پایه های مرکبات
تولید درختان مرکبات در طول صد ها سل در کشور های تولید کننده از نوع بذری بود. درختان بذری با داشتن دوره نونهالی طولانی، چندین سال فاقد میوه بوده و ضمن داشتن قدرت رشد عمومی زیاد، دارای خارهای زیادی نیز هستند. به همین دلیل ازدیاد بذری مرکبات ، به عنوان روشی نامطلوب شناخته شده است. در این حالت، بازگشت سریع سرمایه گذاری اولیه جهت احداث باغ امکان پذیر نیست. از طرف دیگر بیشتر ارقام تجاری در حالت بذری به عوامل بیماری زای خاکی چون پوسیدگی ریشه و نماتد های ریشه حساس هستند. در ازدیاد بذری صفات مادری نیز به طور کامل انتقال نیافته و تفرق صفات در نتاج پیش می آید. چون پدیده جنین زایی از بافت خورش در برخی گونه ها و ارقام کم و یا به ندرت رخ می دهد، امروزه در عموم باغ های مناطق مرکبات خیز جهان، پیوند پیوندک یک رقم تجاری روی پایه مناسب آن رایج است.
انتخاب پایه مناسب در هر منطقه از نکات بسیار مهم و قابل توجه است. دستیابی به یک باغ مطلوب ، متضمن انتخاب پایه ای است که سیستم ریشه ای مناسبی را تشکیل دهد. علی رغم مراقبت های سالیانه باغ در جهت تامین مواد غذایی و آب، باز هم سیستم ریشه نقش موثری در جذب آب و مواد غذایی ایفا می کند. هم چنین در گیاه پیوند شده ، وجود مشخصه هایی چون توانایی ذخیره کربوهیدرات در برگ ها ، ساخت برخی هورمون های رشد و مقاومت به امراض و عوامل نامساعد محیطی اهمیت بسیاری دارد. بیش از بیست مشخصه باغبانی تحت تاثیر پایه قرار دارد. این خصوصیات شامل قدرت رشد و اندازه درخت، عمق ریشه، مقاومت به یخبندان، میزان محصول ، کیفیت درونی میوه، تاریخ بلوغ، عادت پذیری و تحمل شرایط خاک مثل شوری یا pH بالای خاک، آب اشباع، مقاومت به نماتد ها و بیماری های پوسیدگی ریشه و بلایت است.
بر اساس مهم ترین محدودیت ها شرایط خاصی که درخت در یک منطقه با آن مواجه است، می توان پایه مناسبی انتخاب کرد. بنابراین امکان دستیابی به پایه بی نقص وجود ندارد. برای مثال نارنج، در مناطقی مثل اسپانیا، برزیل، کالیفرنیا، آفریقای جنوبی که خطر بیماری ویروسی تریستزا وجود دارد نباید به عنوان پایه استفاده شود. زیرا خیلی سریع رقم پیوندی از بین خواهد رفت. با آنکه پایه لایم و رافلمون که سبب گسترش شاخه ها و اسکلت هوایی، پیوندک می شود در مناطقی که به طور منظم ، خطر سرما وجود دارد و یا رافلمون برای نقاطی که احتمال ابتلا به بلایت وجود دارد توصیه نمی شود. ارقام تجاری و خوردنی مرکبات را در صورتی روی پایه های پونسیروس تریفولیاتا ، سیترنج ها و سیتروملو پیوند می کنند که pH خاک پایین باشد. شرایط محیطی منطقه و شرایط خاک از جمله مهم ترین شرایط انتخاب پایه است. مثلا پایه نارنج در خاک های قلیایی و شور به طور گسترده ای استفاده می شود. رافلمون با مقاومت به خشکی بالا برای خاک های شنی قابل استفاده است و یا پونسیروس مناسب برای خاک های اسیدی و مناطق خنک تر است. همچنین کاریزا سیترنج در مناطقی که نماتد حفار (Burrowing nematode) شایع است، قابل توصیه است.
بر حسب رقم مورد استفاده و نحوه مصرف(تازه خوری یا تبدیلی) ، پایه انتخابی تاثیر زیادی روی میوه می گذارد.پایه هایی مثل رافلمون ، ولکامریانا، لیمو شیرین فلسطینی و رانگپورلایم که پیوندک روی آنها قدرت رشد بالایی دارند محصول بالایی نیز تولید می کند. اما کیفیت میوه ضعیف بوده و مقدار TSS و اسید میوه پایین است. این میوه ها بیشتر برای صنایع تبدیلی مناسب بوده و برای تازه خوری مصارف کمتری دارند. به طور معمول ، پرتقال و گریپ فروت روی پایه نارنج، ترویر، کاریزا سیترنج و سیتروملو در افزایش کیفیت میوه و مصرف تازه خوری و هم چنین صنایع تبدیلی مطلوب است. در ادامه برخی پایه های مهم معرفی می شود.
