طبقه بندی علمی گیلاس و آلبالو و تاریخچه ی مختصری از کشت آنها
مقدمه
امروزه بسیاری از گیاه شناسان، گیلاس ها و آلبالوهای حقیقی را که از خانواده ی گل سرخیان (رزاسه) هستند به هنگام طبقه بندی، در جنس آلو (پرونوس) قرار می دهند. اما عده ی بسیار کمی نیز معتقد به سیستم طبقه بندی قدیمی تری هستند که گیلاس و آلبالو را در جنس کراسوس قرار می دهد. لینه (دانشمندی که در سیستم طبقه بندی گیاهان، آنها را تا حدود زیادی بر اساس ویژگی های گل هایشان، در گونه های مجزا قرار داده است) تشخیص داد که ویژگی های گونه های قبلی که در جنس کراسوس قرار می گرفتند، شباهت بسیار زیادی با گونه های جنس پرونوس دارند. لذا پیشنهاد کرد که گیلاس های لورال، بیرد و آپریکوت باید داخل جنس پرونوس قرار گیرند. در این میان فقط یک روش طبقه بندی که در آن به جای ویژگیهای گل، تأکید بیشتری روی میوه یا هسته ی آن است، به تفکیک گیلاس و آلبالو در قالب جنس کراسوس ادامه داده است. امروزه بسیاری از مؤلفین، گیلاس و آلبالوهای خوراکی را در جنس پرونوس و زیر جنس کراسوس قرار می دهند، اما در بسیاری از متون چینی گیلاس و آلبالو در جنس کراسوس قرار می گیرند. امروزه طبقه بندی بسیاری از گونه های زیر جنس کراسوس به چند زیر گروه یا بخش، بسیاری از دانشمندان علم ردهبندی را به خود مشغول کرده است، ولی ممکن است که رسیدن به این هدف سال ها وقت ببرد. از آنجایی که اطلاعات ما راجع به مبدأ پیدایش و همچنین تکامل ریجی بسیاری از گونه های گیلاس و آلبالو بسیار ناقص است، بنابراین نمی توانیم سیستم طبقه بندی مناسبی را به وجود آوریم. هر چند، بسیاری از سیستم های رایج تا حدود زیادی بر اساس شباهت ها یا تفاوت های قابل مشاهده ی مورفولوژیکی یا آناتومیکی گیاهی می باشند. این مسأله به این معناست که سیستم های مصنوعی طبقه بندی که توسط بشر ایجاد شده اند، در واقع کمکی جهت برقراری ارتباط بین گیاهان می باشند. لذا یک چنین سیستم هایی که غالباً در حال تغییر هستند، معتبر نیستند. در این سیستم ها وقتی یک گونه ی خاص داخل یک گروه قرار می گیرد، این مسأله فقط بر اساس اهمیت یا تأکید گیاه شناس بر روی مواردی است که از گیاه در ذهن خود متصور می سازد.
کراسوسی نام قدیمی تر جنس گیلاس و آلبالو فقط جهت اشاره به زیر جنس به کار نمی رود، بلکه علاوه بر این به عنوان یک بخش نیز در بعضی از طبقه بندی های جنس پرونوس مورد پذیرش قرار گرفته است. پیشرفته ترین طبقه بندی موجود که نزدیک به نظریات کوان است، ابتدا در سال ۱۹۷۴ توسط ریدر پیشنهاد شد. سیستم طبقه بندی دیگری که به طور گسترده در بریتانیا استفاده می شود، فرم دیگری از سیستم کوان است که در سال ۱۹۴۸ توسط کالینگ وود اینگرام منتشر شد . اینگرام، زیر جنس کراسوس را به هشت بخش تقسیم کرد. او در ابداع این روش تأکید خاصی روی شکل کاسبرگ، خامه و مضرس بودن (دندانه دار بودن) برگهای بالغ گیاه داشت. در مقابل، سایر دانشمندان علم رده بندی روی شکل کاسبرگ ها، به ویژه برگشته یا پخش بودن آنها تأکید بیشتری دارند.
باوجود این که هنوز راجع به تقسیمات رده بندی پیشنهادی توسط کالینگ وود اینگرام مخالفت هایی وجود دارد، اما بخشی که ارتباط بیشتری با گیلاس ها و آلبالوهای خوراکی دارد و بخش اول یا انوکراسوس نامیده می شود، مورد توافق اکثر دانشمندان علم رده بندی است و شامل پرونوس آویوم لینه (گلاس)، پرونوس کراسوس لينه (آلبالو) و پرونوس فراتيکوزاى پالاس (گیلاس استپی) می شود. تمامی این گونه ها که ممکن است گیلاس ها و آلبالوهای خوراکی نیز نامیده شوند، از اروپا، آفریقای شمالی، افغانستان و ایران منشأ گرفته اند. در این میان هر چند تعدادی از گونه های پرونوس که از آسیا منشأ گرفته اند شهرت بیشتری دارند (بیش از ۱۰۰ گونه در هیمالیا و ۷۵ گونه در چین)، اما از بین این گونه ها فقط گونه ی پرونوس تومنتوزا (گیلاس تانکینگ با داونی) است که ارزش اصلی خوراکی دارد. اشمیت (۱۹۷۳) معتقد است که پرونوس کانسنس (گیلاس گری لیف)، یا باید در سیستم طبقه بندی کالینگ ورود اینگرام در بخش ائوکراسوس قرار گیرد و یا در سسیتم طبقه بندی ریدر، در بخش کراسوس قرار داده شود.
توصیه می شود در بررسی هایی که در زمینه ی رده بندی و فهرست بندی جنس پرونوس انجام می شود از
نظریات هایاشی ( ۱۹۷۱)، کابوتا (۱۹۷۸) و کاوازاکی (۱۹۸۲) استفاده شود.