایالات پنسیلوانیا و ویرجینیا منشأ گرفته است. در صورتی که این گونه روی یک پایه ی

مناسب، پیوند بلندی (پایه پا بلند باشد و پیوند در نقاط بالایی آن انجام شود) بخورد، درخت زینتی مناسبی

را به وجود می آورد. پرونوس پومیلا نیز مانند پرونوس بیزی، بیش از این که به گیلاس شباهت داشته باشد

به آلو شباهت دارد.

گیلاس پرونوس هوموليس بانگ

 این گونه به صورت یک درختچه ی گیلاس پا کوتاه است که رابطه ی نزدیکی با پروتوس گلاند الوزا دارد

که در نواحی شمالی چین، برای میوه اش کشت و کار می شود. شاخساره های پایینی این گونه، آن را از پرونوس گلاندالوزا و چند گونه ی دیگری که رابطه ی نزدیکی با آن دارند جدا می کند. گل های صورتی این گیاه، میوه های قرمز روشنی را به وجود می آورند که قطرشان 25/1 سانتیمتر است و به رغم ترش بودن میوه ها، در حال حاضر این گونه در اروپا به منظور خوراکی کشت می شود. این گونه نیز ماتد پرونوس، بیزی، به جای این که ارتباط با گیلاس داشته باشد، رابطه ی نزدیکتری با آلو دارد