رافلمون
رافلمون (Citrus jambhiri Lush) بومی شمال شرقی هند است. احتمالا این گونه یک دو رگ طبیعی است، زیرا در مقایسه با گونه های دیگر لیمو در صد چند جنینی بالایی از خود نشان داده و در بسیاری از کشور ها به عنوان پایه ای سازگار با لمون ها ، لایم ها، کامکوات ، تانجلو ها و نارنگی دنسی مورد استفاده قرار می گیرد. مهم ترین انگیزه ی استفاده از این پایه توسط باغداران، عادت پذیری این گونه به خاک های شنی با مواد غذایی ضعیف است. بدلیل اینکه هدایت ریشه ای این پایه در دما های پایین نسبتا بالاست، لذا نسبت به پایه هایی مانند کاریزوسیترنج از حساسیت بالایی به سرما برخوردار است. از اشکالات مهم این گونه حساسیت به بیماری بلایت و سرما زدگی است.
حساسیت این پایه در مقابل بیماری پوسیدگی ریشه و طوقه ، نماتد مرکبات، بلایت زیاد بوده ولی در برابر زایلوپوروسیس ، اگزوکورتیس و تریستزا تا حدودی مقاوم است. یکی از امتیازات پایه رافلمون آن است که میوه ارقام تجارتی روی آن بزرگ بوده و برای ارقام پرتقال و گریپ فروت بیشتر توصیه می شود. این پایه برای کشت در اراضی مرطوب و با زهکش ضعیف مناسب نیست زیرا به پوسیدگی طوقه حساسیت زیادی دارد.
رافلمون یکی از پایه های خوب برای مناطق گرم با خاک شنی عمیق بوده و درختان بر روی این پایه سریع الرشد بوده و دارای طول عمر زیاد و پربار هستند. هر چند قدرت رشد بالا، از کیفیت میوه کاسته و TSS و TA را پایین نگه می دارد. پایه رافلمون دارای سیستم ریشه انبوه و نسبت به خشکی ، نمک و بر خاک مقاومت نشان می دهد.. در تحقیقی 11 ساله میزان عملکرد در استفاده از این پایه و پیوندک نارنگی نووا در مقایسه با سایر پایه های مورد استفاده بالاتر بود. نتیجه مشابهی نیز با پیوند پایه نارنگی کلمانتین روی این پایه در مدت 11 سال مطالعه بدست آمد. با مطالعه 12 پایه مشخص شد که عملکرد تجمعی (Cumulative yield) در کل مدت آزمایش، با استفاده از پایه رافلمون حداکثر بود . بعد از آن به ترتیب پایه های ولکا مریانالمون ، کاریز سیترنج، یوما سیترنج، نارنج و غیره قرار گرفت. طبق گزارشی دیگر، گریپ فروت مارش روی پایه رافلمون و ولامریانا حداکثر عملکرد را در هر درخت داشت. در طول یک دوره 9 ساله نیز عملکرد تجمعی آن بیشتر از پایه نارنج بود. در برزیل وقتی از این پایه برای گریپ فروت مارش بدون بذر استفاده نمودند، حداکثر ارتفاع (5/8 سانتی متر) و قطر میوه (9 سانتی متر) بدست آمد.
لیموی ولکامریانا
لیموی ولکامریانا یا Citrus volkameriana Ten & Pasq تولید درختان بزرگ ، پر رشد، یا محصول خیلی بالا و کیفیت پایین می کند. ارقام پیوندی روی پایه ولکامریانا نسبت یه سایر لیمو ها مقاوم تر به سرما بوده و حساس به تریستزا و زایلوپوروسیس نیستند. این پایه حساس به نماتد مرکبات و بلایت است. پایه ولکامریانا با اینکه نسبت به فیتوفترا (گونه پارازیتیکا) مقاومت نشان می دهد، در برابر گونه سیتروفتورا حساس است. در کشور اسپانیا و در سال 1997 میزان 1/2 درصد تولید پایه در خزانه ها مربوط به این پایه بود. درختان پیوندی روی ولکامریانا قوی و باردهی بالایی دارند و عملکرد تا 15 سالگی درخت کم است. وقتی بر روی این پایه از پیوندک پرتقال ناولینا استفاده شد، درختان دارای حداکثر عملکرد (96/272 گرم ) و اندازه میوه (2/82 میلی متر) بودند. طبق گزارش دیگر ، در مدت 9 سال مطالعه مشخص شد که گریپ فروت مارش روی پایه ولکامریانا دارای حداکثر عملکرد، وزن تک میوه، اندازه و ضخامت پوست بوده و در مجموع عملکرد تجمعی معنی دار بود. در مقابل میزان اسید کل در کمترین مقدار نسبت به سایر پایه ها و به میزان 33/1 درصد بود. جهت انتخاب مناسبترین پایه برای لایم در شرایط سواحل خلیج فارس و بحر عمان ، چهار پایه رافلمون ، مکزیکن لایم ، ولکامریانا و رانگپورلایم مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. پایه ولکامریانا دارای کمترین گیرایی ، رشد پیوندک و قطر تنه بود. در حالیکه با پیوند لمون بر روی این پایه حاکثر رشد طولی و حجم تاج درخت مشاهده شد. بر اساس نتایج یک تحقیق در ایستگاه تحقیقاتی جهرم، استفاده از این پایه جهت رفع مشکل کلروز ناشی از کمبود آهن، روی و منگنز در خاک های آهکی جنوب توصیه شده است.
ماکروفیلا (آلیمو) (Alemow)
گونه ماکروفیلا دو رگ بین Citrus grandis × Citrus celebica بوده و بومی فیلیپین است. این گونه به نام Citrus macrophylla Wester نامگذاری شده و از لحاظ ظاهری خیلی شبیه به لیمو ها و لایم است. ارقام پیونی روی آن درختانی بزرگ، پررشد و پر محصول ، لیکن با کیفیت پایین هستند. گونه ماکروفیلا ضمن انکه عناصر بور، کلر و کلسیم خاک را بخوبی تحمل می کند، در برابر فیتوفترا مقاوم است ، اما در برابر تریستزا و زایلوپوروسیس مقاومت نشان نمی دهد. اگرچه نسبت TSS به TA روی این پایه بهتر از لیمو های دیگر است لیکن نسبت به پیوند هایی که پرتقال و گریپ فروت روی پایه های نارنج ، کاریزا سیترنج و سیتروملو پیوند می شوند، پایین تر است.
با مطالعه اثر کلرید سدیم ، یون سدیم و کلر در این پایه مشخص شد که تیمار یون سدیم اثر کمتری در کاهش بیوماس شاخه نسبت به یون کلر داشت. اثر این دو عنصر در ریشه نسبت به هم معنی دار نبود. میزان کاهش رشد در شاخساره ماکروفیلا برابر 16 درصد و در ریشه برابر 19 درصد بود. تیمار کلراید در برگ ها ایجاد سمیت و سوختگی می نماید که ناشی از تجمع یون کلر است. یون سدیم موجود در نهال های ماکروفیلا ، باعث کاهش انتقال یون پتاسیم به شاخه ها شد که این امر به طور غیر مستقیم سرعت جذب دی اکسید کربن را کاهش داد. استفاده از این پایه با هدف رفع مشکل کلروز ناشی از کمبود آهن ، روی و منگنز در خاک های آهکی جنوب توصیه شده است.
در اسپانیا از پایه ماکروفیلا به طور گسترده ای برای لمون ها استفاده می شود. تجاری بودن این پایه به دلیل اثر پیشرسی آن در تولید است. درختان روی این پایه ظرف مدت یک تا دو سال دارای رشدی تنومند همراه با میوه دهی سنگین بودند. اندازه میوه بزرگ است اما میوه ها روی درختان جوان دارای مقادری کمتری آب و مواد جامد محلول بوده و تمایل به خشکیدگی زودرس دارند.
رانگپورلایم
رانگپورلایم جزء دور گ های نارگی است و به نام Citrus limonia Osbeck شناخته شده است. این دو رگ از گروه لایم های ترش بوده و از حیث ساختار رشد و تولید میوه شبیه به لیمو هاست. و غیر از برزیل در سایر مناطق مرکبات خیز دنیا گسترش چندانی نیافته است. این پایه به شوری خاک و آهک، مقاوم و به سرما تا حدودی مقاومت نشان می دهد. دو ویژگی مقاومت به تریستزا و خشکی در این پایه قابل ملاحظه است، ولی به اگزوکورتیس ، فیتوفترا و نماتد مرکبات حساس است.
در تحقیقی درختان پیوندی نارنگی نووا روی رانگپور ، از نظر ارتفاع رشدی درکمترین مقدار جای گرفتند. هم چنین نارنگی کلمانتین روی این پایه کمترین عملکرد را تولید نمود. در برزیل پایه غالب مورد استفاده لیموی رانگپور است . درختان گریپ فروت پیوند شده روی این پایه دارای کمترین ارتفاع (5/3 متر) در مدت 6 سال مطالعه بودند. اما از نظر متوسط وزن میوه تفاوت معنی داری (280 -250 گرم) با سایر پایه های مورد استفاده (9 پایه) نداشت. بررسی هایی جهت استفاده از این پایه در شرایط آب و هوایی ایران نیز انجام شده است. در یکی از این مطالعات با هدف انتخاب ناسب ترین پایه برای لایم در شرایط سواحل خلیج فارس و بحر عمان، رانگپور دارای بیشترین گیرایی و مطلبیت از نظر رشد پیوندک و قطر تنه بود.
نارنگی کلئوپاترا
یکی از پایه های مناسب مرکبات ، نارنگی کلئوپاترا یا Citrus reshni Hort. Ex. Tn بوده که بعضی از گیاه شناسان هنوز آن را C. reticulate م شناسند. از ویژگی های خوب این رقمريال مقاومت در برابر تریستزا ، اگزوکورتیس، زایلو پوروسیس ، شوری ، سرما ، خاک های شنی و خاک های آهکی است. با آنکه این پایه می تواند جایگزین نارنج شود، ولی کوچکی اندازه میوه روی این پایه و نیز دیر به بار رفتن موجب عدم گسترش آن شده است. کلئوپاترا پایه بسیار مناسبی برای نارنگی ها، پرتقال های پاین اپل، هاملین و دور گ های تمپل است. این پایه حساس به کلراید بوده و چون یون کلراید تولید اتیلن را تحریک میکند، رشد شاخه ها کاهش یافته و در غلظت های بالاتر کلروز برگی و در نهایت ریزش برگ را در پی دارد.
رقم آمبرسوئیت هیبرید جدیدی است که بر اساس برنامه اصلاحی دپارتمان کشاورزی ایالات متحده ایجاد شده است. میوه های آن در اوایل فصل رسیده و به هر دو صورت تازه و فرآوری شده مصرف می گردد. این هیبرید با تراکم 538 درخت در هکتار به منظور بررسی واکنش رشدی آن روی دو پایه نارنگی کلئوپاترا و سوئینگل سیتروملو کشت شد. نتایج مطالعه چهار ساله نشان دارد که از نظر عناصر غذایی فقط منیزیم در کلئوپاترا کمتر از سیتروملو بود و در سایر عناصر باهم تفاوتی نداشتند. میوه های تولیدی روی کلئوپاترا بزرگتر، پوست کلفت تر و رنگ ضعیفی داشتند ولی عملکرد پایه کلئوپاترا به مراتب کمتر از سیتروملو بود. در پیوند پرتقال ناولینا روی پایه کلئوپاترا و در مقایسه با 13 پایه مورد استفاده دیگر ، دارای کمترین میزان نسبت TSS:TAA ( در دو برداشت انجام شده به ترتیب 25/7 و 45/8 درصد) کمترین شاخص رنگ پوست (68/3) بود. در حالیکه در استفاده از این پایه جهت گریپ فروت های رابی رد و مارش ، حداکثر عملکرد تجمعی ( در طول سال) حاصل شد اما میوه ها دارای کمترین وزن و قطر میوه بودند. در مجموع استفاده از این پایه برای گریپ فروت مارش پیشنهاد شده است.
نارنج
نارنج C. aurantium L. رایج ترین پایه مرکبات در مناطق مرکبات خیز دنیا بوده است. حساسیت این پایه به تریستزا موجب شده است که استفاده از این پایه به کشور های استرالیا ، آرژانتین ، برزیل ، کالیفرنیا، اسپانیا ، آمریکا و آفریقای جنوبی محدود شود. ارقام روی این پایه دارای قدرت رشدی متوسط ، تاج بزرگ، سیستم ریشه وسیع و عمیق بوده و ضمن مقاومت در برابر سرما ، نسبتا مقاوم به خشکی هستند. خاک های سنگین به زهکشی ضعیف و نیز فیتوفترا را تحمل می نمایند. نارنج در برابر نماتد مرکبات و بلایت حساس است. اندازه میوه روی این پایه نسبت به رافلمون کوچکتر وای نسبت به کلئوپاترا بزرگتر بوده، اما میزان TSS و TA میوه بالا است. همین مشخصه همراه با مقاومت به کموز و سرما سبب شده است که همچنان نارنج مورد توجه باغداران باقی بماند. از نظر مقاومت به سرما ارقام پیوند شده روی نارنج، پونسیروس و سیتروملو تقریبا یکسان هستند ولی برتری محسوسی نسبت به پایه های گروه لمون و نیز سیترنج ها دارند. برای مناطقی که میوه برای مصرف تازه خوری تولید می شود پایه مناسبی است.
نارنج عادت پذیری خوبی در برابر pH و شوری بالا از خود نشان می دهد. زمانی که واکنش آن به تنش شوری ناشی از کاربرد یون های کلر ، سدیم و کلرید سدیم مورد بررسی قرار گرفت. در برگ ها سوختگی مشاهده نشد. این مقاومت بدلیل بالا بودن محتوی آبی و یا قرار گرفتتن یون یون کلر در واکوئل سلول هاست و همچنین پایه نارنج توانایی خارج کردن این یون را از سیتوپلاسم دارد. چنانچه کاهش رشدی هم مشاهده شود بیشتر به دلیل اسمزی هست تا اثر مستقیمی که ممکن است سمیت ناشی از شوری گذاشته باشد.
عملکرد تجمعی نارنگی نووا و کلمانتین (11 سال مطالعه) روی پایه نارنج حداکثر بود و از رشد بیشتری برخوردار بودند. با مقایسه رشد قطری تنه ارقام پرتقال ( واشنگتن ناول، مارس ، تامسون، خونی مورو،سالوستیانا و ایتالیایی) روی چهار پایه ( یوزو، شل محله، سیتروملو و نارنج) بیشترین قطر تنه به سمت کمترین قطر تنه بودند.
نارنج سه برگ
نارنج سه برگ (Poncirus trifoliate Raf.) تنها گونه خزان کننده مرکبات بوده و به عنوان پایه برای نارنگی ساتسوما و پرتقال در کشور های ژاپن، چین،آرژانتین، استرالیا و ایران استفاده می شود. قبل از آنکه ویژگی های مطلوب این پایه به خوبی شناخته شود، بعنوان پایه پا کوتاه برای ارقام استفاده می شد. برخی نزاد های اگزوکورتیس بر پا کوتاهی این پایه می افزاید. ارقام پیوندی روی پونسیروس قدرت رشد کمتری نسبت به پایه های نوع لیمو داشته و میزان محول نیز کمتر از هنگامی است که از پایه ها ی رافلمون ، رانگپورلایم و نارنج ایستفاده شده است.
این پایه به ویروس تریستزا ، زایلوپروسیس و نماتد مرکبات مقاوم اما به بلایت حساس است. این پایه به میزان زیادی به پوسیرگی طوقه و خاک های سنگین با زهکش ضعیف مقاومت دارد و اندازه استاندارد خود را حفظ می کند. نارنج سه برگ دارای سیستم ریشه سطحی است و در خاک های شنی خیلی زود دچار تنش خشکی می شود. هم چنین در خاک های شور، خاک های با H بالا و آهکی رشد مطلوبی نداشته و قدرت رشد و مقاومت در برابر سرما را کاهش می دهد. معمولا میوه های پیوندی روی آن از اندازه کوچکی برخوردار هستندو احتمالا دلیل آن بالا بودن میزان تشکیل میوه حتی در شرایط خشک است که منجر به کوچک شدن اندازه میوه ها می شود. مقدار TA میوه روی پونسیروس نسبت به پایه های دیگر بویژه نارنج بیشتر است و همین قابلیت ، موجب تاخیر در رسیدن میوه می شود.
این پایه حساس به کلراید بوده و در واکنش به آن تحریک به تولید اتیلن نموده و در مدت زمان کوتاهی با نشان دادن علایم سمیت ، برگ ها شروع به ریزش می کنند. در مطالعه ای پایه نارنج سه برگ از نظر اندازه درخت ، عملکرد ، کیفیت و کمیت مواد جامد محلول اثر معنی داری روی گریپ فروت مارش داشت. در گزارشی دیگر، میانگین عملکرد مارش بدون بذر روی این پایه در برداشت اول 6/26و در برداشت دوم 23/63 کیلوگرم در هر درخت بود.
فلائینگ دراگون
فلائینگ دراگون رقمی از نارنج سه برگ بوده و به عنوان یکی از پایه های پا کوتاه کننده و ایجاد کشت های متراکم در مرکبات مورد استفاده قرار می کیرد. پایه پونسیروس در برابرگموز، تریستزا، زایلوپوروسیس و نماتد مقاومت نشان می دهد ولی احتمالا در برابر بلایت حساس است. اندازه میوه روی این پایه به نوع خاک بستگی دارد. بعضی منابع گزارش از بزرگی میوه داده و برخی دیگر آن را به طور نسبی کوچک دانسته اند. حالت اخیر ممکن است در موقع محصول بالا با شرایط خشکی خاک بروز نماید. آب میوه روی این پایه کیفیت بسیار عالی تری را نسبت به سایر پایه ها نشان می دهد. مقدار TA میوه رو پونسیروس نسبت به سایر پایه های دیگر و نارنج بیشتر است و همین قابلیت موجب تاخیر در رسیدن میوه می شود.
تنظیم کننده های رشد نقش مهمی در عادات رشدی گیاه داشته و مکانیزم پاکوتاهی نیز بوسیله آنها القا می شود. اینکه چه رابطه زیستی بین قسمت بالایی و ریشه در یک ترکیب پیوندی پایه- پیوندک وجود دارد اهمیت دارد. نوع پایه مرکبات در رشد پیوند تاثیر داشته ولی اینکه چگونه باعث تنومندی و یا پاکوتاهی پیوندک می شود، دقیقا روشن نشده است. در پژوهشی سه پایه فلائینگ دراگون (پایه پا کوتاه کننده) ، سوئینگل، سیتروملو (پایه قوی) و نارنج سه برگ (شاهد) همراه با پیوندک لیمو اورکا بکار رفت. بعد از 8 ماه با اندازه گیر ی مواد خشک قسمت های جوان مشخص شد که حداکثر وزن خشک مربوط به درخت با پایه سیتروملو و کمترین مربوط به فلائینگ دراگون بود. اما تفاوت زیادی در رشد ریشه پایه ها وجود نداشت. میزان اسید ایندول استیک و اسید آبسزیک درونی در شاخه های جدید و ریشه های فیبری اندازه گیری شد . میزان IAA در شاخه های جدید سوئینگل سیتروملو حداکثر و در فائینگ دراگون حداقل بود. برعکس میزان ABA که یک بازدارنده رشد است در شاخه های جدید فلائینگ دراگون حداکثر و در میزان سوئینگل حداقل بود. هر دو این هورمون ها در ریشه های فیبری فلائینگ دراگون بیشتر از سیتروملو بود.
در پژوهشی اثر فاصله کاشت (2×2 ، 2 ×3 ، 2×4 و 2×5 متر) پرتقال تامسون ناول روی پایه فلائینگ دراگون در مدت سه سال مطالعه و صفات رویشی ( فاز اول مطالعه) مورد ارزیابی قرا گرفت. پایه ها بوسیله قلمه تولید و در شرایط مه افشان (Mist) به میزان 85 درصد ریشه دار شدند. در این 3 سال بین تیمار های فاصله کاشت تفاوت معنی داری مشاهده نشد. لکن اثر متقابل سال و فاصله کشت معنی دار شد. بدین صورت که در سال دوم بیشترین رشد را داشتند. به نظر می رسد علت آن عدم استقرار کامل ریشه ها در سال اول باشد که رکودی موفق در رشد درخت ایجاد می کند. از طرفی کاهش رشد در سل سوم به دلیل وارد شدن درخت به فاز زایشی بود.
سیترنج ها
شامل گروهی از دو رگ های پرتقال و پونسیروس تریفولیاتا است که به عنوان پایه مورد استفاده قرار می گیرد. از بین سیترنج ها ، ارقام ترویر، کاریزا، راسک، مورتون، ساویج و بنتون دارای برخی مشخصات خوب باغبانی هستند. مقاومت دربرابر نماتد مرکبات ، سرما، تریستزا، فیتوفتراو توانایی رشد روی خاک های مختلف از مهم ترین مشخصه های این پایه محسوب میشود. ارقام پیوندی روی اغلب سیترنج ها با حمله ویروئید اگزوکورتیس از رشد باز می مانند. ولی تحت تاثیر ویروس تریستزا و یا زایلوپوروسیس قرارنمی گیرند. میزان توقف رشد در این پایه بستگی به نوع ویروئید اگزوکورتیس دارد.
درختان پیوندی روی ترویر و کاریزا مشابه پونسیروس دچار کمبود روی و منگنر می شوند. در هر حال کیفیت میوه در سطح بسیار مطلوب حفظ خواهد شد. مورتون دورگ دیگر سیترنج ها بوده که استفاده از آن می تواند موجب پر باری و کیفیت بالای آب میوه در رقم پیوندی شده و نسبت به سرما، تریستزا، فیتوفترا مقاومت نشان دهد. درصد چند جنینی تقریبا درتمام دو رگ های ده گانه سیترنج بالاست و بین 90 تا 100 درصد گزارش شده است.
در حال حاضر در باغ های اسپانیا از پایه C-35 سیترنج که مقاوم به نماتد بوده و هم چنین درختان کوچکتری نسبت به پایه های ترویر و کاریزو دارند استفاده می شود. با توجه به مستعد بودن شرایط جنوب کشور هم چون دزفول جهت تولید گریپ فروت ، ارقام روبی رد و مارش بدون بذر روی 8 پایه مختلف من جمله دو پایه کاریزا سیترنج و ترویر سیترنج پیوند زده شد و در دو فاز 5 ساله در ایستگاه تحقیقات مرکبات دزفول مورد ارزیابی قرار گرفت. در فاز رویشی دو رقم پیوندی روی دو پایه ولکامریانا و کاریزو سیترنج از بیشترین میزان رشد رویشی برخوردار بودند. در فاز پنج ساله دوم بیشتر به مطالعه صفات کمی و کیفی پرداخته شد. درختان پیوندی با ترکیب روبی رد روی پایه های ولکامریانا و کاریزو سیترنج با عملکردی برابر 57/18211 و 28/16459 کیلوگگرم میوه در هکتار به ترتیب 82/111 و 44/91 درصد افزایش نسبت به پایه نارنج ( شاهد) داشتند. از نظر میزان TSS/TA پایه کاریزو سیترنج با نسبتی برابر 1: 3/6 نسبت به سایرین برتر بود.
سیتروملو
سوئینگل سیترو ملو دو رگ گریپ فروت و نارنج سه برگ است که با همکاری سوئیگل و بر در سال 1900 به دست آمد. این پایه تا دهه 1940 ناشناخته بود تا اینکه پیوند گریپ فروت و پرتقال روی این پایه عملکرد و کیفیت برتری از میوه را در مقایسه با پایه نارنج و کاریزو سیترنج نشان داد. ارقام پیوندی روی پایه سیتروملو هم چون نارنج به سرما کاملا مقاوم بوده و مقاومتر از انواع رافلمون یا کاریزو سیترنج هستند. سیتروملو به تریستزا ، اگزوکوتس و زایلوپوروسیس متحمل ولی نسبت به پوسیدگی طوقه و بلایت دارای قدرت تحمل متوسط تا خوب هستند. در خاک های شنی ریشه های فراونی تولید نمی کند. بلکه سیستم ریشه متراکم دارد. در خاک های رسی آهکی درختان کلروز شدیدی را روی سیتروملو نشان می دهند. میزان تحمل سیتروملو نسبت به شوری و خشکی متوسط است. در اراضی رسی یا شور به خوبی نارنج عمل نمی کنند و برخلاف کاریزو سیترنج به نماتد حفار متحمل نیست.
در مطالعات مقدماتی روی واکنش رقم جدید آمبر سوئیت از دو پایه نارنگی کلئوپاترا و سوئینگل سیتروملو ( با تراکم 538 درخت در هکتار) استفاده شد. پایه سیتروملو باعث افزایش عملکرد ، بلوغ زودرس میوه ، کیفیت میوه و آبمیوه نسبت به پایه کلئوپاترا شد. این افزایش عملکرد در مدت مطالعه چهار ساله نسبت به پایه کلئوپاترا به ترتیب 6 به 1، 8 به 1، 13 به 1 ودر سال چهارم 11 به 1 بود. جهانگیر زاده همکاران با بررسی ارقام جدید پرتقال روی چندین پایه ، ترکیب پیوندی تامسون ناول و سیتروملو را از نظر رشد عرضی تاج، برتر تشخیص دادند. هم چنین پیوند پرتقال مارس روی همین پایه، از نظر رشد طولی، ارتفاع و قطر تنه به عنوان بهترین ترکیب ارزیابی شد. عملکرد کمی و کیفی نارنگی پیج خصوصا میزان ترکیدگی میوه ، طی پنج سال روی 8 پایه مختلف (یوزو، سیتروملو، نارنج، ترویر سیترنج، بکرایی، شانگشا، کلئوپاترا و پونسیروس) در موسسه تحقیقات مرکبات مورد مطالعه قرار گرفت. به دلیل حساسیت نارنگی پیج به ترکیدگی میوه، این عارضه نیز مورد توجه قرار گرفت. کمترین ترکیدگی به میزان 82/14 در صد مربوط به پایه سیتروملو و بیشترین (91/32 درصد) مربوط به بکرایی بود. پایه سیتروملو هم چنین دارای عملکرد طول میوه بیشتر و پوست نازک تر بود. از نظر میزان مواد جامد محلول و اسید کل، تفاوت معنی داری بین پایه ها مشاهده نشد.
یوزو
گونه یوزو یا C. jounos Sieb. پایه ای است که غالبا در ژاپن برای پیوند اتصالی درختان ساتسومای در حال زوال بر روی نارنج سه برگ متداول است. این گونه به سرما ، تریستزا و فیتوفترا مقاوم است. درختان جوان روی این پایه کارایی یادی نداشته اما به دلیل جذب کافی آهن و منگنز این پایه در خاک های آهکی مطلوب به نظر می رسد.
پرتقال
علت استفاده از پایه پرتقال در گذشته ، مربوط به تشکیل میوه مورد رضایتبخش و قابل بوده است. مقاومت نسبی به بلایت و تریستزا و امکان رشد مجدد از ناحیه ریشه پس از آسیب شدید یخبندان، از ویژگی های این پایه محسوب می شود. کیفیت میوه پرتقال والنسیا روی این پایه مشابه پایه های کلئوپاترا ، نارنج و گریپ فروت است. استفاده از پایه پرتقال به لحاظ حساسیت به خشکی و پوسیدگی ریشه محدود شده است مگر آنکه امکان بهره گیری از آبیاری قطره ای و یا قارچ کش های سیستمیک فراهم باشد. در یک مطالعه ، وقتی از پرتقال والنسیا به عنوان پایه برای گریپ فروت مارش استفاده شد، به دلیل حسایت به فیتوفترا ، 66 دصد این درختان از بین رفتند و میوه ها از کمترین میزان مواد جامد محلول برخوردار بودند.
پایه های متفرقه
اگر چه تاکنون چند صد پایه دیگر درسراسر جهان مورد ارزیابی متخصصان مرکبات قرار گرفته است، اما تعداد معدودی از آنها بین باغداران گسترش یافته است مثلا تعدادی از نارنگی ها و دو رگ های آنها شامل اورلاندو تانجلو، نارنگی شانگ شا، دورگ های مرکب بین سیترنج ها با گونه های سیترو یا انتخاب دو رگ ها و یا جهش های طبیعی در کشور های مرکبات خیز به عنوان پایه انتخاب شده و یا در مراحل آزمایشی هستند. کامکوات ها پایه هایی ضعیف بوده و با بسیاری از ارقام پیوندی ناسازگاری دارند. دورگ های متعددی از کامکوات ها مورد بررسی قرار گرفته ولی جز پروسیکوات که به عنوان پایه کوتاه کننده است، بقیه مورد رضایت واقع نشدند. بسیاری از پایه های شناخته شده به علت نداشتن محصول ثابت و با کیفیت، امروزه فقط در باغ های ذخایر توارثی نگهداری می شوند. برای تهیه درختان پا کوتاه که در باغداری مدرن مورد توجه است پایه های پاکوتاه متعددی شناخته شده است که بعضی از آنها دو رگ های مرکب و بعضی پایه های آلوده به نژاد های ضعیف اگزوکوتیس هستند.
برخی از پایه های جدید در موسسه تحقیقات مرکبات رامسر مورد مطالعه قرار گرفته است و نتایج آنها گزارش شده است. پایه مورکات یک هیبرید طبیعی (تانگور) است و بذر آن در سال 1347 از آمریکا به ایران وارد شد و پس از نوسلار گیری به صورت بذری به عنوان یک رقم کشت شد. در آزمایش های مقدماتی، این رقم نسبت به امراض و شرایط نامساعد محیطی، مقاومت نسبتا خوبی داشته است. از معایب عمده این پایه، حساس بودن به بیماری ویروسی تریستزا است. بر همین اساس اثرات کمی و کیفی پایه های مورکات و اورلاندو تانجلو روی پرتقال های معرفی شده در شمال ایران بررسی شده است. در این مطالعه از ارقام پیوندی شامل هاملین، مارس، واشنگتن ناول، خونی مورد و تامسون ناول استفاده شد و صفات رویشی چون ارتفاع رشدی ، حجم تاج و قطر تنه در 10 سانتی متری بالای محل پیوندک ارزیابی شد. نتایج اولیه ( سه سال اول) نشان دارد رقم هاملین روی پایه مورکات دارای بیشترین حجم تاج و رقم مارس دارای بیشترین قطر تنه روی مورکات و بیشترین ارتفاع رشد روی پایه اورلاندو تانجلو بود.